21.05.2016 Views

سال نجات از رکود

AyandeNegar_46

AyandeNegar_46

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

روایت<br />

دیجیتال<br />

دوقلوهای آنها<br />

با اختصاصی گفتوگوی در کشور اینترنتی فروش برند بزرگترین موسسان محمدی،‏ برادران زندگی شناسنامه<br />

محمدی<br />

سعید و حمید نام:‏ <strong>سال</strong><br />

37 سن:‏ ایرانی<br />

ملیت:‏ ایران<br />

اینترنتی فروش برند بزرگترین موسسان فعالیت:‏ زمینه خلیلی<br />

ولی کشور<br />

اینترنتی فروش شرکت بزرگترین موسسان محمدی،‏ دوقلوی برادران کار دفتر به ورود با حمید<br />

و سعید آنهاست؛ جوانی و کم سن میکند جلب بسیاری توجه که چیزی کاال دیجی یعنی کسب<br />

تجربه <strong>از</strong> کولهباری کار <strong>سال</strong> دهمین به ورود آستانه در اما هستند ‎37‎<strong>سال</strong>ه آنکه وجود با انسانی<br />

نیروی نفر هزار با بزرگ شرکت یک به کوچک ‎7‎نفره هسته یک <strong>از</strong> را شرکتشان و کردهاند در<br />

اکونومیست انگلیسی معتبر مجله گزارش براساس که اینترنتی فروش سایت اند؛ کرده تبدیل که<br />

اگرچه گرفت؛ قرار ایران اینترنتی شرکتهای اول رتبه در دالر میلیون ۱۵۰ سرمایه با ۲۰۱۴ <strong>سال</strong> دیجی<br />

یعنی فرزندشان معتقدند پدر یک همچون محمدی حمید و سعید موفقیتها‏ این وجود با و<br />

است توسعه و رشد فرزند این <strong>از</strong> نیز آنها انتظار و ندارد بیشتر <strong>سال</strong> 5 و است کودک هنوز کاال هستند؛<br />

جدی البته و صبور صمیمی،‏ خوشبرخورد،‏ هردو محمدی برادران درآمد.‏ کسب و کار نه شخصی،‏<br />

زندگی درباره آنها با میشوند.‏ محسوب جدید نسل نماینده شک بدون که کارآفرینانی روشک اینترنتی فروشگاه بزرگترین درباره هرآنچه و حاشیهها‏ کسبوکار،‏ کاال،‏ دیجی راهاند<strong>از</strong>ی کردهایم.‏<br />

گفتوگو بدانید،‏ باید آمدید؟<br />

دنیا به خانوادهای چه در هستید؟ <strong>سال</strong>ی چه متولد کنیم،‏ شروع کودکی Á<strong>از</strong> هستند.‏<br />

زنجانی مادر و پدر البته ابوذر.‏ محله در شهر جنوب تهرانیم؛ در ۱۳۵۸ متولد ما حمید:‏ نانوایی.‏<br />

صاحب نانوا،‏ پدرم و بود دار خانه مادر خیلی<br />

خانوادهای اینکه با و بچهایم تا ۱۱ کال آمدیم،‏ دنیا به پرجمعیت درخانوادهای ما سعید:‏ <strong>از</strong><br />

متمایز زندگیمان سبک ولی داشتیم مادر و پدر تحصیالت حتی یا درآمدی لحاظ <strong>از</strong> معمولی اهمیت<br />

تحصیل به مادرم و پدر و هستند تحصیلکرده ما خانواده بود،‏ محله و منطقه اجتماعی بافت میدادند.‏<br />

بسیاری مدرسه؟<br />

کدام خواندید؟ درس Áکجا دوره<br />

حمید ولی ابوذر محله همان ابتدایی مدرسه بودیم،‏ مدرسه یک در هم با ابتدایی دوره سعید:‏ ابنسینا،‏<br />

نمونهدولتی من و رفت شهرری بهشتی شهید تیزهوشان مدرسه دبیرستان و راهنمایی گرفتیم.‏<br />

ریاضی دیپلم هردو ما قزوین؛ میدان سمت شدید؟<br />

جدا هم <strong>از</strong> راهنمایی دوران <strong>از</strong> ‎Á‎یعنی سعید:بله.‏<br />

راک تجربه شما میکنند،‏ کار تابستانها معموال شهر جنوب محلههای بچههای <strong>از</strong> Áخیلی میکردید؟<br />

کار پدر نانوایی در مثال دارید؟ کردن شدیم<br />

بزرگتر که کمی کردیم،‏ هم کار خب ولی بزرگتر برادرهای <strong>از</strong> کمتر کم،‏ خیلی سعید:‏ بیشتر<br />

و میدادیم انجام ساده کارهای معموال نوجوانی دوره در میایستادیم.‏ نانوایی دخل پشت آنجا<br />

شب تا صبح معموال و داشتیم زیرزمین پدری درخانه بودیم،‏ خودمان کارهای سرگرم تابستانها میکردیم.‏<br />

درست ماکت کاغذ و خمیر با میکردیم،‏ نجاری بودیم؛ میکردیم.‏<br />

مدلس<strong>از</strong>ی گل با حمید:‏ انجام<br />

هم با را کارهایشان <strong>از</strong> خیلی و هستند نزدیک هم به خیلی دوقلو برادران Áمعموال خواندید؟<br />

می درس هم با مثال چطور؟ شما میدهند،‏ سرگرمی<br />

و شخصی عالیق زمینه در ولی نبودیم هم با خیلی خواندن درس زمینه در اتفاقا حمید:‏ بودیم.‏<br />

