نمایش هملت در روستای مردوش سفلی
اثر ایوو برشان
اثر ایوو برشان
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
اشکونسه: پس چرا خشکتون زده رفقا؟ سلطنت رو ساقط کنین! شاه و ملکه رو از تختشون بکشین<br />
پایین! )<strong>روستای</strong>یان بوکاره و مایکاچه را از صندلیهای خود به پایین میآورند.(<br />
<strong>روستای</strong>یان:<br />
ضدانقالبو میاندازیم به زبالهدان تاریخ!<br />
زمان رستاخیز خلق فرارسیده است!<br />
ماریا: رفقا! خلق تحت رهبری با<strong>در</strong>ایت آملت بهپاخاسته... شاه و دارودستهشو به زانو <strong>در</strong>آوردن...<br />
اشکونسه: و حاال خوشحالی کنین... خوشحالی خواهش میکنم!<br />
<strong>روستای</strong>ی اول: زندهباد آزادی!<br />
<strong>روستای</strong>ی دوم: مرگ بر گرترود چش<strong>در</strong>یده!<br />
<strong>روستای</strong>ی سوم: مرگ بر پولونیوس خائن!<br />
<strong>روستای</strong>ی اول: مرگ بر لهیرتیز، سگ <strong>در</strong>بار!<br />
ماریا: و اینجوری رفقا! حقیقت، پیروز شد. حقیقت همیشه باید پیروز بشه. چراکه اون همیشه طرف<br />
فقرا و مردم زحمتکشه.<br />
همه: همینطوره! براوو! زندهباد آملت! مرگ بر دشمنان حقیقت و آزادی!<br />
ماچاک: کمک... کمک... داره خفهم میکنه... اون واقعاً داره خفهم میکنه!<br />
اشکوکه: همتون برین عقب... هیچکس نزدیک من نیاد! اگر کسی کاری بکنه میکشمش... گوش کن<br />
ماچاک... قسم میخورم همینجا خونتو میریزم اگه االن جلوی همه نگی که چه بالیی سر دفتر مخارج<br />
اومده... تو میدونی، تو دیدی... حرف بزن کثافت... )گلوی ماچاک را فشار میدهد.(<br />
- 76 -