شکسپیر یک انقلابی در ادبیات
به قلم: الن وودز گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد
به قلم: الن وودز
گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
شکسپبریبرر، <strong>یک</strong> انقلابىببىی <strong>در</strong> <strong>ادبیات</strong> گروه تئاتر ا گزیت الن وودز<br />
مذاهب را پیوند می دهد و می گسلد، نفرین شدگان را تقدیس می کند، جذام خا کسبرتبرری را<br />
ستودبىنبىی می کند، دزدان را جاه می بجببجخشد<br />
و به آبهنبهها منصب و رتبه و احبرتبررام می دهد هم رده با سناتورهای پارلمللممان: این است<br />
که بیوه ی فرسوده را دوباره عروس می کند؛<br />
آنکه [حبىتبىی] بیمارستان و زخم های چرکبنیبنن<br />
او را از خود می رانند، این [است که] او را دوباره معطر و گبریبررا همھهممچون روز آوریل [روز بهببههاری]<br />
می سازد. بیا ای زمبنیبنن ملعون، ای فاحشه ی مشبرتبررک میان نوع بشر، که میان توده های مردم جدال<br />
می افکبىنبىی، کاری خواهم کرد که طبیعت واقعی خود را نشان دهی.<br />
(تیمون آتبىنبىی، پرده ی چهار، صحنه ی سه)<br />
و مارکس اهمھهممیت <strong>در</strong>وبىنبىی آن را توضیح می دهد:«شکسپبریبرر دو خاصیت پول را به طور مشخص<br />
توضیح می دهد: (١) الوهیت مربىئبىی است، تغیبریبرر شکل بمتبممام کیفیات طبیعی و انسابىنبىی به متضادشان،<br />
سر<strong>در</strong>گمی فرا گبریبرر و معکوس شدن چبریبرزها؛ غبریبررممممممکن ها را <strong>در</strong> کنار هم جمججممع می کند. (٢) فاحشه ی<br />
جهابىنبىی است، قواد جهابىنبىی انسان ها و مردمان است.»<br />
این ملاحظات عمیق به قلب طبیعت سرمایه داری بازمی گردد و حبىتبىی ا کنون بیشبرتبرر از زمابىنبىی که<br />
نوشته شده بود حقیقت دارد. خدای حقیقی جامعه ی م<strong>در</strong>ن بهیبههوه، مجممجحمد یا بودا نیست، بلکه ممممممونا ١<br />
[بمنبمماد ثروت و مال پرسبىتبىی <strong>در</strong> ابجنبججیل] است. معابد واقعی کلیساها و مساجد نیستند، بلکه بانک ها و<br />
بازارهای سهام هستند. روحانیون اعظم آن بانکداران، دلالان سهام و سهام داران هستند. و<br />
همھهممچنان از راه طلب <strong>یک</strong> پوند گوشت شان زندگی را می گذرانند. روح حقیقی سرمایه <strong>در</strong> شخص<br />
شایلا ک جمججممع بندی شده است.<br />
صدای او صدای سرمایه داری است که با بدوی ترین و <strong>در</strong> نتیجه صادقانه ترین صدا صحبت<br />
می کند. می بایست به سرمایه اجازه داده شود که بدون هیچ گونه مجممجحدودیت یا مانعی گسبرتبررش یابد.<br />
رابطه ی میان انسان ها به پیوند عریان نقدینگی تبرنبرزل یافته است. ملاحظات احساسات، دوسبىتبىی،<br />
اخلاق یا مذهب وارد آن بمنبممی شود. به همھهممبنیبنن علت است که ترجیح بر آن است که به دوست پولىللىی<br />
قرض داده نشود، بلکه به دسمشسممبىنبىی داده شود که می بایست پیامدهای عدم پرداخت را بجتبجحمل کند.<br />
این طبیعت حقیقی سرمایه داری است، عاری از هرگونه تظاهر به انسانیت یا اخلاق. این تصویر،<br />
تصویر دلپذیری نیست، اما کاملاً وفادار به واقعیت زندگی است. شایلا ک بجتبججسم انسابىنبىی سرمایه<br />
است، عصاره ی خالص آن. انزجارش نسبت به آنتونیو چندان بر اساس مذهب نیست، بلکه بر<br />
اساس این واقعیت است که او اساسی ترین اصل سرمایه داری را زیر پا می گذارد: مصونیت<br />
١٥<br />
Mammon ١