17.07.2015 Views

mostanado farhang (2).indd

mostanado farhang (2).indd

mostanado farhang (2).indd

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

ویژه نامه مستند و فرهنگ68* سید عباس ضیائى هاشمیاناین مصاحبه درباره سینماى مردم شناسى و فیلم مردم نگار توسط سیدعباس ضیائى هاشمیان دانشجوى کارشناسى ارشد رشته تهیه کنندگى،‏دانشکده صداوسیما تهران جهت استفاده در پایان نامه با عنوان ‏«بررسىتعامل جنبه هاى سینمایى و مردم شناسى در مستند مردم نگار ‏(با مطالعهموردى مستندهاى مردم نگار فرهاد ورهرام)»‏ با دکتر احمد ضابطىجهرمى،‏ عضو هئیت علمى دانشکده صداوسیما،‏ در تاریخ 08/10/1389در دانشکده صداوسیما انجام شده است.‏ضابطی جهرمی:‏ معتقدم که فیلم مستند مردم شناسى باید را در گروه بندىعلوم انسانى قرار داد.‏ در این مورد ما از بحث هنر،‏ از جمله ‏«هنرفیلم مستند»‏ به کلى خارج مى شویم.‏ امّا در حیطه ى رابطه ى فیلم ومردم شناسى من به دو گونه فیلم قائل هستم:‏ فیلم مردم شناسى و فیلم‏«مستند»‏ مردم شناسى.‏ فیلم هاى مردم شناسى لزوماً‏ مستند نیستند وممکن است داستانى و یا نمایشى هم باشند،‏ امّا موضوعات مردم شناسىمعمولاً‏ در قالب مستند عرضه مى شوند و در این قالب است که ارزشپژوهشى یا اهمیّت استنادى و ارجاعى مى یابند.‏ ما فیلم هاى بسیارى درتاریخ سینما داریم که جنبه مردم شناسى دارند و رنگ آمیزى مردم شناسىاین فیلم ها هم خیلى قوى است ولى ‏«مستند»‏ نیستند،‏ براى نمونهفیلم هاى بلند داستانى ‏«دِرسواوزالا»‏ و ‏«دودسکادن»‏ اثر کوروساوا.‏بنابراین نمى توانیم همیشه از اصطلاح فیلم ‏«مستند»‏ اتنوگرافیکاستفاده کنیم.‏ مستند اتنوگرافیک یا مردم نگارى از یک شاخه ى کلّىبه نام ‏«فیلم هاى اتنوگرافیک»‏ جدا مى شود یعنى ابتدا فیلم اتنوگرافیکداریم بعد ‏«مستند»‏ اتنو گرافیک.‏ جالب است بدانیم که حتّى یک فیلمانیمیشن هم مى تواند اتنو گرافیک باشد،‏ پس انسا ن شناسى تصویرىلزوماً‏ منحصر و محدود به ‏«فیلم مستند»‏ نیست ولى حیطه ى اصلىو شاخه مهم و برجسته آن ‏«فیلم مستند»‏ است.‏ چون سنّتِ‏ پژوهشىبوده که این شاخه از موضوعات علوم انسانى در حیطه ى مستند مطالعهشود بنابراین انسا ن شناسى بصرى از حیطه ى فیلم و عکس مستندبرخاسته است،‏ نه غیره مستند.‏ به همین دلیل سوء تفاهمى وجود داردکه غالباً‏ تصور مى کنند هر فیلم اتنوگرافیکى باید لزوماً‏ ‏«فیلم مستند»‏باشد.‏ خاطرنشان کردم که فیلم هاى بسیارى در تاریخ سینما داریم کهارزش هاى مردم شناسى دارند ولى مستند نیستند،‏ بلکه فیلمنامه قبلى وصحنه پردازى دارند و بازى شده اند.‏ دیگر نمونه کلاسیک آن فیلم جِزِپهدِسانتیس از چهره هاى مطرح نئورئالیسم ایتالیا،‏ ‏«برنج تلخ»‏ است.‏ اینفیلم مثل همه آثار معمول سینماى داستانى،‏ صحنه پردازى،‏ بازیگر وفیلمنامه دارد ضمناً‏ تمام مشخّ‏ صات و روش هاى تولید فیلم هاى داستانىو نمایشى در آن دیده مى شود.‏ به جز تعدادى از فیلم هاى کوروساوا کهدو نمونه را نام بردم،‏ تعدادى از فیلم هاى ساتیا جیت را هم مى توانماضافه کنم،‏ مثل تریلوژى ‏«آپو».‏ در سینماى معاصر تعداد قابل توجهىاز فیلم هاى امیرکاستوریکا که به زندگى و سنت هاى فرهنگى کولى هاىاروپاى شرقى مربوط مى شود در این رده قرار مى گیرد.‏ آثار سرگئىپاراجانوف از جمله ‏«سایه هاى نیاکان فراموش شده ى ما»،‏ ‏«افسانه قلعهسورام»‏ و ‏«عاشق غریب»‏ از این جنبه بسیار غنى و حائض اهمیّت اند.اینسه اثر معروف،‏ ترکیبى از اسطوره،‏ فولکلور و مردم شناسى گرجستانى ها،‏ارامنه و آذرى ها و دیگر اقوام ساکن منطقه قفقازند.‏ بنابراین اوّل بایدبا مقوله انعکاس مضامین مردم شناسى در سینما،‏ به طور کلّى و همهجانبه،‏ شروع کرد و بعد به بحث فیلم مستند مردم شناسى رسید و حالدر این حوزه خاص دید که فیلم مستند و عناصر آن چه تعاملى با مقولهمردم شناسى دارند.