09.05.2018 Views

شکسپیر یک انقلابی در ادبیات

به قلم: الن وودز گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد

به قلم: الن وودز
گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

شکسپبریبرر،‏ <strong>یک</strong> انقلابىببىی <strong>در</strong> <strong>ادبیات</strong> گروه تئاتر ا گزیت الن وودز<br />

شورشیان وادار به ترک لندن شدند و جک کید نبریبرز به کنت گربجیبجخت و <strong>در</strong> آبجنبججا به دست <strong>یک</strong> داروغه<br />

به قتل رسید،‏ <strong>در</strong> حالىللىی که بنا به گفته ها <strong>در</strong> باغی پنهان شده بود.‏<br />

تاثبریبرری که خواندن نسخه ی ارائه شده توسط شکسپبریبرر <strong>در</strong> ‏بمنبممایشنامه اش هبرنبرری ششم می گذارد تاثبریبرر<br />

ناخوشایندی است.‏ این بازتاب دهنده ی ترس طبقات بالای دوران البریبرزابت از توده های سرکوب<br />

شده و ‏مجممجحروم است که ‏بهتبههدیدی دابمئبممی برای موقعیت ‏ممممممتاز آبهنبهها بود.‏ ‏بجنبججیب زادگان دوران البریبرزابت<br />

حتماً‏ احساس می کردند که بر لبه ی آتشفشان بزرگ و خطرنا کی نشسته اند که هر ‏لحللححظه ‏ممممممکن<br />

است با خشونبىتبىی بسیار فوران ‏بمنبمماید.‏ این ترس ها به وضوح تصویر شکسپبریبرر از جک کید و ارتش<br />

شورشیانش را متاثر کرده بود.‏ کید ‏[<strong>در</strong> ‏بمنبممایشنامه]‏ می گوید:‏<br />

‏«<strong>یک</strong> لرد،‏ <strong>یک</strong> ‏بجنبججیب زاده را بافىقفىی ‏بجنبجخواهیم گذاشت؛<br />

از هیچ کس ‏بجنبجخواهیم گذشت مگر آبهنبهها که کفش میخ دار‎١‎ به پا دارند،‏<br />

چرا که آبهنبهها مردم صرفه جو و صادق اند که<br />

ا گر جرات داشته باشند به جبهه ی ما می پیوندند.»‏<br />

‏«اما ما نظم دار ‏بمیبمم،‏ حبىتبىی زمابىنبىی که <strong>در</strong> شورش هستیم»‏<br />

کید از قرار گفته است:‏<br />

‏«از ‏سمشسمما سپاسگزارم مردم خوب:‏ هیچ پولىللىی <strong>در</strong> کار ‏بجنبجخواهد بود؛<br />

‏همھهممه به حساب من می خورند و می نوشند.‏<br />

نان سه و نیم پبىنبىی به <strong>یک</strong> پبىنبىی فروخته می شود.»‏<br />

‏«بمتبممام سرزمبنیبنن <strong>در</strong> ‏بمتبمملک اشبرتبررا کی خواهد بود‐‏ ملک خصوصی <strong>در</strong> کار ‏بجنبجخواهد بود؛ هر چه<br />

می خواهید بردارید.»‏<br />

‏«همھهممه باید به <strong>یک</strong> شیوه لباس بپوشند،‏ تا ‏همھهممچون برا<strong>در</strong>ان متفق باشند،‏<br />

و من را پادشاه خود بدانند.»‏<br />

<strong>در</strong> اینجا د<strong>یک</strong>‎٢‎ قصاب ‏جمججممله ی مشهورش را فریاد می زند:‏<br />

‏«بجنبجخستبنیبنن کاری که می کنیم ‏[این است:]،‏ بیایید ‏بمتبممام وکلا را بکشیم.»‏<br />

<strong>در</strong> آن زمان <strong>یک</strong> کارمند دفبرتبرری وارد می شود.‏ کسی او را متهم می کند که قا<strong>در</strong> است ‏بجببجخواند و<br />

بنویسد.‏ کید فرمان می دهد:‏<br />

‏«او را با قلم و دواتش به دور گردنش به دار بیاویزید.»‏<br />

<strong>در</strong> پایان سر بریده ی کید <strong>در</strong> لندن گردانده شد و جسدش رها شد تا ‏«کلاغان از آن تغذیه<br />

کنند».‏ طبقه ی متوسط دوران البریبرزابت بار دیگر می توانستند سر راحت بر بالبنیبنن بگذارند.‏<br />

١ کفشی که روستاییان به پا م <strong>یک</strong>ردند و <strong>در</strong> کف آن برای سهولت <strong>در</strong> راه رفنت <strong>در</strong> گل و الی و نیز جلوگیری از فرسودگی زو<strong>در</strong>س<br />

زا ئ د ههای فلزی کار م یگذاشتند.‏ ‏(م)‏<br />

Dick ٢<br />

٤٥

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!