17.07.2015 Views

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

گیرند که با هم زندگی کنند و نسل جوان تر می تواند از والدین خود و یا والدین همسرشانمراقبت کنند.‏ این ‏"دوباره-‏ ملحق شدن " بخشی از آموزه های کنفوسیوسی است.‏ والدینهنگامی که فرزندان کوچک بودند از آنها نگه داری کرده اند،‏ بنابراین هنگامی که بهسنین پیری رسیدند فرزندان وظیفه دارند که از آنها مراقبت کنند و به آنها احترام بگذارند.‏می توان اهمیتی که برایهر دو نسل وجود دارد راتصور کرد،‏ بطوریکه هر دودوباره با یکدیگر سازگارمی¬شوند.‏ الزامات وبندهای احساسی)وفاداری،‏وظایف،‏ وابستگی ها(‏ درسراسر چرخه ی زندگیشان با قوت باقی می ماند.‏این مسئله با خانواده هایغربی بسیار متمایز است درجایی که خانه ها و مجمعهای بازنشستگان با مقیاسمحسوسی در حال رشداست.‏3. نقش متمایز جنسیتیدر بیشتر مواقع خانوادههای ژاپنی ترکیبی از رابطهنزدیک با مادر و فاصلهداشتن از پدر بوده است.‏عموما،‏ مردان باید زمانبیشتری صرف کار کردنکنند و بچه هاو زنان¬شاندر خانه بمانند.‏ این سبکزندگی به سرعت در صدسال اخیر در حال تغییراست،‏ ‏]این امر[‏ تا اندازهای ناشی از آن است کهفشار بسیاری بر خانوادهوارد آماده و باعث بیماریهای اجتماعی فراوانیشده است.‏ دست کم تاپایان جنگ جهانی دومژاپنی ها به تقسیم بندیجنسیتی معتقد بودند کهزنان می بایست فرمانبردارمردان باشند.‏ مفهوم تساویجنسیتی به تدریج و بیشتربه صورت ساختگی توسطتاثیر آمریکایی ها معرفیشد.‏ ظاهرا مردم تساویجنسیتی را به صورتیک آرمان پذیرفتند ولیدر مراحل بعدی مشاهده نمودند که بسیار سخت است که باورهای سنتی را تغییر دهند.‏بنابراین هنگامی که اقتصاد ژاپن تا سال های 1960 به سرعت شروع به رشد کرد،‏ مردان بهخود اجازه دادند که خانه را ترک کرده و زندگی خود را وقف کار کنند به طوریکه گویابا ‏]آن[‏ شرکت ازدواج کرده اند.‏ زنان هم نیاز جامعه برای فرمانبرداری از شوهرانشان راپذیرفتند و از موقعیت های اجتماعی خود انصراف داده و خانه دار ماندند.‏ در کل،‏ جنسیتدر هر مرحله ای همچنان برتری دارد.‏توسعه خانواده درمانی در ژاپنشکل سنتی روان درمانی در ژاپن رابطه نزدیکی با بودیسم دارد.‏ ‏"خود " در ارتباط با‏"طبیعتِ‏ مادر " تعریف می شود و هدف نهایی زندگی یکپارچگی ‏"خود"‏ با جهان است.‏مشکالت اجتماعی فقط زمانی رخ می دهد که در ترکیب طبیعی یک کلیت خللی ایجادشود.‏ این مسئله معموال با ارزش ضمیر ‏"خودِ–‏ محافظ"‏ یا فردیت در غرب مقایسه میشود.‏ موریتا درمانی و نِیکان درمانی دو مکتب درمانی اصلیِ‏ ژاپن هستند.‏ تئوری اساسیآنها بیشترمتاثر از بودیسم بوده است.‏این دو نگرش نیاز یافتن و شنیدن صداهایی که از بیرون خوانده می شود را به عهده میگیرد.‏ صداهای دورن یک فرد به عنوان خوبی های فطری مطرح می شود.