17.07.2015 Views

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

AC- 1_2_ pp. 53 - 98.pdf

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

ژاپن در نگاه عربنگاهی به آثار نویسندگان و پژوهشگران عرب درباره ژاپند.مسعود ضاهرترجمه:هدی بصیریفاصله جغرافیایی در طول قرون گذشته تاثیر زیادی را در فاصله گرفتن کشورهای عربیاز ژاپن گذاشته است.‏ هنگامی که انزوای جغرافیایی ژاپن آن را از مطامع استعمار به دورنگه داشت،موقعیت استراتژی کشورهای عربی و قرار گرفتنشان در مدخل سه قاره یبزرگ باعث شد که همواره به طور مستقیم زیر سلطه ی استعمار قرار بگیرند.این سلطهاز قرن 19 میالدی تا کنون نیز ادامه دارد.کشورهای عربی به علت موقعیت جغرافیایی ومنابع مالی و طبیعی هموراه در مرکز توجه سیاستهای بین المللی بوده اند.درست برعکساین کشورها ‏،ژاپن تا سال 1945 به نرسیدن پای استعمار به خاکهایش افتخار کرده است.‏بمباران ژاپن در این سالها توسط آمریکا در در حافظه ی تاریخی ژاپنی هاو تمام ملتهایدموکراس منش به عنوان یک جنایت ضد انسانی نقش بسته است.‏ در مقابل عرب هیچ گاهدر حمایت نهضتهای اولیه خود که در مصر و در زمان محمد علی پاشا شکل گرفت و درزمان امپراتوری عثمانی در سرزمینهای عربی منتشر گشت ‏،توفیقی حاصل ننمود درستاست که در این سالها بود که کشورهایی چون حزائر،‏ یمن،تونس و مصر از زیر سلطه یقدرتهایی چون انگلستان ، فرانسه ‏،ایتالیا،‏ اسپانیا رهایی یافتند.‏ اما امروزه علی رغم استقاللسیاسی شان همچنان به شکلهای گوناگون تحت فشار غرب هستند.‏کشورهای عربی و ژاپن در ابتدا مسیر موازی را جهت رسیدن به توسعه و تجدید آغازکردند که در این راه بود که یکی جاماند و دیگری پیش رفت.‏در پژوهش حاضر سعی بر توجه به برجسته ترین تبادالت در عرصه های مختلف میان ژاپنو کشورهای عربی دارد که با استناد بر نمونه هایی از پژوهش های عربی منتشر شده در اینزمینه صورت خواهد گرفت.فرضیات علمی مقاله بر این چارچوبها استوار است:‏1. شناخت ژاپن از طریق پژوهشهای علمی تحلیلی عمیق مربوط به دو دهه ی اخیر.زیرامقاله های عربی در رابطه با موضوع ژاپن از قبل از ‎1983‎بیشتر سرشتی ادبی ‏,احساسی یاروزنامه نگارانه می باشد.‏2. تصویر شکل گرفته از ژاپن و جهان عرب در اذهان هر یک از دو طرف بسیار منفی ومشوش است چرا که وسایل ارتباطی میانه شان تا میانه ی قرن ‎20‎بسیار ناچیز بود.از طرفدیگر این غرب بود که از طریق رسانه های خویش واسط شکل گیری تصاویری مخدوشو غیر واقعی از دو طرف بود که باعث به تعویق افتادن روابط میان فرهنگی در طول قرن20 میان ژاپن و جهان عرب گشت.‏3. روابط عرب و ژاپن در گذشته بسیار شکننده و ناچیز بود . قبل از نبرد اکتبر 1973 ژاپن79توجه خاصی به کشورهای عربی نداشت . این چنگ باعث شد قیمت نفت کشوئرهایعربی افزایش پیدا کند و اعراب با ژاپن به عنوان یک کشور دوست وارد معامله نشوند.‏4. پژهشگران ژاپنی تالش بسزایی را در طول دوران معاصر جهت شناخت فرهنگ و تمدنجهان عرب مبذول داشته اند.‏ بطوریکه امروزه ده هامتخصص در زمینه های مختلفی چوناقتصاد،‏ فرهنگ،‏ سیاست و جوانب نظامی کشورهای عربی درمراکز پژوهشی ژاپن مستقردر کشورهای عربی پرورش یافته اند که بر شمار اینها متخصصین در زمینه ی مسائل عربافزوده می¬گردد که در کنفرانسهای علمی مرتبط با اسالم،عرب و نفت مشارکت دارند.‏در حالی که در کشورهای عربی تالش شایان ذکری در این زمینه صورت نگرفته است.‏متأسفانه پژوهش های عربی درباره ی ژاپن به تکرار مقوله های ذکر آمده در تحقیقاتاروپائیان و آمریکایی هااکتفا کرده است.تعداد کمی از آنها حق مطلب و انصاف را دربررسی و موشکافی نهضت ژاپن به جا آورده است.‏ذکر نکته ای مهم در شناخت درست ژاپن یاری رسان است و آن ؛ آیا در بررسی ژاپنشایسته است آن را در مجموع کشورهای پیشرفته ی غربی قرار بدهیم؟پاسخ منفی استپس نیاز به موشکافی بیشتر در شناخت ژاپن در نگاه عرب وجود دارد.‏امروزه ما غرب را مجموعه ای از کشورها تلقی که از حیث سیاسی ، فرهنگی ‏،اقتصادیو تکنولوژیکی پیشرفت کرده اند.در این تلقی بعد جغرافیایی در نظر گرفته نمی شود.چراکه این کشورها در پنج قاره پراکنده اند و دارای درجات مختلفی از توسعه هستند.با ایننگاه ژاپن را هم ضمن کشورهای توسعه یافته ی غربی قرار می دهیم . زیرا دارای جهشهای سریع و انقالبهای پیوسته در زمینه های اقتصادی ، تکنولوژیکی ، فرهنگی و رسانهایبوده اند و امروزه تعداد آنها به هشت رسیده است.‏ در طول تاریخ معاصر همواره ژاپن درمجموعه کشورهای پیشرفته ی غربی توصیف و توجه شده است.‏ژاپن غرب و ژاپن شرق:‏‏"ژاپن ‏:بحران نو آوری از نوع دیگر"عنوان کتابی است که توسط پژوهشگر فرانسوریدر سال 2003 نوشته شده است که عنوان فصل هفتم آن ‏"ژاپن غرب و ژاپن غرب "می باشد.در این فصل به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه مناطق غربی ژاپنبرای پذیرش تجدید و نو آوری آماده تر از مناطق شرقی آن بودند.کشتی و سالح گرمدر مناطق غربی ژاپن نماد گرایش به غرب و آمریکا بود در حالی که اسب و شمشیر نمادنیروی سامورایی در شرق بود که هر گونه پذیرش الگوی غربی را جهت پیشرفت رد میکرد و همواره متهم به بربریت بود.‏امپراتور اصالحگر ژاپن ‏"میجی"با انتقال پایتخت از شهر تاریخی و زیبای کیوتو به Edoدر شرق باعث ذوب مناطق شرقی در جریان پیشرفت ژاپن گردید.چنانچه پروژه نو آوریبه صورت گسترده از شرق آغاز شد و جلوه های پیشرفت و غربی سازی در در شهرهایآن آشکار شد.این گونه بود که نام توکیو یا پایتخت شرق را برگزیدند و از سال 1868

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!