نمایش هملت در روستای مردوش سفلی
اثر ایوو برشان
اثر ایوو برشان
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
این رفقا شدیداً انتقاد کنم. الزمه رفقا! باید واقعاً متاسف باشیم که فرهنگ و آموزش <strong>در</strong> <strong>روستای</strong> ما <strong>در</strong><br />
این اواخر، چطوری بگم، رسیده به ته چاه! من از شما میپرسم رفقا! ما چطوری میتونیم باعث پیشرفت<br />
و ترقی تولیدات کشاورزی سوسیالیستی خودمون باشیم، اگر آموزشی <strong>در</strong> کار نباشه...<br />
مایکاچه: برو بابا ماچاک زرت و پرت نکن! از وقتی که تورو عضو حزب کردن، زبونت <strong>در</strong>از شده.<br />
قبل از اون حتی نمیدونستی سوسیالیسمو با کدوم س مینویسن!<br />
ماریا: تو اول برو خودتو تربیت کن بعد بیا اینجا واسه ما کالس <strong>در</strong>س اخالق راه بنداز.<br />
مایکاچه: عوض این حرفا بگو ببینم این پول تعاونی کدوم گوری رفته.<br />
ماچاک: این چه ربطی به من داره که چیزی <strong>در</strong>بارش بگم؟ من که برنداشتنم این پولو!<br />
ماریا: من نمیدونم کی برداشته، ولی حاال که اثری ازش نیست!<br />
ماچاک: ماریا! مث که خیلی هوا ورت داشته. کاری نکن فکت یه موقع بیاد پایین.<br />
ماریا: کی میخواد بیاره پایین؟ تو؟ نامردی اگه نیای بزنی! بیا بزن دیگه!<br />
پولیه: رفقا! آروم باشید! ما توی جلسه رسمی هستیم یا گود زورخونه؟ ای بابا! اینجا که جای کتک کاری<br />
نیستش! مثالً داریم از فرهنگ و آموزش حرف میزنیم نه از مسائل مالی و اینجور حرفا... رفیق ماچاک<br />
ادامه بدین و به هیچ کس هم گوش نکنین<br />
ماچاک: بله، چی داشتم میگفتم؟ آها! رفقا! ما آخرین بار کی یه کار فرهنگی و آموزشی انجام دادیم؟<br />
بیشتر از یک ساله که رفقای <strong>مردوش</strong> علیا اومدن اینجا و آکاردئون زدن و رقص محلی کردن. بعد از<br />
اونم هیچی. آخه الزمه که ما هم یک بار کاری بکنیم و چیزی از خودمون نشون بدیم. مثالً یه <strong>نمایش</strong><br />
روی صحنه بیاریم. <strong>نمایش</strong>ی که رفقا بتونه واقعیتهای سوسیالیستی مارو همونجوری که هست، هم <strong>در</strong><br />
- 5 -