21.05.2016 Views

سال نجات از رکود

AyandeNegar_46

AyandeNegar_46

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

روایت<br />

خودم<br />

پاهای روی زندگی TED<br />

<strong>از</strong> نقل به پرودی امی زندگی سرگذشت ÍÍ<br />

شناسنامه<br />

پرودی<br />

امی نام:‏ <strong>سال</strong><br />

37 سن:‏ آمریکایی<br />

ملیت:‏ ورزشکار<br />

شغل:‏ است<br />

1979 <strong>سال</strong> متولد که او شنید.‏ او خود زبان <strong>از</strong> باید را پرودی امی زندگی داستان قهرمان<br />

این است.‏ گذشته عجیبی و سخت مسیر <strong>از</strong> خود کنونی موقعیت به رسیدن برای هردو<br />

آن <strong>از</strong> پیش چندی که کرد کسب را رشته این جهانی مدال درحالی اسنوبوردسواری پارالمپیک<br />

بینالمللی کمیته سوی <strong>از</strong> 2012 <strong>سال</strong> در او بود.‏ داده دست <strong>از</strong> را خود پای او<br />

شد.‏ شناخته جهان در پارالمپیک تاثیرگذار و برجسته ورزشکار 15 <strong>از</strong> یکی عنوان به اسنوبوردسوار<br />

خیریه،‏ بنیاد یک موسس انگیزشی،‏ سخنران لباس،‏ طراح ب<strong>از</strong>یگر،‏ نویسنده،‏ جوانان<br />

الگوی امروز که پرودی امی است.‏ جهانی طالی مدالهای برنده و حرفهای جهانی<br />

کنفرانس در ویژهای سخنرانی در 2011 <strong>سال</strong> در دنیاست،‏ سراسر در زیادی را<br />

جهان فناوری بزرگ شرکتهای مدیران که طراحی(‏ و سرگرمی ‏)تکنولوژی،‏ TED زندگی<br />

مرور به آن در و کرد شگفتانگیزی سخنرانی میآورد هم گرد ساالنه صورت به تاکنون<br />

سخنرانی و ویدئو این پرداخت.‏ محدودیتها‏ و مرزها <strong>از</strong> گذشتن چگونگی و خود با<br />

سرانجام پیش ماه چند یعنی 2015 <strong>سال</strong> در او است.‏ شده دیده جهان در بار میلیونها کرد.‏<br />

<strong>از</strong>دواج خود دیرین دوست TED<br />

جهانی کنفرانس در پرودی امی سخنرانی داستان<br />

داشتید دوست بودید،‏ آن نویسنده شما و بود کتاب یک شما زندگی اگر در<br />

که من داد.‏ تغییر را من زندگی مسیر که بود سوالی این برود؟ پیش چطور زندگیتان و<br />

کنم سفر دنیا دور داشتم آرزو همیشه شدم،‏ بزرگ وگاس الس داغ بیابانهای <strong>از</strong> یکی من<br />

همراه همیشه که بود تصویری زندگی،‏ و رویا این کنم.‏ زندگی برف <strong>از</strong> پر جایی بتوانم رفتم<br />

برف <strong>از</strong> پر مکانی به شدم فارغالتحصیل دبیرستان <strong>از</strong> ‎19‎<strong>سال</strong>گی در وقتی بنابراین بود.‏ خاصی<br />

وسیله به نی<strong>از</strong> شغل این کردم.‏ آغ<strong>از</strong> حرفهای صورت به را ماساژوری شغل آنجا در و ادامه<br />

کارم به بهراحتی میتوانستم ماساژ تخت یک و دستهایم <strong>از</strong> استفاده با تنها و نداشت بار<br />

اولین برای و اسنوبوردسواری به کردم شروع آنجا بروم.‏ دارم دوست که هرجا و دهم من<br />

اختیار در کامال زندگی و دارم کامل استقالل آزادم،‏ میکردم احساس زندگیام در تغییر<br />

بهکلی را زندگیام مسیر حادثه یک و نکشید طول زیادی زمان مسئله این اما است.‏ اما<br />

برگشتم،‏ خانه به کار سر <strong>از</strong> زودتر کمی روز یک خوردهام،‏ سرما اینکه خیال با من داد.‏ زنده<br />

برای درصد 2 <strong>از</strong> کمتر شانس با و شدم بستری بیمارستان در ساعت 24 <strong>از</strong> کمتر در دادند<br />

تشخیص دکترها رفتم کما به که زمانی گرفتم.‏ قرار ویژه مراقبتهای تحت ماندن جان<br />

آن <strong>از</strong> کسی کمتر که ویروسی خونی عفونت یک شدهام.‏ باکتریایی مننژیت به مبتال گوش<br />

شنوایی کلیه،‏ هردو طحال،‏ من نیمه و ماه دو دوره یک <strong>از</strong> بعد میبرد.‏ در به <strong>سال</strong>م دادم.‏<br />

