17.07.2015 Views

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

نگاهی به سیر تاریخی شکل گیری مبحث خاص بودگی مردم ژاپنعلیرضا رضائی )*(مقدمهدر حوزه علوم انسانی ژاپن،‏ برای نقد و بررسی فرهنگ مردم ژاپن از بعد انسان شناسی،‏عمدتا دو رویکرد را می توان متصور شد:‏ نخست رویکردی گلی گرا به همه ساکنانخاک ژاپن به دید یک گروه مردمی واحد و سپس رویکردی جزئی نگر گه تالش میکند به بررسی جداگانه حلق و خوی و سنن هر یک از استان ها و مناطق کشور ژاپنبپردازد.بی شک داشتن اطالعات کافی درباره خصایص فرهنگی و ملی یک کشور،‏ پیششرط الزم برای شناخت خصایص جداگانه جماعتی در آن است . در رویکرد نخست میتوان به استناد منابع،‏ آمار و تحقیقات پیشین،‏ شکل کلی خصوصیات فرهنگی آن کشور راترسیم کرد؛ اما رویکرد دوم ناچار خواهیم بود به نشت و برخاست در کنار مردمان منطقهمورد نظر و ثبت دقیق مشاهدات توسط محقق مشغول شویم.‏با در نظر داشتن این موضوع که کشور ژاپن،‏ موقعیت قومی نسبتا یکدستی دارد و همچنیناز آنجاییکه کلیات مفاهیم و مباحث مربوط به قوم شناسی مردمان ژاپن تا حد زیادی درایران ناشناخته مانده،‏ نویسنده در این مقاله رویکرد اول را در پیش گرفته و در صدد آناست که تاریخچه و عوامل دخیل در شکل گیری مبحث قوم شناسی مردمان ژاپن را ارایهدهد.الزم است خاطر نشان شود که هر چند در زبان ژاپنی کلمه معادل قوم شناسی )1 )مین زوکو گاکو)‏‎2‎‏(‏ می باشد،‏ اما باید توجه داشت که در ژاپن این واژه در اکثر مواقعمعادل انسان شناسی فرهنگی )3( است.‏عالقمندی به محوریت ‏»خود«‏ فرهنگیشاید در کمتر جایی در جهان بتوان مردمانی پیدا کرد که همانند مردمان ژاپن عالقه مند بهبحث و تبادل نظر درباره خصوصیات اخالقی و فرهنگی خود باشند . مردمان ژاپن عالقهشدیدی به ثبت و تجزیه و تحلیل خصوصیات اخالقی خود داشته و در واقع ‏،تعداد کتبیکه ژاپنی ها درباره خود نوشته اند بیشتر از کتبی است که خارجی ها درباره آنها نوشتهاند ‏.گواه این ادعا وجود شاخه ای به نام نیهون جین رون )4( در رشته قوم شناسی ژاپنمی باشد.منظور از این واژه ‏»مباحثه یا نظریه پردازی درباره ژاپنی ها«‏ )5( بوده و سعیدارد که مردمان ژاپن را از لحاظ فرهنگی ‏،روانشناسی ‏،زبانی ‏،دینی ‏،قومی و ‏...مورد نقدو بررسی قرار دهد.‏اینکه آیا واقعا مردم و فرهنگ ژاپن خاص هستند یا نه،‏ محور اصلی مبحث قوم شناسیمردمان ژاپن است.‏ البته باید قبول کنیم که عالوه بر خود ژاپنی ها ‏،مردمان کشورهایدیگر نیز عالقه مند به صحبت کردن درباره خصایص ملت ژاپن هستند.اما براستی این65تمایل و عالقه از کجا ناشی می شود؟در پاسخ به این سوال می توان به تفاوت های بارز نحوه رفتار ژاپنی ها چه در سطح فردیو چه در سطح ملی اشاره کرد.‏ برای مثال در سطح فردی،‏ این ذهنیت وجود دارد که ژاپنیها – به دلیل تمایل شدید برای انجام کارها به صورت گروهی - قابلیت انطباق در خارجاز جامعه ژاپن به صورت فردی را ندارند ‏،و یا در سطح ملی همواره از رفتار منفعالنه دولتژاپن در مناقشات سیاسی و اقتصادی بین المللی انتقاد می شود . به موازات اینگونه ذهنیتها،‏ این که ژاپنی ها چگونه توانستند در مدت زمان کوتاهی کشور با خاک یکسان شدهخود در اثر جنگ را از نو ساخته و با پیشی گرفتن از کشورهای آسیایی و آفریقایی خودرا به عنوان ابرقدرت اقتصادی-‏ مخصوصا در زمینه کیفیت-‏ به جهانیان معرفی کنند،‏ هنوزبه صورت یک معما است.‏مسلما این معما تنها یک جواب قطعی نداشته و هر کسی به ظن خود می تواند جوابی برایآن پیدا کند.‏ در واقع ما هنگامی می توانیم درباره خاص بودن یا نبودن ژاپنی ها قضاوتکنیم که خصوصیات سایر ملت ها را نیز در نظر داشته باشیم.‏ از اینرو صحبت کردن دربارهمردمان ژاپن مانند دو روی یک سکه می باشد ؛که در یک طرف آن خصایص ژاپنی هامورد نقد قرار گرفته و در طرف دیگر،‏ به طور غیر مستقیم به خصایص سایر ملل – که درمقایسه با خصایص ژاپنی ها خودنمایی می کند-پرداخته می شود.‏حال این سوال مطرح می شود که از چه دوره ای به ژاپنی ها این احساس دست داد کهشاید خاص باشند و متقابال روند تاریخی واکنش خارجی ها نسبت به قبول یا رد ایناحساس چگونه بوده است . در پاسخ به این سوال الزم است که ما بر روی واژه هویتتمرکز کنیم ‏.چرا که هویت،‏ هنگام رویارویی با یک عنصر بیگانه معنی پیدا می کند ‏،واگر ما این نکته را در نظر داشته باشیم که ژاپن عالوه بر انزوایی که به طور ناخواسته به دلیلشرایط جغرافیای به آن تحمیل شده است ‏،بیش از دو سده نیز بطور خود خواسته درهایکشور را به روی دنیا بست،مسلما پایان این وضعیت را می توان نقطه آغاز رشد و نموهویت ژاپنی در عصر معاصر و متعاقبا دوره شروع مبحث قوم شناسی مردمان ژاپن دانست .در ادامه،‏ سیر تاریخی مبحث قوم شناسی مردمان ژاپن با تقسیم بندی آن به صورت ادواریمورد بررسی قرار می گیرد.‏دوره گشایشدر سال 1633، دولت وقت ژاپن – ادو)‏‎6‎‏(‏ ‏-به بهانه جلوگیری از ترویج دین مسیح توسطمبلغان خارجی ‏،فرمان بستن درهای کشور را صادر کرد.در نتیجه به غیر از مردمان چینو هلند ‏،اجازه تردد به مردمان سایر نقاط دنیا در بنادر ژاپن داده نشده و متعاقبا از مسافرتاتباع ژاپنی به کشورهای دیگر نیز جلوگیری به عمل آمد.‏ این وضعیت تقریبا ‎215‎سال بهطول کشیده و در سال 18<strong>53</strong> با ورود ماتیو پری )7( دریادار آمریکایی به بندر اوراگا)8( ‏،درهای ژاپن به روی دنیا باز شد . در نتیجه با قدم نهادن افراد خارجی به خاک ژاپنمساله ‏»هویت ‏»برای ژاپنی ها نمود پیدا کرده و همچنانکه ذکر شد این برهه را نه تنها باید

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!