‏ از این مرحله،‏ فیلم به عنوان یک ابزار مطالعه ى علمىو یک رسانه ى پژوهشى قوى در حوزه علوم انسانى و یا علوم اجتماعىقرار مى گیرد.‏ اینجا فیلم از عالم هنر جدا مى شود و آن چه که مى ماند،‏مصاحبه با دکتر احمد ضابطی جهرمیخواص رسانه اى و ظرفیت هاى بازنمایى حقایق عینى است در خدمتعلوم انسانى.‏ اینجا رسانه ى فیلم مستند به عنوان شاخه اى از علوم مطرحمى شود و به عنوان ابزار علمى و رسانه اى پژوهشى ‏«در خدمت علومانسانى»‏ است،‏ نه وسیله اى براى ‏«بیان هنرى و ابداع زیبایى شناسى».‏ بهطور کلّى قائلم به این که فیلم مردم شناسى مى تواند مستند نباشد،‏ بلکهداستانى و حتّى در قالب انیمیشین باشد.‏ضیائی:‏ بله،‏ حتّى مى گویند اتنوگرافى،‏ روشى است در مطالعه،‏ نه موضوعمطالعه.‏ضابطی جهرمی:‏ موافقم.‏ تازه آن هم از جنبه هایى که به علوم وابسته بهجامعه شناسى و دیگر حیطه هاى علوم انسانى به خصوص انسا ن شناسىوابسته مى بینم.‏ فیلم سازى در این مورد خاص روشى است براىمطالعه ى انسا ن شناسى فرهنگى،‏ امّا در جاهایى راهش را به کلّى ازمقوله هنر جدا مى کند.‏ وقتى در حیطه هاى موضوعى خودش را محدودمى کند،‏ به روشى براى مطالعه رسانه اى یا پژوهش هاى رسانه نیزتبدیل مى شود.‏ به این معنى که انسا ن شناسى یا انسا ن شناسى بصرى،‏‏(هر دو)‏ از دیدگاه فیلم سازى مستند نه براى پژوهش ها و مطالعاتزیبایى شناسى،‏ بلکه به منظور مطالعات و یا روش هاى خاص ‏(روشپژوهش هاى رسانه اى)‏ براى شناخت ابعادى از زندگى و حتّى کلّ‏ حیاتو فرهنگ زیستى،‏ یا فرهنگى-‏ فیزیکى ‏(حیات مادّى وغیر مادّى)‏ انسان،‏انتخاب و به کار گرفته مى شود.‏ فیلم مستند از لحاظ روش مطالعههم چنان وابستگى قبلى را به علوم انسانى دارد.‏ بنابراین من مى خواهمبحثم را از این دیدگاه شروع کنم که فیلم چه مشخّ‏ صه هایى داشتهباشد تا اتنوگرافیک نامیده شود؟ چنین فیلم هایى چه اهدافى را دنبالمى کنند؟ کاربردهایشان چیست؟ نسبت آنها با هنر چیست؟ کاربردعمده و اصلى این فیلم ها براى مطالعات خاص در علوم اجتماعى وانسانى است به خصوص در حیطه ى مطالعات انسا ن شناسى فرهنگىو انسا ن شناسى جسمانى یا فیزیکى.‏ با تأکید بر این که این نوع فیلم،‏بیشتر در زمینه انسا ن شناسى فرهنگى است که کاربرد پیدا مى کند.‏ درانسا ن شناسى جسمانى نوعى از ‏«مستندهاى علمى » است که نزدیکى باعلم فیزیولوژى دارد،‏ با محیط زیست انسان،‏ با جغرافیاى انسانى و بعدبا مسائلى مانند نژاد،‏ تکامل و دیرین شناسى دارد ولى در انسا ن شناسىفرهنگى در حیطه اى محدود قرار مى گیرد که انعکاس نتایج پژوهشى آندر قالب عکس و فیلم است و همین انعکاس در قالب محدود به عکسو فیلم،‏ باعث نارسایى موضوعى ‏(علمى)‏ آن مى شود.‏ یعنى بسیارى ازانسان شناسان ممکن است به روش مطالعه فیلمى راضى و راغب نباشندولى چاره دیگرى هم ندارند،‏ جز این که اول به پژوهش از طریق فیلممستند و مستند سازى روى آورند.‏ هیچ چیز دیگرى نمى تواند على رغممحدودیّت هاى فیلم از نقطه نظر پژوهشى و در مقایسه نیروى پر تأثیراستنادى و واقعیّت گرایى آن،‏ آنها را هم چون فیلم مستند راضى کند.‏به همین علّت آنها چه بخواهند و چه نخواهند چاره اى جز انتخابسینما و بعد روش مستندساز ى ندارند.‏ روش مستند،‏ یک نوع روشمطالعه در علوم اجتماعى است ولى اگر پژوهشگر بخواهد به عنوانیک ابزار علمى براى مطالعه در حیطه ى مردم شناسى از فیلم استفادهکند،‏ اگر به عنوان یک مردم شناس به محدودیّت هاى روش شناختىپژوهشى فیلم آگاه نباشد،‏ محتوا ‏(موضوع مطالعه)‏ آسیب مى خورد.‏اوّلین آسیب،‏ متوجّ‏ ه اهداف مردم شناسى است و برعکس،‏ اگر جاىمردم شناس یک هنرمند ‏(فیلم ساز)‏ قرار گیرد و موضوع مردم شناسى رابراى اثر خود ‏(نه تحقیق علمى)‏ انتخاب کند،‏ اینجا نیز محتوا در مقابلاهداف زیبایى شناسى ‏(ابداع فرم)‏ قربانى خواهد شد.‏ پس ما باید ابتدارویکردمان را مشخص کنیم:‏ اگر بخواهیم رویکرد مردم شناسى به فیلم

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!