‏75موریتا فیلسوف - روانپزشک ژاپنی،‏ در زمان تغییر قرن تفکر بودیسم را برای درمانبیماران عصبی به کار گرفت که بعدها در سالهای 1920 به عنوان ‏"موریتا درمانی"‏ توسعهیافت)رینالدز،‏‎1980‎‏(.‏اصلی ترین تاثیر از مکتب های درمان های روانیِ‏ غربی عمدتا در درمان مراجعین ‏"کارلراجر"‏ تمرکز داشته است.‏‏]این شیوه درمانی[‏ شباهتهای اندکی با درمانهای سنتی ژاپن داردکه مراجعین را به گونهایپذیرش می کند که آنهااز مواجهه مستقیم و شفاهیدور باشند.‏ روانکاوی سنتیدر مقایسه با دیگر کشورهااز محبوبیت کمتریبرخوردار است.‏ در اینکشور تعداد کمی موسسهو متخصص وجود داردکه به عنوان یک روانکاوتربیت شده اند.‏ به نظر میرسدکه نگرشِ‏ تفسیریو بینشِ‏ جهت دار برایمتخصصین ژاپنی خوشآیند نمی باشد.‏نظریه ی روش مند برایاولین بار در اوایل سال1980 معرفی شد.‏ اولیننشست ساالنه انجمنخانواده درمانی ژاپن درسال 1984 با سخنرانمهمان سالوادور مینوچینبرگزار شد.‏ تعداد اعضاهنگام برپایی حدودچهارهزار نفر بود و پساز آن به سرعت افزایشیافت و در سال 1990 دوبرابر شد.‏ آن زمان یعنی دراوایل و اواسط سال های1980 عصر توسعه بود.‏ اینعصر،‏ دوره ی رضایتمندیمیان متخصصینی بودکه امیدوار بودند که هرمشکل بالینی با امکاناتجدید می تواندحل شود.‏این میزان افزایش در سالهای 1990 هنگامی کهآنها متوجه شدند خانوادهدرمانی می تواندراه عالجعام باشد،‏ سقوط کرد.‏متخصصین سالمت روانی در ابتدا و در سال های 1970 به خانواده و بیماران مبتال بهشیزوفرنی عالقمند بودند)ماکی هارا ، 1993(. پس از آن،‏ درمانگران خانواده با توجه بهنگرش های روحی-‏ آموزشی که متاثر از غرب بود،‏ به خانواده های شیزوفرنیایی عالقمندشدند.‏تا اوایل سالهای 1980، درمانگران خانواده تالش می کردند تا طیف وسیعی از بیماری هارا در این حوزه قرار دهند،‏ مانند اختالل در غذا خوردن،‏ اختالل های رفتاری،‏ اختالالتشخصیتی،‏ افسردگی و اختالالت روان تنی.‏ در زمره ی اینها،‏ ترس از مدرسه یا مشکالترفتاری در کودکان و بزرگساالن عالقه های اجتماعی و تخصصی را به وجود آورد.‏دوازدهمین کنگره ی انجمن بین المللیِ‏ روانپزشکی کودکان و نوجوانان و متخصصان همپیمان در توکیوی ژاپن در سال 1990 برگزار شد.‏ موضوعات مربوط به مدرسه ی بچه هابه طور میان فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت)چیالند ، 1990(. متخصصان با هر گرایشیمی بایست موثرترین راه حل برای چنین مشکالتی که مربوط به خانواده است را می یافتند.‏همان طور که خانواده درمانی برای دور شدن از مرحله کودکی در ژاپن در کشاکشاست،عالقه به کار نظام مند شروع به کار می کند.‏ خانواده درمانی در تمام گرایش ها‏]در ژاپن[‏ مورد توجه قرار گرفته است ولی مقدار واقعی از متخصصان که ادعا می کنند

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!