تئاتر امروز- شماره ۱- گروه تئاتر اگزیت تابستان ۱۴۰۰
دبیر تحریریه: شیرین میرزانژاد همکاران این شماره: مهرداد خامنهای مسعود پرتوی احمد زاهدی لنگرودی افشین شمس شیوا خاکپور
دبیر تحریریه: شیرین میرزانژاد
همکاران این شماره:
مهرداد خامنهای
مسعود پرتوی
احمد زاهدی لنگرودی
افشین شمس
شیوا خاکپور
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
لورین، در
کودکی، وقت
خود را به تنهایی
به تفکر و
مشاهده
می گذراند.
داشت، رد شد و به دیوار خورد».
همان طور که پِري در فیلم اشاره می کند:
«در آن لحظه است که او متوجه می شود
که صرفنظر از موفقیت خانواده اش، او
همچنان مانند هر سیاه پوست آمریکایی
دیگر، هدف خشونت نژادي خواهد بود».
هنزبري، «مادر مستأصل و شجاع خود
را» به یاد می آورد که «تمام شب در
خانه ي ما با یک لوگِر آلمانی پر،
گشت زنی می کرد و با سرسختی از چهار
فرزندش محافظت می نمود».
این نبردها، نادر نبودند. پِري می نویسد: » در سراسر غربِ میانه ، به معناي
واقعی کلمه، صدها پرونده از خشونت هاي انبوهی از سفیدپوستان علیه
تلاش هاي فردي در جهت ادغام شدن وجود داشت. نتیجه، املاك نابود شده،
خانه هاي از دست رفته، آسیب روانی و گاهی مرگ بود». در حالیکه در
جنوب، آپارتاید نژادي به معناي جداسازي حمل و نقل عمومی و لینچ کردن
بود، در شمال «ملک، مرز وضعیت نژادي بود».
تقریباً در همان زمان که آجر در دیوار گچی فرود آمد، نانی و کارل فرزندان
خود را به زادگاه مادرش تنسی بردند. آن ها در مسیر از کنار تپه هاي کنتاکی
رد شدند و او «به کودکان خود گفت که از اتومبیل، به تپه ها نگاه کنند».
نانی می گوید که پدرش، یعنی پدربزرگ بچه ها، در زمان کودکی مجبور شده
است از راه آن تپه ها فرار کند. مادرش، از او که در کودکی یک برده ي فراري
محسوب می شد، محافظت کرد و با سرگردانی در تپه هاي جنگلی در میانه ي
شب، با گذاشتن غذا و سایر ملزومات، او را زنده نگاه داشت. از نظر لورین، این
تپه ها زیبا بودند.
لورین هنزبري جوان.
(کتابخانه عمومی شیکاگو)
«شاید من باید به زندان بروم»
کمی پس از اسباب کشی به خانه ي جدید، رأي دادگاه، هنزبري ها را مجبور
به تخلیه ي خانه شان نمود. کارل در دیوان عالی کشور، تجدیدنظر خواهی
کرد که سه سال بعد منجر به پیروزي نسبی شد. اگرچه دادگاه توافق عدم
فروش را پذیرفته بود اما، تشخیص داده بود که مفاد این توافق خوب نگاشته
نشده بودند؛ هنزبري ها می توانستند در پلاك 6140 ساوث رودز بمانند. دیوان
شماره یکم 76
تابستان 1400