03.02.2016 Views

خاطره دیدار با امام

1986951

1986951

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

صفحه | 6 شماره | 5 14 بهمن 94<br />

گزارش<br />

MEHR NEWSAGENCY<br />

- نقد و سنجش علمی میراث شریعتی به ارتقای<br />

کیفیت،‏ رفع ابهامات و حل مشکالت این مسیر یاری<br />

میرساند.‏ هم از این رو،‏ انتظار ما از برگزاری چنین سمینارهایی،‏<br />

<strong>با</strong> ارائه تصویری از موقعیت کنونی و آینده علوم انسانی<br />

در ایران و جهان،‏ نقد-و-بررسی همهجانبه ابعاد نظری و<br />

پیامدهای عملی میراث شریعتی و ادای سهم او نسبت به<br />

صیرورت آتی این علوم،‏ به ویژه در حوزه فرهنگی و<br />

تمدنی ما است.‏<br />

وی در پایان گفت:‏ آزادی بیان،‏ روش منصفانه و نقّاد<br />

صاحبنظران حاضر در این نشست،‏ ما را امیدوار<br />

میسازد تا شاهد شکوفایی اندیشهها،‏ جهشی در<br />

پژوهشها،‏ و ارمغانی نو برای آینده علوم انسانی در<br />

کشورهای خود <strong>با</strong>شیم.‏<br />

الزم به ذکر است که این همایش هم اکنون در حال برگزاری<br />

است و گزارش تکمیلی آن متعاق<strong>با</strong> منتشر می شود.‏<br />

دوران تفکر شریعتی تمام شده است/ویژگی<br />

های مخاطب شریعتی<br />

قاسم پورحسن،‏ دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه<br />

عالمه ط<strong>با</strong>ط<strong>با</strong>ئی در این سمینار در<strong>با</strong>ره موضوع ‏»نقدی بر رویکرد<br />

تقلیل گرایانه شریعتی در فهم سنن اسالمی«‏ سخنرانی کرد.‏<br />

وی گفت:‏ شریعتی هم درد دین داشت و هم متفکری در<br />

حوزه دین بود،‏ اما جامعهشناسانه.‏ شریعتی در رهیافت<br />

جامعهشناسانه دست به مطالعهای ایدئولوژیک زد که نه<br />

واقعگرایانه بود و نه عینیتگرایانه،‏ به همین علت در<br />

فهم دین،‏ سنت اسالمی،‏ علل انحطاط و زوال و فراز و صعود<br />

تمدن اسالمی دچار اشت<strong>با</strong>هاتی اساسی شد.‏ گرچه رویکرد<br />

جامعهشناسانه او در دین تازه و بدیع و مشتمل بر رویکرد<br />

پراق<strong>با</strong>لی بود،‏ اما خردنگرانه و در نهایت تقلیلگرایانه بود.‏<br />

شاید بتوان گفت که شریعتی پایهگذار رویکرد مطالعه<br />

جامعهشناسانه در حوزه دینداری بود،‏ اما نمیتوان<br />

رویکرد او را حتی جامعهشناسی دین نامید،‏ چراکه در این<br />

منظر <strong>با</strong>ید بی طرفانه دست به مطالعه زد،‏ در حالیکه<br />

شریعتی جانبدارانه و گاه منکرانه دست به داوری میزند.‏<br />

وی افزود:‏ درک جامعهشناسانه شریعتی برخالف بسیاری<br />

از تحقیقات انجام شده در ایران و حتی دیدگاه مسلط،‏ درکی<br />

جامع نیست،‏ بلکه از جزئینگری و ناتمامیت رنج میبرد.‏ وی<br />

به سبب سیطره رویکرد خردنگرانه نتوانست نسبت آزاد<br />

<strong>با</strong> دین و سنت اسالمی داشته <strong>با</strong>شد.‏ درک آزاد <strong>با</strong> تفکر<br />

