21.05.2016 Views

سال نجات از رکود

AyandeNegar_46

AyandeNegar_46

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

بایگانی<br />

ÍÍ<br />

ÍÍ<br />

ÍÍ<br />

عبدالمجید<br />

خاطرات طرح<br />

با گفتوگو در مجیدی مرکز<br />

ایران تاریخشفاهی دانشگاه<br />

خاورمیانه مطالعات دو<br />

توسط ایران در هاروارد است.‏<br />

شده منتشر ناشر چاپ<br />

نو گام انتشارات ۱۳۸۱<br />

<strong>سال</strong> در را آن نخست صفحه<br />

انتشارات و منتشر <strong>سال</strong><br />

در را آن هم سفید کرد.‏<br />

منتشر ۱۳۸۴ اعلیحضرت<br />

حضور ببریم را برنامه تجدیدنظر بگوید اینکه جز نداشت آنچه<br />

یکی درآوردیم؛ راهحل سه تقریباً‏ ما کنیم.‏ بحث و رامسر در میکردند،‏<br />

درخواست وزارتخانهها آنچه یکی میگفتیم،‏ خودمان ‏]که[‏<br />

اعلیحضرت...‏ حضور بردیم را آن باالخره که بینابینش هم یکی هم<br />

برنامه س<strong>از</strong>مان راهحل ت<strong>از</strong>ه و فرمودند تصویب را س<strong>از</strong>مان راهحل بود.«‏<br />

برنامه اصلی اعتبارات برابر دو تقریباً‏ خودش فرار<br />

و ب<strong>از</strong>داشت عهدهدار<br />

مجیدی انقالب پیروزی تا هویدا دولت استعفای <strong>از</strong> پس ریاستجمهوری<br />

به کارتر جیمی انتخاب با بود.‏ فرح بنیاد دبیرکلی را<br />

آن مجیدی و بود کشور داخل در تغییراتی دنبال به شاه آمریکا،‏ به<br />

نهایت در که میدانست هویدا تضعیف جهت در گامی عنوان به وزارت<br />

به هویدا انتصاب و نخستوزیری به آموزگار جمشید انتخاب توصیه<br />

به نداشت جایی آموزگار دولت در که مجیدی شد.‏ منجر دربار مأموران<br />

گرفت.‏ عهده به را رستاخیز حزب پیشرو جناح ریاست هویدا <strong>از</strong><br />

هویدا میشود گفته کردند.‏ دستگیر را هویدا ابتدا نظامی حکومت هم<br />

تو میروند دارند ملکه و شاه بگوید تا کرد تلفن مجیدی به زندان بود،‏<br />

پادشاه اج<strong>از</strong>ة منتظر کشور <strong>از</strong> خروج برای که کسی برای کار اما برو،‏ سلطنت<br />

سقوط به منتهی روزهای واپسین در سرانجام و بود مشکل دستگیر<br />

بختیار شاپور دولت توسط ۵۷ بهمن ۱۵ تاریخ در و پهلوی <strong>از</strong><br />

آشکارا خاطراتش در مجیدی شد.‏ زندانی جمشیدیه پادگان در و شاه<br />

اج<strong>از</strong>ة با شاه محمدرضا سلطنت اواخر در که همکارانش ب<strong>از</strong>داشت شکل<br />

آن در سیستم،‏ آن ‏»در میگوید:‏ و بوده گلهمند گرفت صورت زندان<br />

توی آنجا که عدهای این بود،‏ موقع آن که ترتیباتی آن در کار،‏ سعیشان<br />

همهجور که بودند آدمهایی بودند.‏ خادمین بهترین بودند،‏ سطح<br />

یک در همهشان ]...[ نیت.‏ حسن با و شرافت با و بودند کرده را وارد<br />

آنها به ایراداتی یک است ممکن بعضیهایشان باالخره نبودند.‏ نظر<br />

<strong>از</strong> بعضیها به بودند.‏ کرده اشتباهاتی است ممکن بعضیها بود.‏ محکوم<br />

