09.05.2018 Views

شکسپیر یک انقلابی در ادبیات

به قلم: الن وودز گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد

به قلم: الن وودز
گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

شکسپبریبرر،‏ <strong>یک</strong> انقلابىببىی <strong>در</strong> <strong>ادبیات</strong> گروه تئاتر ا گزیت الن وودز<br />

بادها به عشقش گرفتار شده بودند؛ پاروهایش از نقره،‏<br />

که با نوای فلوت حرکت می کردند،‏ و کاری می کردند<br />

آبىببىی که بر آن می کوفتند سرعت بیشبرتبرری بگبریبررد<br />

از شیفتگی حرکات شان.‏<br />

‏(آنتوبىنبىی و کلئوپاترا،‏ پرده ی دو،‏ صحنه ی دو)‏<br />

این ‏بمنبممایشنامه ‏همھهممچون رومئو و ژولیت به تراژدی منجر می شود و <strong>در</strong> بسیاری از ‏بمنبممایشنامه های<br />

شکسپبریبرر ذهنیت عشق با این آ گاهی آمیخته است که ‏بمتبممام حیات بشری باید با مرگ پایان پذیرد.‏<br />

این اندیشه که هر چه وجود دارد سزاوار نابودی است،‏ تلوبجیبجحاً‏ <strong>در</strong> ‏همھهممه جا بیان شده است.‏<br />

سونات ها<br />

عمده ی آثار شکسپبریبرر متشکل از ‏بمنبممایشنامه هاست.‏ با این حال او اشعاری از عالىللىی ترین <strong>در</strong>جات را<br />

نبریبرز سروده است،‏ خصوصاً‏ سونات هابىیبىی که <strong>در</strong> نوع خود ‏بىببىی نظبریبررند.‏ ١۵۴ سونات وجود دارد که <strong>در</strong><br />

موضوعات عشق،‏ سکس و زیبابىیبىی به شیوه ای ژرف و تاثبریبررگذار سبریبرر می کند.‏ این سونات ها احتمالاً‏<br />

<strong>در</strong> سال ١۵٩٢ سروده شده اند که طاعون تئاترها را به تعطیلی کشانده بود‐‏ واقعه ای نسبتاً‏<br />

معمول <strong>در</strong> آن روزگار.‏<br />

سونات که فرم ادبىببىی ‏مجممجحبو ‏بىببىی <strong>در</strong> ایتالیا بود،‏ <strong>در</strong> دوران البریبرزابت <strong>در</strong> انگلستان نبریبرز ‏مجممجحبوب شد.‏<br />

سونات های متعددی از شکسپبریبرر تا امروز نبریبرز بسیار ‏مجممجحبوب بافىقفىی مانده اند،‏ خصوصاً‏ سونات ١٨<br />

‏(می شود تو را به <strong>یک</strong> روز تابستابىنبىی تشبیه کنم؟)‏ اما ‏بمتبممام آبهنبهها آثاری هستند با زیبابىیبىی شاعرانه ی<br />

استثنابىیبىی و ژرفای فلسفی.‏ موضوع اصلی که ‏همھهممچون رگه ای سرخ <strong>در</strong> این اشعار جاری است<br />

طبیعت فرّار زندگی و عشق و گذر زمان است.‏<br />

سونات ۶٠<br />

‏همھهممچون امواج که به سوی ساحل سنگفرش می آیند،‏<br />

دقایق ما نبریبرز به سوی پایان می شتابند؛<br />

هر <strong>یک</strong> جای خود را با ‏لحللححظه ی پیشبنیبنن خود عوض می کند،‏<br />

با تلاش پیابىپبىی ‏همھهممگی رو به جلو می کوشند.‏<br />

تولد،‏ که زمابىنبىی بر ‏بهپبههنه ی <strong>در</strong>یابىیبىی از نور بود،‏<br />

به سوی بزرگسالىللىی پیش می رود و ‏همھهممبنیبنن که به آن دست یافت،‏<br />

<strong>در</strong> آبجنبججا با مسبریبرری ناهمھهمموار روبروست <strong>در</strong> راه مبارزه اش برای افتخار.‏<br />

و زمان که هدیه اش را داده است،‏ حال آن را نابود می سازد.‏<br />

٥٩

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!