09.05.2018 Views

شکسپیر یک انقلابی در ادبیات

به قلم: الن وودز گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد

به قلم: الن وودز
گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

شکسپبریبرر،‏ <strong>یک</strong> انقلابىببىی <strong>در</strong> <strong>ادبیات</strong> گروه تئاتر ا گزیت الن وودز<br />

ببریبررون شو،‏ لکه ی ملعون،‏ ببریبررون،‏ به تو دستور می دهم!‏<br />

<strong>یک</strong>:‏ دو:‏ بسیار خب،‏ وقتش رسیده که این کار را ابجنبججام دهیم.‏ ‏—دوزخ تبریبرره و تار است!—‏<br />

یاوه،‏ سرورم،‏ یاوه!‏ سرباز باشید و ترسان؟ چرا باید ببرتبررسیم که چه کسی می داند،‏<br />

وقبىتبىی که هیچ کس ‏بمنبممی تواند ما را مواخذه کند؟ — با این حال چه کسی فکر می کرد که این<br />

پبریبررمرد<br />

این ‏همھهممه خون <strong>در</strong> خود داشته باشد.‏<br />

‏(مکبث،‏ پرده ی پنج،‏ صحنه ی <strong>یک</strong>)‏<br />

ماهیت هولنا ک کشتار <strong>در</strong> چند کلمه ی ساده بیان شده است:‏<br />

با این حال چه کسی فکر می کرد که این پبریبررمرد<br />

این ‏همھهممه خون <strong>در</strong> خود داشته باشد.‏<br />

این استادی <strong>در</strong> کلمات شبیه مهارت نقاش بزرگی است که با چند حرکت ماهرانه ی قلم به دقت<br />

ذات سوژه اش را به تصویر می کشد.‏ <strong>در</strong> اینجا تضاد برجسته ای را <strong>در</strong> قاتل خونسرد،‏ حیله گر و<br />

‏بىببىی احساس می بینیم که تلاش می کرد به ‏همھهممسرش اطمینان دهد که ‏«کمی آب ما را از این عمل<br />

پا ک می کند»،‏ ا کنون با کابوس هایش به نقطه ای از جنون رسیده است که با ناامیدی فریاد می زند:‏<br />

هنوز بوی خون می دهد.‏ ‏بمتبممام عطرهای عربستان هم ‏بمنبممی تواند این دست کوچک را خوشبو کند.‏<br />

‏(مکبث،‏ پرده ی پنج،‏ صحنه ی <strong>یک</strong>)‏<br />

<strong>در</strong> هبرنبرری چهارم ‏بجببجخش اول شکسپبریبرر گفتگو ‏بىیبىی خیالىللىی را میان اووِن گلندوور‎١‎ ولزی و شورشی<br />

انگلیسی هاتسبرپبرر‎٢‎ توصیف می کند.‏ تضادی ‏بمتبممام میان این دو وجود دارد:‏ مرد ولزی مغرور،‏<br />

سیاستمدار،‏ عرفابىنبىی و خرافابىتبىی است‐‏ مرد انگلیسی ‏(سمشسممالىللىی)‏ شجاع،‏ ‏لحللحجوج،‏ کسل کننده،‏ ‏بىببىی ذوق و<br />

کاملاً‏ نسبت به بلندپروازی های گلندوور ‏بىببىی توجه است:‏<br />

گلندوور:‏ من می توابمنبمم ارواح را از اعماق ‏بجببجخوابمنبمم.‏<br />

هاتسبرپبرر:‏ عجب،‏ من هم می توابمنبمم،‏ یا هر کس دیگر؛<br />

اما آیا می آیند وقبىتبىی آبهنبهها را می خوابىنبىی؟<br />

‏(هبرنبرری چهارم،‏ ‏بجببجخش <strong>یک</strong>،‏ پرده ی سه،‏ صحنه ی <strong>یک</strong>)‏<br />

تضاد کامل میان شخصیت کلت<strong>یک</strong> و آنگلوسا کسون با بینابىیبىی دقیق جزئیات و شوخ طبعی کنایه آمبریبرز<br />

بیان شده است.‏<br />

Owen Glendower ١<br />

٦٣<br />

Hotspur ٢

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!