اینجور مجموع در ولیکن بود.‏ وارد ایراداتی است ممکن مالی هیاهوی<br />

در بود.«‏ غلطی بسیار کار خودش،‏ دست به رژیم کردن بعد<br />

ماه سه و بگریزد زندان <strong>از</strong> میشود موفق مجیدی بهمن ۲۲ روز وکیلی<br />

منیر همسرش بعد <strong>سال</strong> دو برساند.‏ پاریس به را خود مخفیانه هفتهنامة<br />

در عمر پایان تا مجیدی داد.‏ جان فرانسه در تصادفی در کیهان<br />

انتشاراتی شرکت مدیرة هیئت رئیس لندن،‏ چاپ ‏»کیهان«‏ در<br />

و گذراند دخترش دو کنار را زندگیاش واپسین <strong>سال</strong>های بود.‏ درگذشت.‏<br />

آمریکا در ‎۸۵‎<strong>سال</strong>گی سن در و ۱۳۹۲ اسفند ۵ نهایت واقعیت؟<br />

کتمان یا تحزب <strong>از</strong> گریز سرخ<br />

خورشید و شیر جمعیت کل دبیر مجیدی،‏ مشاغل دیگر <strong>از</strong> هیئت<br />

در عضویت نوین،‏ ایران حزب سیاسی دفتر در عضویت ایران،‏ آموزگار<br />

<strong>از</strong> بعد پیشرو جناح رهبر و رستاخیز حزب سیاسی دفتر اجرایی خاطراتش<br />

در اما بود،‏ مترقي كانون اصلي عناصر <strong>از</strong> اینکه با مجيدي بود.‏ و بود نيمهمخفي تشكل اين زيرا كند؛ تكذيب را آن ميدهد ترجيح به<br />

منصور ‏»مرحوم نيست:‏ منعكس جايي در آن اعضاي نام رسماً‏ زیاد<br />

من ولی شوم[‏ مترقی کانون ‏]عضو کرد پیشنهاد بار چند من نشدم،‏<br />

حزب یک عضو هیچوقت من سیاسی.‏ کار به نداشتم اعتقاد یک<br />

حساب،‏ به و بود مترقی کانون اسمش اگرچه هم مترقی کانون بودند<br />

خصوصی بخش گردانندگان و دولتی مسئولین و روشنفکر عده او<br />

نرفتم.«‏ میکردم،‏ نگاه سیاسی حزب یک دید به آن به چون ولی بسيار<br />

مسئوليت سپس و نوين ايران حزب در عضويتش همچنين آن<br />

و کرده توجيه سطحي بسیار را رستاخيز حزب در حساسش جلسهای<br />

ما ‏»روزی است:‏ گذاشته مالحظات و اجبار حساب به را نوین<br />

ایران حزب عضو نمایندگان برای و نوین ایران حزب در داشتیم میدادیم،‏<br />

توضیح را مالی سیاست و بودجه اصلی خطوط میبایست تقاضای<br />

یک آنجا بکنند.‏ حمایت دولت بودجة <strong>از</strong> مجلس در اینکه برای چون<br />

نوشتند.‏ آن روی مرا اسم و آوردند را نوین ایران حزب عضویت امضا<br />

اول،‏ معرف عنوان به هویدا مرحوم میخواست،‏ معرف دو هرکس دبیرکل<br />

و اجتماعی امور و کار وزیر خسروانی،‏ عطاءاهلل آقای و کرد عضویت<br />

تقاضای نفر دو این کرد.‏ را دوم امضای هم نوین،‏ ایران حزب بدی<br />

موقعیت در را بنده کن...‏ امضا که گذاشتند من جلوی آوردند را ولی<br />

کردم مقاومت مقداری یک نبود.‏ مقاومت جای دیگر گذاشتند؛ عضو<br />

شدم بنده و کردم امضا نیست.‏ صحیح تو مقاومت گفتند همه کردم.«‏<br />

قبول که حزبی عضویت تنها نوین؛ ایران حزب خودش<br />

براي حتي كه وي غيرنردباني و جهشي رشد اما مترقي<br />

كانون در او عضويت در ترديدي است،‏ بوده غيرمترقبه نيز گروه<br />

و كنار بروند كار <strong>از</strong> گروهي كه ناگهاني تغيير ‏»اين نميگذارد:‏ من،‏<br />

