واقعی بFFه قFFلم: کFFارول میشFFل کFFاپFFالن Kaplan) (Carol Michèle - درامFFاتیسFFت، کFFارگFFردان و وکFFیل دعFFاوی سFFاکFFن نیویورک سخنگو (با هیجان) م,ردی را در پ,ارک دی,دم، ص,ورت,ش از خ,شم س,رخ و م,تورم ب,ود، ب,ازوی,ش را ب,اال ب,رده ب,ود، و در ان,تهای آن مش,تی ب,ود ک,ه ب,ه س,وی ک,ودک,ی ن,شان,ه رف,ته ب,ود، ک,ودک,ی ب,ه زان,و اف,تاده ب,ه دن,بال ج,لب ت,وج,ه: ی,ک ه,اتداگ، م,ن میخوام ی,ه چ,یزی ب,خورم، - می خوام، میخوام! ام,,ا م,,رد چ,,یزی ن,,داش,,ت، ن,,ه پ,,ول، ن,,ه ح,,وص,,له و ن,,ه ه,,یچ چ,,یز دی,,گر و خ,,شم از درون,,ش میخروش,,ید گ,,وی,,ی از خود جهنم و مشت آماده ی انفجار همچون یک گلوله و دخترک فریاد میزد و التماس میکرد:"خواهش میکنم! نه! نکن!" (ضربه) و او نکرد. او ایستاد. بازویش منجمد شد گویی ایده ای او را متوقف کرده باشد. !82
(ضربه) و او ب,ه دخ,ترک ن,گاه ک,رد گ,وی,ی او را آنگون,ه ک,ه ب,ود میدی,د-ک,وچ,ک، ه,راس,ان، م,عصوم- و او را ب,لند ک,رد و ب,ه ه,وا ان,داخ,ت و صدای خنده های دخترک همچون صدای زنگ دوچرخه و پرندگان در حال پرواز در فضا به گوش میرسید. ی,ک گ,زارش خ,بری درب,اره ی دارف,ور دی,دم ک,ه ن,شان میداد ش,به ن,ظام,یان ج,نجوی,د س,وار ب,ر اس,بهای,شان ب,ه س,وی روس,تای,ی آف,,ری,,قای,,ی ک,,ه در ش,,عله ه,,ای آت,,ش میسوخ,,ت میتازن,,د و آت,,ش مس,,لسل ه,,ای,,شان را ب,,ه س,,وی روس,,تای,,یان پ,,راک,,نده - ب,,ا پش,,تی ب,ره,نه و پ,اه,ای ص,ندلپوش و ل,باسهای زم,ختی ک,ه ه,نگام دوی,دن ه,مچون ش,الق ب,ه ب,دن اس,تخوان,یشان ک,وب,یده میشد- روان,ه میکردن,,د؛ و ب,,ر س,,ر راه ی,,کی از ش,,به ن,,ظام,,یان ی,,ک زن، ی,,ک زغ,,اوی ب,,ا چ,,شمان,,ی گ,,شاده از ت,,رس، ب,,ا دس,,تی دراز ک,,رده ک,,ه گ,وی,ی میخواه,د ض,رب,ه ای را م,هار ک,ند، و ب,ر س,ینه اش ب,ینی ن,وزاد ش,ش م,اه,ه اش. و س,رب,از ب,ا مس,لسلش ن,شان,ه گ,رف,ت و به لوله ی آن خیره شد و گریه ی نجواگونه ی زن خاموش شد: "خواهش میکنم! نه! نکن!" (ضربه) و او نکرد. او ایستاد. انگشتش ثابت شد گویی که فکری آن را گرفته باشد. (ضربه) و او ب,,,ه زن ن,,,گاه ک,,,رد گ,,,وی,,,ی او را آنگون,,,ه ک,,,ه ب,,,ود میدی,,,د- ی,,,ک م,,,ادر، مس,,,تاص,,,ل، ت,,,نها- و دی,,,د ک,,,ه س,,,ای,,,ر ج,,,نجوی,,,ده,,,ا از آن,,,جا گ,ذش,ته ان,د و اس,بش را ه,ی زد و ب,ه دور زن ت,اخ,ت و ه,ق ه,ق ره,ای,ی زن ب,ه آس,مان ب,رخ,اس,ت ه,مچون ک,وف,نت ب,ر ط,بل آن,چنان که بتواند باران را از آسمان پایین بیاورد. م,,قال,,ه ای در ی,,ک مج,,له خ,,وان,,دم درب,,اره ی دخ,,تری مس,,لمان، ب,,وس,,نیای,,ی، ک,,ه ت,,نها پ,,ان,,زده س,,ال داش,,ت، از ت,,ختخواب,,ش ب,,یرون ک,,شیده ش,,د و ب,,ه اردوگ,,اه,,ی م,,ملو از م,,ردان,,ی ب,,رده ش,,د ک,,ه او را ته,,دی,,د ک,,ردن,,د ک,,ه ب,,ه او ت,,جاوز خ,,واه,,ند ک,,رد و او را دره,,م خ,واه,ند شکس,ت، او را ب,ه زی,ر مش,ت و ل,گد خ,واه,ند گ,رف,ت و او ب,ه آنها ال,تماس ک,رد:" خ,واه,ش میکنم! ن,ه! ن,کنید!" و پس,ر ن,وج,وان,ی ک,ه از آنجا میگذش,ت ص,دای گ,ری,ه ی او را ش,نید و ایس,تاد. ن,زدی,ک آم,د ت,ا ب,بیند و گ,فت:"م,ن ت,و را میشناس,م. م,ا با هم در پردور به مدرسه میرفتیم." او دختر را آنگونه که بود میدید. و ب,ه س,وی م,ردان رو ک,رد و گ,فت دخ,تر را ب,ه ح,ال خ,ود ب,گذارید، او ه,م م,درس,ه ای م,ن اس,ت ب,رای م,قال,ه اش