خاطره دیدار با امام
1986951
1986951
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
صفحه | 14 شماره | 5 14 بهمن 94<br />
گزارش<br />
MEHR NEWSAGENCY<br />
گزارش همایش »وضعیت فلسفه در ایران«<br />
زب ان فل س فه م ع اص ر ج ه ان را ب لد ن ی س ت ی م/ ان س داد و ان ج م اد فل س فه اس الم ی<br />
همایش »وضعیت فلسفه در ایران« به همت گروه فلسفه<br />
دانشگاه شهید بهشتی و <strong>با</strong> حضور نصراهلل حکمت، <strong>با</strong>بک<br />
احمدی، علی زارعی و امیرصائمی در دانشگاه شهید بهشتی<br />
برگزار شد.<br />
توجه به شکاف و معضل<br />
اولین سخنران این مراسم زارعی، مدرس دانشگاه اصفهان،<br />
بود که در<strong>با</strong>ره موضوع معضل و سردرگمی همیشگی<br />
فیلسوف و نقش این سردرگمی در ایجاد فضای حاکم بر<br />
جامعه فلسفی ایران سخنرانی کرد. وی گفت: معموال<br />
وقتی صحبت از فلسفه به میان می آید همه از مسائل و<br />
مشکالت حوزه آموزش و پژوهش یا مقایسه <strong>با</strong> کشورهای<br />
دیگر سخن می گویند که البته موضوعاتی است که بسیار<br />
هم جای بحث و بررسی دارد ولی حرف من این است که<br />
ما برای درک مسائل و مشکالت فلسفه <strong>با</strong>ید یک گام به<br />
عقب برگردیم و به این سوال پاسخ دهیم که چه زمانی<br />
نیاز به فلسفه مطرح می شود؟ براساس کتابی که هگل<br />
نوشته است فلسفه برخاسته از نوعی دوپارگی، شکاف،<br />
گسست و بحران است و همین شکاف و بحران موجب می<br />
شود که ما نیاز به فلسفه پیدا کنیم.<br />
زارعی ادامه داد: صحبت در<strong>با</strong>ره وضعیت فلسفه در ایران از<br />
صحبت در<strong>با</strong>ره هگل، کانت و دریدا سخت تر است چون<br />
این افراد هرکدام یک دستگاه فکری مشخص دارند که<br />
می توان در<strong>با</strong>ره آن ها صحبت کرد ولی در<strong>با</strong>ره وضعیت<br />
فلسفه در ایران نمی توان به این راحتی صحبت کرد. برای<br />
ورود به بحث وضعیت فلسفه در ایران الزم است مقدمه ای<br />
بدانیم و <strong>با</strong> وجود آن مقدمه به مسئله بپردازیم.<br />
استاد دانشگاه اصفهان <strong>با</strong> ذکر این مقدمه ادامه داد: دریدا<br />
معتقد است: »حقیقت فلسفی می گوید من همواره از پی<br />
دین و خانواده آمده ام.« پس عالوه بر شکاف یا بحران،<br />
اینکه خانواده و دین چه اندیشیده اند هم مسئله مهمی<br />
است. به صورت خالصه و جمع بندی برای بررسی وضعیت<br />
فلسفه در ایران <strong>با</strong>ید ببینیم که چه معضل و شکافی وجود<br />
دارد و کجا ظهور کرده است؟ وقتی صحبت از سوبژکتیویته<br />
می کنیم منظورمان چیست؟ و در<strong>با</strong>ره خانواده و دین چگونه<br />
اندیشیده شده است؟ در واقع <strong>با</strong> توجه به این سواالت می<br />
توانیم وضعیت فلسفه در ایران را بررسی کنیم. دلیل توجه<br />
به سوژه هم این است هگل در بند ۱۷ پیشگفتار پ<strong>دیدار</strong><br />
شناسی روح می گوید: همه چیز منوط به دریافت و بیان<br />
کردن حقیقت است نه فقط حقیقت جوهر بلکه حقیقت<br />