عقالنی در پیوند است،‏ در حالیکه درک جامعهشناسانه او به<br />

توجیهسازی نزدی ک است،‏ نه معقول ساختن مطالعه.‏<br />

‏)البته مرادم توجیه ایدئولوژیک است نه توجیه معرفتی(.‏<br />

شریعتی تنها به مطالعه دین نهادی دست زد.‏ رویکرد<br />

جامعهشناسانه به دلیل خصلت تقلیلگرایانه توجهی به<br />

مطالعه پ<strong>دیدار</strong>شناسانه دین ندارد،‏ از این رو ماهیت دین و<br />

حیث وجودی دین را نمیکاود.‏ شریعتی خود تاکید دارد<br />

که رویکردش در دین جامعهشناسانه است،‏ لذا مرادش<br />

از توحید،‏ توحید در تاریخ و جامعه است.‏<br />

نویسنده ‏»هرمنوتیک تطبیقی:‏ بررسی همانندی<br />

فلسفه تاویل در اسالم و غرب«‏ ادامه داد:‏ بنده رویکرد<br />

جامعهشناسانه شریعتی را تقلیلگرایانه میدانم که فهمی<br />

نحیف و الغر و تکساحتی از دین و سنت اسالمی ارائه<br />

داده و صرفا به کارکرد انضمامی دین ‏)آن هم اجتماعی<br />

محض(‏ التفات نشان داده است.‏ سنخ مطالعه شریعتی از دین،‏<br />

معرفتشناسانه نیست.‏ هدف از این نوشتار بررسی<br />

رویکرد جامعهشناسانه شریعتی به دین و سنت اسالمی<br />

است که مهمترین نقد بر آن تقلیلگرایی در فهم است.‏<br />

پورحسن گفت:‏ به عقیده من دوران تفکر شریعتی تمام<br />

شده است البته نه به این معنا که او آدم بزرگی نبود اما<br />

دوران نگاه جامعه شناسانه دیندارانه دین تمام شده است.‏<br />

دیدگاهی که شریعتی عرضه کرد دیدگاه جامعه شناسی<br />

دین نیست و من معتقدم ک ه شریعتی جامع ه شناس<br />

نیست و بیشتر به تاریخ شناسی تمایل دارد.‏ توجه داشته<br />

<strong>با</strong>شید که تلقی من از تمام شدن دوران تفکر شریعتی<br />

الزاما تلقی منفی نیست بلکه من فکر می کنم که<br />

برای شریعتی نظریه انحطاط از هرچیز دیگری مهم<br />

تر بوده است.‏ او نگاه حداکثرگرایانه به دین دارد که به<br />

نظر من این دوران به سرآمده و تمام شده است.‏ ما می<br />

توانیم برگردیم شریعتی را بخوانیم اما فکر نمی کنم<br />

دیدگاه او به عنوان یک رهیافت و نه یک سنت قابل<br />

استفاده <strong>با</strong>شد.‏<br />

هادی خانیکی،‏ کارشناس رسانه و استاد دانشگاه عالمه<br />

از دیگر سخنرانان این مراسم بود که در<strong>با</strong>ره ‏»م<strong>با</strong>نی ومولفه های<br />

‏»گفتگو«‏ و ‏»ارت<strong>با</strong>ط«‏ در اندیشه و تجربه شریعتی«‏ سخنرانی<br />

کرد.‏ وی گفت:‏ من بین گفتگو و ارت<strong>با</strong>ط تمایز قائل می<br />

شوم به طوری که گفت و گو،‏ معادل واژه Dialigue<br />

در ز<strong>با</strong>ن انگلیسی و برساختهای از واژه ‏»دیالوگس«‏ یونانی<br />

است.‏ Dia به معنی از میان Through و مفهوم گفت<br />

و گویی بیشتر به معنای بین و میان است.‏ ‏»لوگوس«‏<br />

به معنای ‏»کلمه«‏ است که مفهوم کلی اندیشیدن و<br />

استدالل را افاده میکند و در قالب گفتار یا نوشتار ظاهر<br />

میشود.‏ در حالی که ارت<strong>با</strong>ط به معنای برقراری ارت<strong>با</strong>ط ع<strong>با</strong>رت<br />

است از ‏»انتقال یا مشترک‏ ساختن اطالعات یا معرفت در<br />

میان اشخاص <strong>با</strong> حداکثر دقت و امانت ممکن«.‏<br />

وی افزود:‏ به زعم من شریعتی در دیالوگ توانست از<br />

بقیه پیشی بگیرد.‏ دیالوگ مکالمه ای است که به فهم<br />

و نقد سخن منجر می شود و در آن هرکدام از طرفین<br />

تالش می کنند معنایی را <strong>با</strong> مشارکت خلق کنند.‏<br />

شریعتی زمانی که معلمی کرده بهتر از هرجای دیگری<br />

تواسته ارت<strong>با</strong>ط برقرار کند.‏ گفتگویی ترین متن شریعتی<br />

هم کتاب ‏»کویر«‏ اوست.‏ اما مهم ترین عنصری که<br />

شریعتی بر روی آن تاکید دارد مخاطب است و اتفاقا در<br />

ارت<strong>با</strong>ط <strong>با</strong> آن هم بسیار موفق بوده است.‏<br />

کارشناس رسانه و استاد دانشگاه عالمه ط<strong>با</strong>ط<strong>با</strong>ئی در<br />