ج,ای,زه گ,رف,ته و م,ن درخ,شش خ,ورش,ید را ب,ر دن,دانهای,ش ه,نگام,ی ک,ه ب,ا دوس,تان,ش میخندد دی,ده ام و م,ردان س,رش,ان را ب,ه زی,ر ان,داخ,تند و ک,نار رف,تند و اشکهای دخ,تر ن,وج,وان از چ,شمان,ش ه,مچون ن,یای,شی ب,ر ل,بان,ش ج,اری ش,دن,د، زی,را پس,ر ه,مچون ف,رش,ته ای ظاهر شده و وساطت کرده بود. دخ,تری را میشناخ,تم ک,ه ب, ا م, ن ب,ه ی,ک م,درس,ه میرف,ت و ه,میشه ب,رای زن,گ ورزش در ت,وال,ت ل,باسهای,ش را ع,وض میکرد و ی,ک روزکه دیر شده بود و وقت نبود، لباسهایش را همانجا درآورد و من روی پشتش خطوط متورم را دیدم. خ,طوط ق,رم,ز. خ,طوط,ی ک,ه ت,نها ش,الق میتوان,د آن را ب,ه ج,ا ب,گذارد. و او دی,د ک,ه م,ن دی,دم و چه,ره ام ب,عد از دی,دن آن، و م,ن از ک,اری ک,ه میکردم ب,ازایس,تادم، ده,ان,م را ب,از ک,ردم ت,ا ب,گوی,م ک,ه م,ن اه,میت میده,م، ک,ه ای,ن درس,ت نیس,ت، ک,ه م,ا میتوان,یم ب,,,ا م,,,ادرش روب,,,رو ش,,,وی,,,م، ت,,,رک,,,ه را از دس,,,تش ب,,,گیری,,,م و ب,,,ه زم,,,ین پ,,,رت ک,,,نیم ت,,,ا ه,,,زارت,,,که ش,,,ود و او دی,,,گر ه,,,رگ,,,ز از ب,,,ه خ,,,ان,,,ه برگشنت نخواهد ترسید. (ضربه) !83
- Page 1 and 2:
معاصر صحنه گزیت ا ت
- Page 3 and 4:
!3
- Page 5 and 6:
اجرا جهان سرتاسر در
- Page 7 and 8:
شده اصلاح پروتستان
- Page 9 and 10:
میدانند همھهممه ب
- Page 11 and 12:
سال در که کرد اشاره
- Page 13 and 14:
یوری لیوبیموف: ب
- Page 15 and 16:
١٩٢٢هنگامی که خ
- Page 17 and 18:
تئاتر تا گانکای مس
- Page 19 and 20:
دشنام میکرد، نگاه
- Page 21 and 22:
تاثبریبرر بداههپرد
- Page 23 and 24:
پیشرفت جریان در را
- Page 25 and 26:
رد بىیبىی گو میکش
- Page 27 and 28:
بهنبههایتاً و ک
- Page 29 and 30:
کنش وا و بجتبججرب
- Page 31 and 32: خدمت پای که هنگامی
- Page 33 and 34: چیست؟ دربارهی تئا
- Page 35 and 36: آریستوفان ‐ شهر ب
- Page 37 and 38: بمتبمماشاچیان ای
- Page 39 and 40: کوموروفسکا مایا آن:
- Page 41 and 42: رقص در آ کروپولیس ب
- Page 43 and 44: با صدابمیبمم بمتب
- Page 45 and 46: بداههپردازی و سینم
- Page 47 and 48: بازیگری در روانشنا
- Page 49 and 50: هستند قادر بازیگرا
- Page 51 and 52: و دارد اضطراب و سلا
- Page 53 and 54: انگار که احساسی باز
- Page 55 and 56: از یکی دسبىتبىی کیف
- Page 57 and 58: و سن هم دستکم که داش
- Page 59 and 60: فریر دفاع مورد که م
- Page 61 and 62: باشیم!) باید (ما
- Page 63 and 64: خواننده بازیگر، ا
- Page 65 and 66: اما کارهابىیبىی با
- Page 67 and 68: !67
- Page 69 and 70: !69
- Page 71 and 72: مش,,روع,,یت م,,ی ب,,خش
- Page 73 and 74: زن فریاد زد: "میت
- Page 75 and 76: .۵ .۶ ام,,,ا پ,,,درب,,,ز
- Page 77 and 78: خ,,,ودک,,,شی در داس,,,ت
- Page 79 and 80: پ,درم ه,نگام غ,روب ب,
- Page 81: ب,,ودم از ب,,س ل,,باس
- Page 85 and 86: خز برگشته بFFه قFFلم:
- Page 87 and 88: ب,,,س ک,,,نید، نمیتو
- Page 89 and 90: یه بیضی سیمانی با د
- Page 91 and 92: بخشی از من هنوز اون
- Page 93 and 94: نمیخواه,,م آنچه ب,,ه
- Page 95 and 96: س,,,ری م,,,ن را ب,,,ه به
- Page 97 and 98: • بله زن,,جیره ای •
- Page 99 and 100: موضوع ص,ندل,ی چ,رخ,د
- Page 101 and 102: «یک خاطره، یک مو
- Page 103 and 104: گروه تئاتر ا گزیت