17.07.2015 Views

mostanado farhang (2).indd

mostanado farhang (2).indd

mostanado farhang (2).indd

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

* محمدرضا اصلانىآیین نگاری،‏ حاصل تشرف در آیین استآیین ها و مناسک،‏ راهى هستند براى تشرف.‏ با تشرف و مشرف شدندر واقع مى خواهیم یک مرحله را طى کنیم و به مرحلۀ جدیدى برسیم.‏این آیین مى تواند نماز باشد،‏ روزه باشد و یا آیین ها و مناسک عزادارىامام حسین(ع)‏ و یا آیین هاى عبور از کودکى به بلوغ و رسیدن به مرحلۀازدواج،‏ یا آیین هاى تولید(از کاشت تا برداشت).‏ نقطۀ مشترك تماماین ها مفهوم تشرف و ورود است.‏ عبور از یک مرحله و ورود به مرحله اىجدید.‏ آیینى مثل نماز آیین تشرف و ورود به حضور خداوند است.‏ باآیین هاى تشرف،‏ پیش از ورود به امر تحویل،‏ به خودآگاهى مى رسیم،‏در نماز آگاه مى شویم که در حضور خداوند قرار گرفته ایم،‏ و مى بایدچنان باشیم که شایستۀ تشرف شویم.‏ یا آیین هاى ازدواج،‏ وقتى کهاز آیین هاى ازدواج عبور مى کنیم،‏ نشان شایستگى براى ورود به نهادمقدس خانواده را داریم و واجد شرایط تشرف به آن ساحت مى شویم.‏با آیین ها و عبور از آنها براى تشرف و ورود ناخودآگاه جمعى به آگاهفردى مى پیوندد،‏ و مرحلۀ جدیدى وجدان مى شود که آگاهى حضورىاست،‏ یا حضور آگاهى بر خود،‏ و حضور در کیهان وجود جمعى است.‏ اینآیین هاى ورود در معمارى هم هست،‏ در بدو ورود به خانه،‏ وارد هشتىمى شویم،‏ سپس از دالان و از فضاهاى در بسته مى گذریم و تازه به حیاطو فضاى باز مى رسیم.‏ این آیین ها در بهداشت و سلامت هم هست،‏ درحمام و بعد از پایان شست وشو و ورود به محیطى دیگر پاشویه انجاممى شود.‏ درمدرنیته هم هست،‏ کارگر سر ساعت فلان باید حاضر شود،‏لباسش را عوض کند و یک سلسله کارهاى دیگر؛ حتى عملکرد او همباید آیین داشته باشد.‏ این آیین ها در وجه دیگر،‏ وظیفۀ تنظیم دارند.‏حال اگر این آیین را باور نکنیم و فقط نظاره گر آن باشیم-‏ هرچقدردقیق-‏ نگاهمان دیگر آیین مند نیست،‏ مردم شناسانه است،‏ یا باید گفتآیین زدایى شده است،‏ یا رمززدایى.‏وجه دیگر در تشرف،‏ نقد خودِ‏ خویش است.‏ عمل تشرف را نمى توان نقدکرد.‏ به خود مى گوییم کودك بودن چه تفاوتى با بالغ بودن دارد.‏ درواقع کودك بودنِ‏ خود را نقد مى کنیم.‏ در نماز هم،‏ خود را نقد مى کنیم؛من گناهان بسیار کرده ام و اکنون یک لحظه مى خواهم گناهکار نباشم.‏یا تمام روز بى حضور بوده ام و اکنون در حضور هستم.‏ در حج همهمین طور است:‏ آیینى برگزار مى شود که درآن تحویل به تطهیر انسان است و شناختخدا.‏ جملۀ معروف حضرت على(ع)‏ یک جملۀآیینى است:«آنکه خود را شناخت،‏ خداىخود را شناخت».‏ حضور مناسک و آداب بهمعناى حذف نقد نیست.‏ و سرسپارى به معناى حذف ذهن نیست،‏بلکه به معناى عوض کردن سطح ذهن است.‏ در واقع در این مرحلهنقد خود تازه آغاز مى شود.‏ و آنکه آیین را پذیرفته،‏ با نقد بى واسطۀگذشته،‏ مى تواند معناى تشرف را دریابد،‏ و تشرف با نقد گذشته به آیندةاستعلایى مى پیوندد،‏ یا مى رسد.‏ اما مردم نگارى این نیست.‏ مردم نگارىتشریح صورت آیین است،‏ مثل هر چیز قابل تشریح دیگر.‏ اما در اینجاما آیین را تشریح نمى کنیم،‏ در آیین حضور فعال مى یابیم.‏ اگر در آیینحضور فعال نداشته باشیم،‏ اصلاً‏ آیین رخ نمى دهد.‏ اگر نماز را برگزارنکنیم،‏ اصلاً‏ نماز اتفاق نمى افتد.‏ تماشاى نماز یا نظارت بر نماز،‏ نمازنیست.‏ تماشاگر یا ناظر نمى تواند گوهر نماز را،‏ یا اتفاقى را که در نمازبر نمازگزار مى افتد،‏ گزارش کند.‏آیین نگارى،‏ محصول حضور فعال در آیین است.اما شناسایى مردم وآیین هاى هستیانۀ زندگى به عنوان مردم شناسى،‏ محصول دوران ظهوراستعمار صنعتى است.‏ قدرت هاى صنعتى،‏ براى اینکه مردمى را که باهدف سیطره به آنها نگاه مى کردند،‏ بشناسند-‏ که در مقام شناسا بودنآن مردم در مقام شناخته یا اُبژه قرار مى گیرند-‏ نظام علمى مردم شناسىرا به تدریج بنا نهادند-‏ که در نظام شناخت شناسى فرهنگى داراى یکسیستم قابل ارجاع و مفید مى تواند بود،‏ اما در علمى بودن آن نیز بحثاست-‏ البته بعداً‏ این مبحث از مفهوم استعمار جدا شد و خو تبدیلبه علم مستقلى شد.‏ اما با نگاه مردم شناسى به گمانم نمى شود به اثرىآیینى پرداخت.‏ مردم شناسى گزارش است،‏ گزارشى سیستماتیکاست،‏ اما نمى توان آیین را گزارش کرد.‏ گزارش آیین،‏ ضد آیین است؛آیین زدایى است.‏ نمى شود از آیین فیلم گزارشى ساخت که حامل آیینباشد.‏ هیچ حضورمندى،‏ پس از فراغت از آیین،‏ از تشرف خود گزارشنمى دهد یا نمى تواند داد.‏ تنها مى تواند ترغیب کند که دیگرانى نیز بهویژه نامه مستند و فرهنگ47

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!