30.03.2017 Views

نمایش هملت در روستای مردوش سفلی

اثر ایوو برشان

اثر ایوو برشان

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

پولیه:‏ خیله خب ماریا.الزم نیست دیگه بیشتر از این تعریف کنی.‏ بعدش دیگه چه اتفاقی میافته،‏ وقتی<br />

که <strong>نمایش</strong> آماده بشه میبینیم.‏ رفقا،‏ <strong>نمایش</strong>ی که رفیق ماریا پیشنهاد کرد،‏ تصویب میشه.‏ و تو رفیق<br />

معلم،‏ من از طرف جبههی خلق شمارو موظف میکنم که این کتاب آملتو پیدا کنین و چطوری بگم،‏ به<br />

بهترین شکلی برامون آمادش کنین.‏ میفهمی چی میگم؟ هر کسی رو هم که خواستی،‏ از بین ما برای<br />

این <strong>نمایش</strong> میتونی به کار بگیری.‏ بله دیگه.‏ به این ترتیب جلسهی ما به پایان میرسه.‏<br />

همهمه.‏ <strong>روستای</strong>یان صحنه را ترک میکنند.‏<br />

اشکونسه به ماریا:‏ ای ماریا.‏ اگه میدونستی چق<strong>در</strong> به فرهنگ خدمت میکردی اگه نمیرفتی به شهر و<br />

جنساتونو نمیفروختی.‏<br />

ماریا:‏ چیکار کنم آق معلم.‏ تقصیر منم که نیست.‏ فرهنگ یه جوری خودش خودشو به من چسبوند.‏<br />

پایان صحنهی یک<br />

- 17 -

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!