صحنه معاصر - تابستان ۹۵
مجله تخصصی تئاتر - گروه تئاتر اگزیت
مجله تخصصی تئاتر - گروه تئاتر اگزیت
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
(ضربه)<br />
و او ب,ه دخ,ترک ن,گاه ک,رد گ,وی,ی او را آنگون,ه ک,ه ب,ود میدی,د-ک,وچ,ک، ه,راس,ان، م,عصوم- و او را ب,لند ک,رد و ب,ه ه,وا ان,داخ,ت و<br />
صدای خنده های دخترک همچون صدای زنگ دوچرخه و پرندگان در حال پرواز در فضا به گوش میرسید.<br />
ی,ک گ,زارش خ,بری درب,اره ی دارف,ور دی,دم ک,ه ن,شان میداد ش,به ن,ظام,یان ج,نجوی,د س,وار ب,ر اس,بهای,شان ب,ه س,وی روس,تای,ی<br />
آف,,ری,,قای,,ی ک,,ه در ش,,عله ه,,ای آت,,ش میسوخ,,ت میتازن,,د و آت,,ش مس,,لسل ه,,ای,,شان را ب,,ه س,,وی روس,,تای,,یان پ,,راک,,نده - ب,,ا پش,,تی<br />
ب,ره,نه و پ,اه,ای ص,ندلپوش و ل,باسهای زم,ختی ک,ه ه,نگام دوی,دن ه,مچون ش,الق ب,ه ب,دن اس,تخوان,یشان ک,وب,یده میشد- روان,ه<br />
میکردن,,د؛ و ب,,ر س,,ر راه ی,,کی از ش,,به ن,,ظام,,یان ی,,ک زن، ی,,ک زغ,,اوی ب,,ا چ,,شمان,,ی گ,,شاده از ت,,رس، ب,,ا دس,,تی دراز ک,,رده ک,,ه<br />
گ,وی,ی میخواه,د ض,رب,ه ای را م,هار ک,ند، و ب,ر س,ینه اش ب,ینی ن,وزاد ش,ش م,اه,ه اش. و س,رب,از ب,ا مس,لسلش ن,شان,ه گ,رف,ت و<br />
به لوله ی آن خیره شد و گریه ی نجواگونه ی زن خاموش شد: "خواهش میکنم! نه! نکن!"<br />
(ضربه)<br />
و او نکرد. او ایستاد. انگشتش ثابت شد گویی که فکری آن را گرفته باشد.<br />
(ضربه)<br />
و او ب,,,ه زن ن,,,گاه ک,,,رد گ,,,وی,,,ی او را آنگون,,,ه ک,,,ه ب,,,ود میدی,,,د- ی,,,ک م,,,ادر، مس,,,تاص,,,ل، ت,,,نها- و دی,,,د ک,,,ه س,,,ای,,,ر ج,,,نجوی,,,ده,,,ا از آن,,,جا<br />
گ,ذش,ته ان,د و اس,بش را ه,ی زد و ب,ه دور زن ت,اخ,ت و ه,ق ه,ق ره,ای,ی زن ب,ه آس,مان ب,رخ,اس,ت ه,مچون ک,وف,نت ب,ر ط,بل آن,چنان<br />
که بتواند باران را از آسمان پایین بیاورد.<br />
م,,قال,,ه ای در ی,,ک مج,,له خ,,وان,,دم درب,,اره ی دخ,,تری مس,,لمان، ب,,وس,,نیای,,ی، ک,,ه ت,,نها پ,,ان,,زده س,,ال داش,,ت، از ت,,ختخواب,,ش ب,,یرون<br />
ک,,شیده ش,,د و ب,,ه اردوگ,,اه,,ی م,,ملو از م,,ردان,,ی ب,,رده ش,,د ک,,ه او را ته,,دی,,د ک,,ردن,,د ک,,ه ب,,ه او ت,,جاوز خ,,واه,,ند ک,,رد و او را دره,,م<br />
خ,واه,ند شکس,ت، او را ب,ه زی,ر مش,ت و ل,گد خ,واه,ند گ,رف,ت و او ب,ه آنها ال,تماس ک,رد:" خ,واه,ش میکنم! ن,ه! ن,کنید!" و پس,ر<br />
ن,وج,وان,ی ک,ه از آنجا میگذش,ت ص,دای گ,ری,ه ی او را ش,نید و ایس,تاد. ن,زدی,ک آم,د ت,ا ب,بیند و گ,فت:"م,ن ت,و را میشناس,م. م,ا<br />
با هم در پردور به مدرسه میرفتیم." او دختر را آنگونه که بود میدید.<br />
و ب,ه س,وی م,ردان رو ک,رد و گ,فت دخ,تر را ب,ه ح,ال خ,ود ب,گذارید، او ه,م م,درس,ه ای م,ن اس,ت ب,رای م,قال,ه اش ج,ای,زه گ,رف,ته و<br />
م,ن درخ,شش خ,ورش,ید را ب,ر دن,دانهای,ش ه,نگام,ی ک,ه ب,ا دوس,تان,ش میخندد دی,ده ام و م,ردان س,رش,ان را ب,ه زی,ر ان,داخ,تند و<br />
ک,نار رف,تند و اشکهای دخ,تر ن,وج,وان از چ,شمان,ش ه,مچون ن,یای,شی ب,ر ل,بان,ش ج,اری ش,دن,د، زی,را پس,ر ه,مچون ف,رش,ته ای<br />
ظاهر شده و وساطت کرده بود.<br />
دخ,تری را میشناخ,تم ک,ه ب, ا م, ن ب,ه ی,ک م,درس,ه میرف,ت و ه,میشه ب,رای زن,گ ورزش در ت,وال,ت ل,باسهای,ش را ع,وض میکرد و ی,ک<br />
روزکه دیر شده بود و وقت نبود، لباسهایش را همانجا درآورد و من روی پشتش خطوط متورم را دیدم.<br />
خ,طوط ق,رم,ز. خ,طوط,ی ک,ه ت,نها ش,الق میتوان,د آن را ب,ه ج,ا ب,گذارد. و او دی,د ک,ه م,ن دی,دم و چه,ره ام ب,عد از دی,دن آن، و م,ن<br />
از ک,اری ک,ه میکردم ب,ازایس,تادم، ده,ان,م را ب,از ک,ردم ت,ا ب,گوی,م ک,ه م,ن اه,میت میده,م، ک,ه ای,ن درس,ت نیس,ت، ک,ه م,ا میتوان,یم<br />
ب,,,ا م,,,ادرش روب,,,رو ش,,,وی,,,م، ت,,,رک,,,ه را از دس,,,تش ب,,,گیری,,,م و ب,,,ه زم,,,ین پ,,,رت ک,,,نیم ت,,,ا ه,,,زارت,,,که ش,,,ود و او دی,,,گر ه,,,رگ,,,ز از ب,,,ه خ,,,ان,,,ه<br />
برگشنت نخواهد ترسید.<br />
(ضربه)<br />
!83