سوژه. زمانی هم که از حقیقت سوژه صحبت می شود<br />
یعنی فلسفه به اساس و زیربنا فکر می کند.<br />
جامعه به فلسفه احترام نمی گذارد<br />
سخنران دوم این مراسم <strong>با</strong>بک احمدی، مولف و مترجم<br />
فلسفه و مدرس موسسه کارنامه بود. وی گفت: ادعای<br />
فلسفه این است که مسائل دقیقی را مطرح کند و پاسخ<br />
هایی بدهد که محل بحث شود. در بقیه شاخه ها ورشته<br />
ها هم همین طور است که که پرسش های متعددی<br />
مطرح می شود؛ اما در رشته فلسفه هنر پنج دسته پرسش<br />
مطرح است: پرسش های معنا شناختی مثل اینک هنر<br />
یعنی چه؟، پرسش های منطقی مثل اینکه شرایط اعت<strong>با</strong>ر<br />
استدالل هنری چیست؟ پرسشهای هستی شناسانه مثل<br />
اینکه می پرسیم اثر هنری وجود دارد یا نه؟، پرسش های<br />
معرفت شناختی مثل اینکه آیا چیزی مثل شناخت هنری<br />
وجود دارد یا نه؟ و پرسش های تمایزگذار یا تفاوت گذار<br />
که ضمیمه چهار پرسش دیگر است. پاسخ به این پرسش<br />
ها وظیفه فیلسوف هنر است.<br />
وی افزود: نکته مهمی که وجود دارد این است که پرسش<br />
کردن فضا، آزادی فکری و آمادگی شنیدن نظر مخالف می<br />
خواهد. متاسفانه در کشور ما معموال چنین شرایطی فراهم<br />
نیست و ما وضعیت فلسفی خوبی نداریم به همین دلیل<br />
ما در بهترین حالت یا مترجم بودیم یا شارح. البته این<br />
وضعیت فقط مربوط به عصر فعلی نیست و در دهه های<br />
۵۰-۴۰ هم که دهه زرین هنر بود و هنرمندان بسیاری<br />
در این دهه آفریده شدند هم وضعیت مثل االن بود و ما<br />
چیزی به عنوان فلسفه هنر نداشتیم. تمام داشته های ما از<br />
فلسفه هنر در آن دوران چند کتاب درجه دو وسه بود ودیگر<br />
هی چ.<br />
نویسنده »ساختار و تاویل متن« ادامه داد: فلسفه هنر هم به<br />
»هنر« وصل است هم به »فلسفه«، به بیان دیگر فلسفه<br />
هنر پلی میان این دو رشته است. فلسفه هنر برای اینکه<br />
بتواند درخشندگی داشته <strong>با</strong>شد <strong>با</strong>ید نهادهای آموزشی مطلوب<br />
داشته <strong>با</strong>شد. به نظر من شکل رابطه های استاد- شاگردی<br />
دوران کهن االن دیگر پاسخگو نیست. البته از این ها بگذریم<br />
اوضاع انتشارات فلسفه نسبت به گذشته خیلی بهتر شده<br />
اگرچه فقط تعداد عناوین <strong>با</strong>الست ولی تیراژ پائین است <strong>با</strong><br />
این حال همین هم غنیمت است. ضمنا شاهد ترجمه های<br />
بسیاری هستیم که خیلی از آنها دقیق نیست و خب ایرادی<br />
هم ندارد چون <strong>با</strong>الخره و به مرور زمان دقیق می شود.<br />
احمدی گفت: متاسفانه نهادهای تولید آثار هنری هم این<br />
روزها شرایط خوبی ندارند و آثار هنری در بدترین شرایط<br />
روی صحنه می روند؛ خب <strong>با</strong> این وضعیت نه اوضاع فلسفه<br />
خوب است نه اوضاع هنر. در این شرایط وظیفه نسل<br />
جوان این است که فلسفه تازه بیافرینند.<br />
نویسنده »کتاب تردید« در پایان تصریح کرد: مشکل<br />
وضعی ت فلس فه در ای ران ای ن اس ت ک ه جامع ه ب ه فلس فه<br />
احترام نمی گذارد و جامعه ای که به فلسفه احترام نگذارد<br />
