11.07.2015 Views

عادت میکنیم

عادت میکنیم

عادت میکنیم

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

يهايچايچایکنکتابخانه نودهشتیاعادت می کنیم - زویا پیرزادآرزو به دست هاي مادر نگاه کردظریف و کشیدهباعث فروش آپارتمان باشد.بود و ناخن ها احتیاجبه امینی و محسن گفته بود مشتري براي آپارتمان ‎80‎متري پیدا نکنند..انگشت هاي مادربه بلند کردن نداشت براي بچه ها ي بنگاه توضیح داده بود که چرا نمی خواهد بانی وبچه هاي بنگاه هاج وواج نگاهش کرده بودند زیر چشمی به دست هاي خودش نگاه کرد با انگشتکوتاه با ناخن هاي مربع.در رستوران خانم سر مدي ماجراي آپارتمان ‎80‎متري را که تعریف کرد سهراب به دست هايآرزو نگاه کرد و سر تکان داد بعد گفت ‏"چه دست هاي قشنگی"آرزو دلخور شد ‏"مسخره می؟"‏سهراب هول شد.‏"مسخره ؟ اصلا نازك نارنجینیستنددست هاينازك نارنجیدو ست ندارم‏"آرزو گفت‏"بچه که بودم مادرم میگفت‏"دست هات عین دست کلفت هاست "" سهراب خندید ‏"باباي من هم تا ‎30‎سالگی می گفت پس تو کی قد می کشی ؟بعد از‎30‎سالگیم گفت نه ‏،تو قد نمیکشی "و نگاه به دست هاي آرزو سر تکان داد ‏"آپارتمان را بالاخره می فروشند و عروسی میگیرند و جهیز می برند و از دست منو تو کاري ساخته نیست " آؤزو چشم به دست هاي مادر فکر کرد ‏"اگر همان لحظه سیگارآتش نزده بودم حتما دستم را میگرفت "ماه منیر گفت ‏"دکتر گفته براي لک هاي قهوه یی روزي سه بار از این کرم بمالم به دست هام خواستی بگو براي تو هم بگیرم "آرزو بلند شد "؟"‏ماه منیر اول گفت " هن "بعد زور گفت ‏"آره کمرنگ "‏"خواستی بگو براي تو هم بگیرم " از وقتی که یادش بود مادر طوري رفتار می کرد و حرف می زد انگار خودش و آرزو همسن. هستندیائسه که شد مدت ها از آرزو پنهان کرد و آیه که بالغ شد هر از گاه نوار بهداشتی فرنگی م یخرید براي نوه و به آرزومی گفت ‏"از من و تو که گذشته "صداي مادر از اتاق نشیمن می ا»د که سعی می کردیواشحرف بزند ‏"تو ندیدیش ؟باید از شیرین بپرسم براي مهمانی عید..دوست پسر مریمرا دعوت کرده امزرجو هم دعوت میکنممادر مریمخیالکرده فقط دختر خودش"‏آؤزوصاف کن به دست چشم ها را بست.بعد باز کرد بعد چاي صاف کن را محکم کوبید رو یپیشخوان کف آشپز خانه پرشد از تفاله ي خیسيچاw W w . 9 8 i A . C o m ٩٦

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!