صحنه معاصر - تابستان ۹۵
مجله تخصصی تئاتر - گروه تئاتر اگزیت
مجله تخصصی تئاتر - گروه تئاتر اگزیت
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
کنش<br />
وا و بجتبججربه وقوع مکان در تفاوت از ناشی نبریبرز این که دارد وجود نقد و بمنبممایش میان تنش برای دیگری عمدهی دلیل از<br />
نه دستکم بالعکس— نه میدهد؛ قرار تاثبریبرر بجتبجحت را تئاتر نقد است. دو این میان شده ابجیبججاد تاثبریبرر جهت علت، است. تئاتر<br />
عرصهی فعالان از بسیاری است. دوطرفه درازمدت در و آن وسیع معنای در تنها تاثبریبرر این آبىنبىی. تعامل طریق منحرف<br />
را بمتبمماشاچیان برداشت و درک کار، ناعادلانهی قضاوت و سوءبرداشت با منتقدان کوتاهمدت، در که معتقدند ما<br />
باشد. داشته گیشه بر نبریبرز و بمتبمماشاچی دیدگاه بر منفی تاثبریبرر میتواند منفی نقد که چرا است، بزرگ ترسی این میکنند. نادیده<br />
سیاست بهببههبرتبررین که است این آنها اغلب موضع بمیبمم. میشنو برجسته هبرنبررمندان از را اینچنیبىنبىی گلایههای اغلب نقدهاست:<br />
گرفبنتبنن نگبریبررید.»<br />
هم نادیده را آنها حبىتبىی ندهید؛ اهمھهممیت منتقدان «به گلدوین<br />
—ساموئل بیاموزد.»<br />
را عشقبازی ژوان دون به میخواهد که است کرهای با «منتقد برنارد<br />
—تریستان است.»<br />
مردم عموم من احبرتبررام مورد منتقد «تنها دیگران<br />
و تواین مارک والاس، —ایروینگ دیگر<br />
باشد داشته احتیاج نقد به گر ا است. تقدیر نیازمند تنها او ندارد، احتیاج نقد به هبرنبررمندی «هیچ نیست.»<br />
هبرنبررمند اشتاین<br />
—گرترود فیلم<br />
احتمالاً باشد، مجممجخاطبان و منتقدان علاقهی مورد فیلمی گر ا دارم: نقد دربارهی نظریه یک «من است.<br />
خوبىببىی فیلم همھهممچنان احتمالاً باشد، منتقدان نه و مجممجخاطبان علاقهی مورد گر ا است. خوبىببىی بسیار است.»<br />
بجنبجخور بهدرد آشغال یک باشد، منتقدان علاقهی مورد تنها گر ا فردکبنیبنن<br />
ویلیام — بیشبرتبرری<br />
بد نقدهای چقدر هر هبرنبررمند یک آمریکا، در دیدهام. زندگیام در بد نقدهای حد از بیش «من کرد.»<br />
خواهد رشد سریعتر کند، دریافت جون<br />
نام —پایک که<br />
است— دشوار بسیار بدهند، نقدهایشان در منفی برخورد حق منتقدان به که برجستهای هبرنبررمندان یافبنتبنن متاسفانه دارد:<br />
وجود هم بمنبممونههابىیبىی حال این با اما است. هم درک قابل البته عالىللىی<br />
فیلمی میگوید منتقد یک وقبىتبىی کند. بمتبممجید من از تا کند جمحجممله من به منتقد میدهم ترجیح «من هک است کاری همھهممان میکنند، فیلمها با منتقدان که کاری میبرد. بالا را خود شغل اهمھهممیت تنها است، زیاد»<br />
عشق روی از «قتل نامش بمببممبریبررند. تا میدهند آب آن به آنقدر میکنند. گیاهان با گیاهدوستان است.»<br />
هافمن<br />
—داستبنیبنن گلایه<br />
به را وقتش بیشبرتبرر گر ا میکند. خدمت تئاتر به همھهممواره بىببىیکفایبىتبىی بردن سوال زیر با منتقد «یک اوست.»<br />
با حق همھهممیشه تقریباً میگذراند، بروک<br />
—پیبرتبرر میکنند<br />
فکر اینکه خاطر به نه هستند، خشن منتقدان و نقد با برخورد در تئاتر عرصهی فعالان از توجهی قابل کبرثبرریت ا کارهایشان<br />
بر باشد، شده نوشته بانفوذ منتقدان توسط نقد گر ا است؛ مهم میدانند که خاطر این به بلکه نیست، مهم نقد دوست<br />
احساس برای که کودکی همھهممچون شاید ، هبرنبررمندان این است. سادهلوحانه نقد از آنها نفرت میگذارد. تاثبریبرر !29