دست <strong>از</strong> پایین به زانو <strong>از</strong> را پایم هردو و چپ میکردم<br />

حس بردند،‏ خانه به بیمارستان <strong>از</strong> ویلچر با را من والدینم وقتی و ماندم زنده اما فکر<br />

حال این با است.‏ شده وصلهپینه و شده جدا بدنش <strong>از</strong> تکه هر که هستم عروسکی جدیدم<br />

پاهای بار اولین برای بعد هفته چند اینکه تا است گذشته سرم <strong>از</strong> فاجعه میکردم پیچشده<br />

هم به لولههایی و بود شده تشکیل سنگین فلز تکه یک <strong>از</strong> پاهایم ساق دیدم.‏ را داشت<br />

ادامه پایم قوزک تا پنجه <strong>از</strong> زرد پالستیکی نوار یک و داشت را پاهایم قوزک نقش ار این انتظار هیچوقت اما است انتظارم در چهچیزی نمیدانستم من بود.‏ رگ شبیه که آن<br />

من بود.‏ خیس اشک <strong>از</strong> ما هردوی صورت و بود کنارم مادرم دارم یاد به خوب نداشتم.‏ مدت<br />

این تمام من و بود محدودکننده و دردناک خیلی ایستادم.‏ و پوشیدم را چاق پاهای چطور<br />

بروم؟ دنیا دور سفر به پاها این با میتوانم چطور دیگر که میکردم فکر این به فقط داشته<br />

میکردم،‏ آرزو همیشه که آنطور داستان و ماجراجویی <strong>از</strong> پر زندگی یک میتوانم کنم؟<br />

اسنوبوردب<strong>از</strong>ی دوباره میتوانم چطور و باشم به<br />

زندگیام آینده ماه چند برای و رفتم رختخواب داخل رفتم خانه به وقتی روز آن کنار<br />

مدت این تمام در پاهایم و میکردم فرار واقعیت <strong>از</strong> و شدم ضعیف گذشت.‏ صورت این برای<br />

میدانستم اما بودم.‏ شده خرد روحی و فیزیکی لحاظ <strong>از</strong> کامال من بودند.‏ افتاده تختم جدید<br />

امی بگیرم یاد و کنم فراموش را گذشته ‏»امی«‏ باید جلو،‏ به رو زندگی یک داشتن کردم<br />

فکر خودم با داد.‏ رخ من درون جدید اتفاقی افسردگی،‏ دوره یک <strong>از</strong> بعد و بپذیرم.‏ را دیگر<br />

اینکه به کنم.‏ فکر آن مزیتهای به میتوانم بیایم،‏ کنار وضعیت این با باید که حاال میخواهد<br />

دلم هرچقدر میتوانم و باشد سانتیمتر 165 من قد همیشه برای نیست الزم دوست<br />

هرچقدر میتوانم میگذارم قرار دارد کوتاهی قد که کسی با اگر یا باشم.‏ بلند قد <strong>از</strong><br />

و نمیزنند یخ دیگر پاهایم کنم اسنوبوردسواری دوباره بخواهم اگر و باشم کوتاه دارم البته<br />

و بکنم.‏ باشم داشته دوست که کفشی هر سایز را پاهایم میتوانم اینکه بهتر همه کردم.‏<br />

را کار این که اگر<br />

گفتم خودم با بود.‏ زندگی واقعی تعریف که پرسیدم خودم <strong>از</strong> سوالی لحظه این در برود<br />

پیش چطور داستان داشتم دوست بودم،‏ آن نویسنده من و بود کتاب یک من زندگی که<br />

دیدم را خودم کردم.‏ تصور کودک یک مثل را خودم خیالپرد<strong>از</strong>ی.‏ به کردم شروع و اسنوبوردسواری<br />

دوباره و میکنم کمک دیگران به سفرهایم طول در و میروم راه باوقار هک انگار میزند.‏ تند قلبم و میخورد صورتم به باد کردم.‏ حس را این واقعا من میکنم.‏ شد.‏<br />

آغ<strong>از</strong> زندگیام در جدیدی فصل که بود اینجا و میافتاد اتفاق داشت واقعا اینها همه شد<br />

متولد برای<br />

غیرانتفاعی موسسه یک تاسیس هستند<br />

معلولیت دچار که جوانانی کرد<br />

<strong>از</strong>دواج خود دیرین دوست با 2012<br />

1998<br />

2015<br />

2005<br />

1979<br />

داد<br />

دست <strong>از</strong> رفتن راه برای را خود توانایی ورزشکار<br />

15 <strong>از</strong> یکی عنوان به تاثیرگذار<br />

و برجسته شد<br />

شناخته پارالمپیک 1395<br />

نوروز چهلوششم،‏ شماره | tccim.ir | آیندهنگر 154

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!