خصوص ویژگی های مخاطب شریعتی توضیح داد:‏ فرازمانی<br />

بودن ‏)مخاطب تاریخ مند(،‏ فراگیر بودن ‏)فراطبقاتی/‏<br />

فرااجتماعی(،‏ متنوع بودن،‏ ز<strong>با</strong>ن غیر رسمی،‏ استعاری،‏<br />

هنری و تاریخی،‏ شیوه و شبکه در هم تنیده،‏ به ز<strong>با</strong>ن<br />

آوردن و سرگردان نگذاشتن مخاطب در میدان از جمله<br />

ویژگی های مخاطب شریعتی است.‏ اینکه شریعتی،‏<br />

مخاطب را تنها نمی گذارد به این معنی است که او<br />

در کنار هر تحلیل منفی یک تحلیل و تصویر مثبت هم<br />

ارائه می دهد.‏ شریعتی مخاطبش را به ز<strong>با</strong>ن می آورد<br />

و ارتقاء می دهد چون او مخاطب فعال می خواهد نه<br />

منفعل و راکد.‏<br />

خانیکی در پایان گفت:‏ در کنار اندیشه شریعتی،‏ تجربه<br />

شریعتی هم مهم است؛ تجربه شریعتی در مرزبودگی و<br />

تقاطع در میدان هاست.‏ به عنوان مثال اگر شریعتی در<br />

دانشگاه فردوسی تحصیل می کرد خیلی فرق می کرد<br />

<strong>با</strong> اینکه به گروه های انقالبی بپیوندد.‏ شریعتی همواره<br />

در تقاطع بین اینها زندگی می کرد.‏ او هم در زندگی سیاسی<br />

است هم نیست.‏ او مکان های بزرگ و کوچک را <strong>با</strong> هم<br />

تالقی داده به همین دلیل هم کویریات،‏ اجتماعیات و اسالمیات<br />

او خیلی از هم دور نیستند.‏<br />

<strong>با</strong> شریعتی به عنوان یک سرمایه فرهنگی<br />

برخورد کنیم<br />

حسن محدثی،‏ استادیار دانشگاه آزاد اسالمی واحد تهران<br />

مرکزی و مدیر گروه جامعهشناسی دین انجمن جامعهشناسی<br />

ایران در این همایش در<strong>با</strong>ره « م<strong>با</strong>نی فلسفی تفکر شریعتی«‏<br />

سخنرانی کرد.‏ وی گفت:‏ یکی از نگرانی های همیشگی<br />

من این است که ما همیشه درگیر دفاع یا مخالفت<br />

<strong>با</strong> شریعتی بودیم در حالیکه ما <strong>با</strong>ید قبل از هر مخالفت<br />

یا دفاع ببینیم که شریعتی به چه سنت فکری تعلق<br />

دارد و بعد هم نسبت خودمان <strong>با</strong> آن سنت فکری را<br />

تعیین کنیم.‏ ما <strong>با</strong>ید شریعتی را به عنوان یک سرمایه<br />

فرهنگی در نظر بگیریم و ببینیم که از تفکرات آن چه<br />

چیزهایی می توانیم استخراج کنیم.‏<br />

وی افزود:‏ ممکن است خیلی ها فکر کنند که شریعتی<br />

چون درگیر مسائل روز بوده است،‏ نظام فکری<br />

منسجمی نداشته در حالی که به نظر من این طور<br />

نیست.‏ هرنوع اندیشه ای که ارائه می شود قطعا م<strong>با</strong>نی<br />

و م<strong>با</strong>دی فلسفی دارد چه به آن واقف <strong>با</strong>شیم چه ن<strong>با</strong>شیم.‏<br />

شریعتی هم م<strong>با</strong>نی مشخص و معینی داشته است.‏ این<br />

در حالی است که پیروان او بیشتر درگیر نقل قول و<br />

تکرار هستند.‏ <strong>با</strong> این حال خودِ‏ شریعتی به این نظام<br />

فکری وقوف آگاهانه ندارد.‏ شریعتی سوبژکتیویسم<br />

دکارتی را نقد و تاکید می کند که حقیقت <strong>با</strong>ید در عمل<br />

کشف شود.‏ از نظر شریعتی معیار صدق نهایی عمل<br />

است.‏<br />

این جامعه شناس ایرانی ادامه داد:‏ از نظر من شریعتی<br />

در بین نسبت معرفت و عمل،‏ معرفت را متقدم می داند.‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!