هم با همیشه بچگی شیطنتهای اقسام و انواع و نمیخوردید؟<br />

اختالف به میدادید انجام هم با که مشترکی کارهای Áدر کنید<br />

فکر داشتیم.‏ تیمی(‏ ‏)کار ورک تیم درصد صد میدادیم انجام هم با که کارهایی در حمید:‏ این<br />

ما ولی میخواهد باالیی تیمی کار خیلی کنند،‏ کار مجسمه یک روی بخواهند هنرمند تا دو گرفت.‏<br />

شکل ما در زمان آن <strong>از</strong> که داشتیم را روحیه نظر<br />

اختالف به هم جاهایی یک میکردیم،‏ کار همزمان هردو نمیکردیم.‏ کار تقسیم البته سعید:‏ میرسیدیم.‏<br />

مشترک نقطه یک به باالخره و میکرد قانع را دیگری یکی و میخوردیم کنید؟<br />

دعوا Áمیشد خنده(!‏<br />

‏)با نبود کم سعید:‏ میکرد؟<br />

حمایت میدادید،‏ انجام که کارهایی <strong>از</strong> خانواده Áچقدر بزرگتر<br />

برادر کردند.‏ می تهیه برایمان را ابزارها معموال و میکردند حمایت کامال خانواده حمید:‏ یادم<br />

و...‏ گل تا مدلس<strong>از</strong>ی ابزارهای نجاری،‏ ابزارهای <strong>از</strong> میکرد،‏ فراهم برایمان را ابزارها این <strong>از</strong> خیلی ما مجله<br />

بودیم،‏ شده خودرو مثل موضوعاتی درگیر خیلی دبیرستان دوره و مدرسه آخر <strong>سال</strong>های میآید میخریدیم.‏<br />

کیوسک روی میآمد که دقیقهای را شمارهها تکتک و میگرفتیم ماشین مختلفی<br />

چیزهای که بودیم دنبالاین بودیم،‏ کنجکاو خیلی ولی نداشتیم خیلیامکانات ما سعید:‏ زیر<br />

را تخممرغ خنده(،‏ ‏)با میکردیم نگهداری حیوان بدهیم،‏ انجام آزمایش بس<strong>از</strong>یم،‏ و کنیم طراحی بود<br />

کارهایی این و...‏ میکردیم بررسی را حشرات ببینیم،‏ را جوجه آمدن دنیا به تا میگذاشتیم مرغ میدادیم.‏<br />

انجام دیپلم دوران تا <strong>سال</strong>گی 5 4، <strong>از</strong> ما که داشتید؟<br />

عالقه شغلی چه Áبه به<br />

و بود آینده و کار برای ما اصلی عالقه مکانیک مهندسی و صنعتی طراحی زمان آن در حمید:‏ دادیم.‏<br />

کنکور ریاضی و هنر رشته هردو در هم دلیل همین شدید؟<br />

قبول رشتهای Áچه هم<br />

حمید و تحقیقات و علوم واحد آزاد،‏ دانشگاه خواندم،‏ مکانیک مهندسی رشته من سعید:‏ خواجهنصیر.‏<br />

دانشگاه شد قبول صنایع مهندسی بودید؟<br />

جدا هم <strong>از</strong> مدرسه مثل هم دانشگاه دوره در Áپس بودیم.‏<br />

جدا هم <strong>از</strong> طبیعتا و بود متفاوت دانشگاهها عمال اینکه خاطر به بله،‏ دو:‏ دادید؟<br />

تحصیل ادامه لیسانس <strong>از</strong> Áبعد تحصیل<br />

ادامه فاصله بدون لیسانس <strong>از</strong> بعد من فاصله،‏ با البته کردیم شروع را MBA هردو حمید:‏ خواند.‏<br />

فوقلیسانس بعد و رفت سرب<strong>از</strong>ی سعید ولی رفتم صنعت و علم دانشگاه و دادم زا یا میدادید خودتان را تحصیل هزینه میکردید؟ هم کار دانشگاه در تحصیل با Áهمزمان میگرفتید؟<br />

کمک خانواده طراحی<br />

بخش در هردو کردیم؛ شروع را کار دادیم کنکور تا دانشگاه،‏ به ورود <strong>از</strong> قبل ما حمید:‏ دبیرستان<br />

دوره در بودیم؛ آنجا <strong>سال</strong> یک و بودیم شده مشغول موتورسیکلت قطعهس<strong>از</strong>ی شرکت یک اینکه<br />

محض به خاطر همین به و بودیم شده مسلط خیلی 3D Studio و اتوکد مثل موضوعاتی به بزرگترمان<br />

برادر آوردیم،‏ رو کفش طراحی به بعدها دادیم.‏ انجام جدی کار شدیم،‏ قطعهس<strong>از</strong>ی وارد میکردیم.‏<br />

طراحی کفش آنجا هم ما و بود کرده راهاند<strong>از</strong>ی کفش تولید کوچک کارخانه خودمان<br />

را تحصیل و زندگی هزینههای دیگر رفتیم دانشگاه که اولی <strong>سال</strong>‏ همان <strong>از</strong> تقریبا سعید:‏ بود.‏<br />

سخت خیلی شهریه پول درآوردن هست یادم میدادیم؛ داشتید؟<br />

خانه در Áکامپیوتر با<br />

و داشتیم کامپیوتر درخانه ما بود،‏ جایی کمتر پیسی کامپیوترهای که ۷۲ ۷۱، <strong>سال</strong> <strong>از</strong> سعید:‏ 1395<br />

نوروز چهلوششم،‏ شماره | tccim.ir | آیندهنگر 112

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!