دختر ونوس
اثر: هاوارد زین ترجمه: شیرین میرزانژاد گروه تئاتر اگزیت
اثر: هاوارد زین
ترجمه: شیرین میرزانژاد
گروه تئاتر اگزیت
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
دخبرتبرر <strong>ونوس</strong> گروه تئاتر ا گزیت هاوارد زین<br />
لندل: من میگبریبررمش.<br />
آرامینتا: نگاه کن! تفنگ!<br />
لندل: اسباببازی نیست. بهببههبرتبرره بدیش به من. (دستش را پیش میآورد.)<br />
(آرامینتا عقب میرود.)<br />
پائولو: بذار سر جاش آرامینتا.<br />
آرامینتا: واقعیه! وای! (نگهش میدارد. با آن بازی میکند.) تو تفنگ داری!<br />
لندل: اینجا نیویورکه. من همھهممیشه همھهممراهم مدارک مجممجحرمانه دارم. لطفاً بذارش زمبنیبنن.<br />
پائولو: آرامینتا، بذارش تو جیب دکبرتبرر لندل.<br />
آرامینتا: من فقط میخوام یه دقیقه دستم بگبریبررمش. قبلاً هیچوقت تفنگ واقعی<br />
نداشتهام. اشکالىللىی نداره دکبرتبرر لندل، نه؟<br />
لندل: فکر میکنم داره. کار خو بىببىی بمنبممیکبىنبىی آرامینتا، که تفنگ منو از جیب کتم در میاری.<br />
آرامینتا: تو هم کار خو بىببىی بمنبممیکبىنبىی که تو خونهی ما تفنگ میآری.<br />
پائولو: بذار سر جاش دیگه! (به طرف آرامینتا میرود.)<br />
لندل: پائولو نکن، تفنگ پره. دنبال دعوا که نیستیم. الان پسش میده.<br />
آرامینتا: من که به طرف کسی نشونه نرفتم. کلمهاش چیه؟ آماده به رزم. آماده به رزمش<br />
کردم، فقط آماده به رزمش کردم. (به اطراف میگردد و با تفنگ بازی میکند اما نشانه<br />
بمنبممیگبریبررد.)<br />
پائولو: خیلی خب، بسه دیگه.<br />
آرامینتا: بذار بگیم دارم ازتون مجممجحافظت میکنم. اینجا مجممجحلهی بدیه. سمشسمماها همھهممینو میگید<br />
دیگه؟ «ما دار بمیبمم ازتون مجممجحافظت میکنیم. بمنبممیخواد نگران چبریبرزی باشید.»<br />
لندل (آه میکشد): پائولو خودت حلش کن.<br />
!74