جامعه محترمی نیست. در کشور ما نه فلسفه شان و جایگاه<br />
مطلوبی دارد نه فیلسوف در حالی که لفظ فلسفه یعنی تقوا<br />
و دانایی.<br />
مقصر ما دانشگاهیان هستیم<br />
سومین سخنران این نشست امیر صائمی، عضو هیات<br />
علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی بود که در<strong>با</strong>ره فلسفه<br />
تحلیلی و مقایسه اوضاع فلسفه بین ایران و سایر کشورها<br />
سخنرانی کرد. صائمی گفت: معموال در<strong>با</strong>ره فلسفه تحلیلی<br />
بدفهمی صورت می گیرد؛ اولین بدفهمی این است که<br />
بگوئیم فلسفه تحلیلی چیزی جز تحلیل حقیقت نیست به<br />
بیان دیگر اینکه فکر کنیم فلسفه تحلیلی، تحلیل ز<strong>با</strong>ن<br />
است اشت<strong>با</strong>ه فکر کردیم چون فلسفه تحلیلی روشی است<br />
که <strong>با</strong> دقت در<strong>با</strong>ره گزاره های فلسفی بحث می کند.<br />
دومین بدفهمی این است که فکر کنیم فلسفه تحلیلی<br />
فلسفه پوزیتویستی نیست.<br />
صائمی افزود: فلسفه یک علم نظری است که راجع به<br />
یکسری سواالت و م<strong>با</strong>حث بحث می کند و عالقمندان<br />
به این سواالت می توانند جهانی یا منطقه ای <strong>با</strong>شند. در<br />
تحقیقی که چندی پیش منتشر کردم مشخص شد که<br />
در میان ۳۰۰ ژورنال برتر دنیا اوضاع انتشار مقاله ما خیلی<br />
بد است یعنی حتی در مقایسه <strong>با</strong> ترکیه هم اوضاع ما بدتر<br />
است فقط نسبت به امارات اوضاع انتشار مقاله مان بهتر<br />
است که جمعیت آنجا <strong>با</strong> کشورما قابل مقایسه نیست.<br />
عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی ادامه داد: این<br />
اوض اع نامطل وب در حال ی وج ود دارد ک ه م ا در ح وزه عل وم<br />
دیگر مثل فیزیک جایگاه بسیار خوبی داریم پس معلوم می<br />
شود که مشکل ما مربوط به فلسفه است نه همه علوم.<br />
اینکه چرا ما در حوزه فلسفه اینگونه ایم و مقصر کیست<br />
دالیل مختلفی دارد، برخی از دالیل آن مربوط به اوضاع و<br />
شرایط جامعه می شود ولی نمی توان همه تقصیر را به<br />
گردن آن انداخت؛ مشکل دیگر به خود ما دانشگاهی ها<br />
برمی گردد. من وقتی دپارتمان فلسفه در بهترین دانشگاه<br />
های دنیا مثل هاروارد، کمبریج و استنفورد را نگاه کردم<br />
متوجه شدم که در همه این دانشگاه های معتبر به<br />
موضوعاتی مثل متافیزیک تحلیلی، اخالق تحلیلی، فلسفه<br />
ذهن، زی<strong>با</strong>یی شناسی، اخالق و فلسفه سیاسی توجه ویژه<br />
می شود. در حالی که ما در دانشگاه هایمان به خیلی از این<br />
موضوعات توجه نداریم.<br />
صائمی اضافه کرد: <strong>با</strong> برررسی وضعیت فلسفه در دانشگاه<br />
های معتبر دنیا این سوال پیش می آید که در دانشگاه<br />
های معتبر ایران مثل دانشگاه تهران، شهید بهشتی و<br />
صنعتی شریف چند نفر به مسائلی چون فلسفه ذهن،<br />
اخالق، متافیزیک تحلیلی و... گرایش دارند یا حداقل <strong>با</strong><br />
گشودگی از آن استق<strong>با</strong>ل می کنند. بنابراین مشخص می