نظر به بود صحيحي كار اصل در كه سركار بيايند ديگري شوكي<br />

چنين يك اينكه بدون بشود.‏ انجام تدريجي ميتوانست كه<br />

دورهاي اين در كه است چيزي اين خوب،‏ بياورد.‏ وجود به را هست<br />

يادم خوب گذاشت.‏ اثر من روي ميكردم كار ايران در من سمت<br />

با بيا شما گفت:‏ من به منزلش در منصور مرحوم كه روزي من<br />

شخص با نخستوزيري در ‏)معاون(‏ نخستوزير نزديك همكار در<br />

است.‏ زود خيلي برايم سمت اين بنده آقا،‏ گفتم او به من بكن.‏ كار که<br />

را حمایتی آن اینجا بیایم اگر ولی میکنم را کارم برنامه س<strong>از</strong>مان بگیرم،‏<br />

میکنم کار آنها با که کسانی <strong>از</strong> دوستانم،‏ <strong>از</strong> همکارانم،‏ <strong>از</strong> باید حالی<br />

در میشوم.‏ باطل و عاطل آدم یک هم خودم بگیرم.‏ نمیتوانم شما<br />

هم را آنچه میکنم.‏ را فنیام کار نشستهام،‏ برنامه س<strong>از</strong>مان در که باشم.‏<br />

داشته سیاسی عنوان من نیست الزم میدهم،‏ انجام میخواهید که<br />

کردم قانعش‏ و است زود این که داشتم را حس این دلم ته ]...[ معاون<br />

سمت بعداً‏ اینکه تا شد هم همینطور و کند صرفنظر این <strong>از</strong> در<br />

حضورش دربارة او کردند.«‏ تصویب من برای سنا در را نخستوزیر عضویت<br />

حزب اساسنامة در که زمانی تا میگوید هم رستاخیز حزب در<br />

عضویت <strong>از</strong> بود نشده الزامی سیاسی دفتر در بودجه و برنامه وزیر ادارة<br />

در مسئولیتش دربارة مجیدی است.‏ کرده خودداری رستاخیز و<br />

آمدند آموزگار آقای روز ‏»یک میگوید:‏ رستاخیز حزب پیشرو جناح اعلیحضرت<br />

و بودم اعلیحضرت حضور بعد<strong>از</strong>ظهر امروز گفتند:‏ من به پیشرو<br />

جناح رستاخیز،‏ حزب دبیرکل میشوید شما که حاال فرمودند:‏ من<br />

نظر میدانند که اعلیحضرت آقا،‏ گفتم:‏ کند.‏ اداره مجیدی را پیشرو<br />

جناح فرمودند.‏ را این اعلیحضرت نه،‏ گفت:‏ آموزگار چیست،‏ است<br />

رستاخیز خوب قسمت و مترقی و پیشرو خیلی جناح یک هم هم<br />

هویدا بکنی.‏ اداره را جناح این که است خوب هم تو برای خیلی و کردهاند<br />

معین را شما اعلیحضرت میگویم تبریک گفت:‏ ما به و آمد زمان<br />

تا پیشرو،‏ جناح هماهنگکنندة شدم بنده پیشرو.‏ جناح برای کار.«‏<br />

این <strong>از</strong> کنارهگیری بود؟<br />

تضاد در اقتصادی توسعة با مردم انتظارات آیا چون<br />

نبود مقدور ایران در حزبی حکومت استقرار مجیدی اعتقاد به ‏»مسئله<br />

بود:‏ تضاد در مملکت نی<strong>از</strong>های با مردم خواستهای او ادعای به 1395<br />

نوروز چهلوششم،‏ شماره | tccim.ir | آیندهنگر 80

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!