17.07.2015 Views

mostanado farhang (2).indd

mostanado farhang (2).indd

mostanado farhang (2).indd

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

ویژه نامه مستند و فرهنگ42در انسا ن شناسى وجود دارد.‏ یکى همان فیلمبردارى از رفتارها و تحلیلآنها در زمان واقعى رخداد است.‏ اما انسان شناس بعد از تحلیل داده هاىفیلمبردارى شده،‏ آن را براى ارائه به عموم،‏ تدوین مى کند.‏ از جمله تکهفیلمهاى فیلمبردارى شده توسط بیتسون بعدها توسط خانم مارگرتمید تدوین شد.‏تیموتى اش در مقدمه فیلم جنگ تبر که با نقشه ونزوئلا شروع مى شودنوشته است که:‏ ‏«ما فیلمى مونتازنشده را مى بینید همانطور کهپژوهشگران در دومین روز حضور خود آن را مشاهده کردند ». مردمانروستاى یانومامو،‏ دمدمى اند و یک موضوع کوچک مى تواند سبب دعواشود.‏ در این تکه فیلمها،‏ دوربین از فاصله دور به صحنه مبارزه دو طایفه‏(که به خاطر کتک خوردن زنى در مزرعه صورت گرفته)‏ مى نگرد.‏ گاهىزوم بک و زوم این مى کند و ناظر بى طرف است.‏ پس از صحنه هاى عمومىو دور در یک صحنه نزدیک،‏ یکى از زنان طایفه رو به طایفه دیگر پرخاشمیکند.‏آیا گفتار ممنوع است؟گاردنر گفته است که در فیلم جنگل سعادت،‏ صداها ى خاص را در انبوهصداهاى محیط برجسته تر کرده است.‏ همچنان که صداى سگها که دردوردست به سگى دیگر حمله کرده اند کل صداهاى صحنه را مى پوشاند.‏در پرندگان مرده تفسیر،‏ بخشى از واقعیت بدست نیامده را بیان مى کند.‏در فیلم مخمصه دوکا بیشترین ارزش فیلم به دو دسته صدا است:‏ یکىصداى سر صحنه که زنى در راهى خاکى بیرون از خانه در حال وضعحمل است و اطرافیانش براى تشویق بچه به بیرون آمدن،‏ جملاتى را ‏(ازجمله:‏ سگ بیا بیرون)‏ بر زبان مى رانند.‏ دوم صداى سازنده فیلم است کهبه ما مى گوید این صحنه کاملآ با رضایت افراد مورد مطالعه فیلمبردارىشده است.‏حکایت مردم نگار و برخى جدلها ؛ آیا تغییر پارادایم صورتگرفته است؟در ادامه این نوشته،‏ بخشهایى از دو متن را مى خوانیم که موضوعشان،‏دعوا بر سر فیلم مردم نگارى است؛ مردم نگارى براى عامه،‏ مردم نگارى‏(تهیه مستندات علمى ( براى متخصصان.‏ فیلم انسا ن شناسى تصویرىتوسط انسان شناس یا مستندساز؟ آیا بالاخره مردم نگارى کارىعلمى است یا ‏«فیلم مردم نگارى تنها قادر به نمایش شکلها و ظواهراست؟»‏ (10) آیا به قول دیوید مک دوگال با آرمانى کردن نوعى واقعیتاتنوگرافیک و تمایل به نظارت دانشگاهى،‏ احتمالأ به همراه یک روحیهانتقام جویى،‏ مواجه هستیم؟ آیا براى گستردن محدوده هاى ژانر و یافتنقابلیتهایش،‏ فیلمساز نیازى به انسا ن شناسى و استانداردهاى علمى وقضاوت انسا ن شناسى ى آکادمیک ندارد و هر مستندساز ى مى تواند فیلممردم نگارى بسازد.‏ یا انسا ن شناسى تصویرى،‏ نه تنها کار انسان شناساناست بلکه کاربرد آن به انسان شناسان اختصاص دارد.‏ علاقمندىانسا ن شناسى تصویرى ‏(فیلمى که توسط انسان شناس ساخته مى شود)‏نسبت به جهان دیگرگون شده،‏ شیوه هاى مختلفى را براى مشاهده،‏مشارکت و درك زندگى،‏ نمادها و روحیات دیگرى،‏ آزموده و تجربه کردهاست.به گفته دیوید مک دوگال انسا ن شناسى تصویرى،‏ مى تواند بهنظامهاى معانى نیز تعمیم یابد.‏ هرچند ‏«باید براین نکته تأکید کرد کهضوابط انسا ن شناسى تصویرى با ضوابط انسا ن شناسى نوشتارى متفاوتهستند»‏ (11) در اینجا این پرسش مطرح مى شود که وقتى مى پرسیم:‏انسا ن شناسى تصویرى یا مستند مردم نگارى؟ آیا از دو مقوله مختلفصحبت نمى کنیم؟ آیا مقدمات و فرضیات یکسانى داریم؟ یا مستندمردم نگارى،‏ تغییرى در انتخاب مخاطب است؟ همچنان به جستجوادامه مى دهیم:‏براى ورود به این مباحث،‏ هر دو مقاله باید به دقت ترجمه و مو به مومورد ملاحظه قرار بگیرد،‏ اما در اینجا،‏ فرصت چنین موشکافى اى نیست.‏تنها مى توانم به کلیات دو مطلب اشاره کنم.‏ ضمن این که نظریات ژانروش درباره سینماى مردم نگارى و شیوه خاص او نیز پاسخى به روشمردم نگارى بوده است .مقاله حکایت مردم نگار (12) نخستین بار در مرورى بر انسا ن شناسىتصویرى،‏ جلد 7، شماره 2، پائیز ‎1991‎ص 31 به چاپ رسید و دومینبار در فصل چهارم کتاب مرزهاى محو شده ‏(کپى رایت 1994) انتشاریافت.‏ جى رابى نیز استاد سابق دانشگاه تمپل است و مقاله اش که درسایت دانشگاه تمپل موجود است (13) نقدى بر نظریه بیل نیکولز است.‏بیل نیکولز در مقاله ‏«حکایت مردم نگار»‏ مى نویسد:‏ فیلم مردم نگارىدچار مشکل است.‏ نه فقط به خاطر اقدامات سازندگان فیلم مردم نگارىیا آنچه که در انجامش توفیق نیافتند بلکه به خاطر ماهیت گفتماننهادى اى که به احاطه کردن این شیوه از بازنمایى مستند ادامهمى دهد و نه تمامأ به خاطر این عوامل،‏ بلکه به دلیل فرمهاى ابتکارىو سنت شکنانه ى ‏«خودبیانگرى»‏ توسط کسانى ‏(زنان،‏ بومیها ودیگران)‏ هم هست که بطور سنتى،‏ موضوع ‏(نقطه کور)‏ مورد مطالعهانسا ن شناسى بودند.‏ در ده سال گذشته تعداد قابل ملاحظه اى کار از هرجا،‏ فراهم شده که داستانهایى روایت مى کنند و تجرییاتى را با صداها وسبکهاى مختلف بنمایش درمى آورند.‏فیلم اتنوگرافیک،‏ کوششهاى منسجم و ارجمند افرادى است کهعلاقمند اصول و اهداف انسا ن شناسى براى نمایش فرهنگهاى دیگر بهافراد فرهنگ خودى هستند.‏ حدود ده سال پیش یا اندکى بیشتر،‏مطالعه فرهنگ دیگر از طریق فیلم به معناى این بود که فیلمهاىداستانى ى فیلمسازان مشهور ساتیا جیت راى،‏ یاسوجیرو ازو و گلوبرروشا،‏ مستندهاى سیاسى مبارزات آزادى بخش ملى (14)، آخرین گوردر دیمبازا (15) اثر ماهاموس - 1975 و یا فیلمهاى مردم نگارى کنیابوران ‏(مک دوگال و جیمز بلو - 1974) پرندگان مرده ‏(گاردنر -1963) جاگوار ‏(ژان روش-‏ 1967) و غیره مورد مطالعه قرار مى گرفت.‏هر یک از این سه گزینه ارزشمند بودند.‏ هریک از آنها افقهاى ذهن وخردجمعى ما را مى گستردند.‏ با وجود این،‏ هرقدر که ما بطرف زمانحال حرکت مى کنیم،‏ وضوح این گزینه ها کمتر است.(‏ این ‏«ما»،‏ عامنیست.‏ ده سال پیش یا اندکى بیشتر،‏ جمعى را نمایندگى مى کردکه عمدتأ عبارت بود از موجودى سفیدپوست،‏ مرد و قویأ دانشگاهىو کمتر شامل افردى مى شد که اینک درباره خود سخن مى گویند(16). با توجه به اعتراضها و افول این ‏«ما « ى سنتى است که با وجودسخت جانیش،‏ من دو طرف کلمه ‏«ما»،‏ ویرگول گذاشته ام که از اقتدارفرمایشى یا دستورى آن بکاهد).‏فیلم مردم نگارى،‏ دیگر جاى منحصر به فردى را اشغال نمى کند.‏صداهاى دیگر نیز که مرزها و ژانرهاى متمایزکننده بین داستانى ومستند،‏ سیاست و فرهنگ،‏ اینجا وآنجا را کمرنگ مى کنند،‏ در شکلها وشیوه هاى دیگر،‏ ما را فرامى خوانند.‏ این صداهاى دیگر،‏ براى مخاطبانغیرمتخصص که در خارج از محدوده انسا ن شناسى قرار دارند،‏ بسیارصریح،‏ اطلاع رسان و مشغول کننده هستند.‏ فرصتهایى فراهم مى آیدتا از آنها بیاموزند و در شیوه اى که دیگران خویشتن را در خود –مردم نگارى هایى (17) مثل Speak body ‏(اثر آرماتاژ - 1979)

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!