03.02.2016 Views

خاطره دیدار با امام

1986951

1986951

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

شت<br />

ا د د یا MEHR NEWSAGENCY<br />

94<br />

بهمن 14 | 5 شماره | 61 صفحه ویژگیهای<br />

نوآورانه‏ فرافکنی است:‏ انسانانگاری گرفتار آدم<br />

خود ما که پدیده این آدمی.‏ نا چیزی به آدمی میکشاند.‏<br />

ژرفی دلبستگی یا داوری بهپیش را ما هستیم،‏ گزافه<br />

بیاندازه آنچنان خویش جایگاه و ارزش در<strong>با</strong>ره‏ ما <strong>با</strong>ید<br />

آن،‏ علتهای یا جهان میپنداریم که میگوییم <strong>با</strong>شد.‏<br />

ما فراوردههای و ما خود مانند علتهای<br />

همانند،‏ معلولهای از ‏»ما که میپذیرد هیوم الگوی<br />

این برای اگر حتی میگیریم«‏ نتیجه را همانند درست<br />

اگر ن<strong>با</strong>شد.‏ دست در منطقی پایه‏ هیچ استقرایی،‏ پس<br />

دارند همانند علتهای همانند،‏ معلولهای که است میشوند.‏<br />

دیده که هستند آنانی معلولها به همانندتر نگارگر<br />

و آدمی نظم میان تا میرود پیش هیوم سپس که<br />

چیزی از نزدیکتر بسیار تمثیل خداوندی،‏ شناخته‏ <strong>با</strong><br />

آدمی دستساختههای بکشد.‏ است،‏ خدا<strong>با</strong>ور دلخواه جهانهایی،‏<br />

‏»شاید پس میشوند ساخته آزمونوخطا آید،‏<br />

پدید دستگاه این آنکه از پیش زمان،‏ سراسر در دستساختههای<br />

نمونه،‏ هر در شدهاند.«‏ سرهمبندی جهان<br />

درنتیجه و هستند کس چندین فراورده بیشتر،‏ آدمی خدا<br />

چندین ‏»چرا <strong>با</strong>شد:‏ خدا یک از بیش فراورده <strong>با</strong>ید نیز <strong>با</strong>شند؟«‏<br />

همکار جهانی پرداختن و ساختن در نمیتوانند ‏)همان(‏<br />

نمیکند.‏ اث<strong>با</strong>ت را خدای«‏ ‏»یگانگی خدا<strong>با</strong>ور میآورند<br />

پدید را دستساختهها بد،‏ و خوب مردمان درست<br />

اگر <strong>با</strong>شند.‏ آفریده را جهان هم خدایانی <strong>با</strong>ید پس دارند،‏<br />

همانند علتهای همانند،‏ معلولهای که است خرد<br />

پایه‏ بر و است مادی جهان که یادداشت به <strong>با</strong>ید اندیشه‏<br />

چگونه است:‏ مادی نیز خداوند که ببریم پی <strong>با</strong>ید خدایان<br />

یا خدا نمیگویید چرا ن<strong>با</strong>شد؟ درست انسانانگاری و...دارند؟<br />

گوش و لب و بینی و چشم و هستند جسمانی بگیریم<br />

نتیجه <strong>با</strong>ید پس دارد بسیار کاستیهای جهان ناتوان<br />

خداوند،‏ شاید است.‏ چنین نیز آفرینندهاش که خدای<br />

چندین ساده‏ آزمایش ‏»نخستین جهان شاید <strong>با</strong>شد.‏ زیردست«‏<br />

و فرومآیه خدایان از برخی تنها ‏»کار یا نو<strong>با</strong>وه«‏ بوده<br />

وامانده«‏ تااندازهای و فرتوت و پیر خدای ‏»فراورده‏ یا است.‏<br />

این<br />

پایه اگر ۱- که میافزایم هیوم خردهگیریهای بر نتیجه<br />

را دلیل همان <strong>با</strong>ید همگان پس است،‏ مشاهده دلیل و<br />

کنند برداشت چنان ‏)فیلسوفان(‏ گروهی آنکه نه بگیرند نا<strong>با</strong>وری،‏<br />

خدا هیچ دلیل این <strong>با</strong> ۲- دیگر.‏ چیزی دیگران است.‏<br />

کوفتن هاون در آب آن گفتن و نمیشود خدا<strong>با</strong>ور از<br />

میتوان چگونه قرآن منطق در که دید <strong>با</strong>ید اکنون میشوم<br />

یادآور نخست رسید؟ سامانبخشی به نظم راه در<br />

نگرش از که هست بسیاری آیههای در قرآن در که ،۱۶۴ بقره ۹۵، انعام رسید:‏ میتوان آفریدگار به آفریدهها حجرات<br />

۴، و ۳ جاثيه ۷۹، نحل ۵۰، طه ۸، و ۷ شمس ۲۸۱، آیهها<br />

آن میان از دوم . و...‏ ۶۳ و ۶۲ انفال ۲۵، تا ۲۰ روم،‏ ۱۳، قرآنی<br />

روش که شود دانسته تا میآوریم گواه را آیه چند است.‏<br />

سازنده و ساده و کاربردی اندازه چه تا سخنی<br />

کوتاه ، نشانه یا آیه در<strong>با</strong>ره <strong>با</strong>ید چیزی هر از پیش نشان<br />

را دیگر چیزی که است چیزی نشانه شود.‏ گفته بینگارید<br />

سرپیچها.‏ خطرناک«در ‏»پیچ نشانه مانند میدهد؛ میرسید.‏<br />

نشانه این به کیلومتر یکصد شتاب <strong>با</strong> شما نشانهای<br />

بنیاد در که نبینم را آن کرد:‏ میتوان کار چند آن<br />

برابر در و ببینیم دوم نمیپیچیم پیچ از و ندیدهایم نخواهیم<br />

دن<strong>با</strong>ل را راه درنتیجه و شویم خیره آن در و <strong>با</strong>یستیم انجام<br />

کاری آن دیدن <strong>با</strong> و میبینیم دستآخر و کرد میپیچانیم<br />

را فرمان و میکنیم کم را شتاب میدهیم؛ یا<br />

کردن حس <strong>با</strong> که است آن در نشانه بودن نشانه . و...‏ گردد.‏<br />

نمایان پنهانشده آن تا شود نهان خود آن،‏ یافتن از<br />

را آدمی که چیزها شناخت برای ناب است راهی این نیست<br />

هیچ نیز اندیشه و رساند می یگانگی به چندگانگی هسته.‏<br />

به پوسته از و یگانگی به چندگانگی از رسیدن مگر این<br />

در او بودن نیز فهم آن بنیاد و دارد نشانه از فهمی آدمی <strong>با</strong>شیم.‏<br />

جهان این در نمیتوانستیم آن بی که است جهان معنای<br />

را نشانه خودِ‏ و میمانند فهم آن آغاز در برخی میگردانند.‏<br />

ژرف و گسترش را آن برخی و میگیرند نشانه مانند<br />

آن گیران خرده و نظم برهان پذیرندگان سستی راز کنار<br />

در خواستهاند آنان که اینجاست در ما دید از هیوم،‏ چیزی<br />

چنین و برسند خدا نشاندهنده؛ به جهان نشانه؛ است.‏<br />

ناشدنی چنین<br />

روم سوره دوم و بیست تا بیستم آیههای در خداوند میفرماید:‏<br />

تنتشرون<br />

بشر انتم اذا ثم تراب من خلقكم ان آياته من و نُوا<br />

كُ‏ لّتَسْ‏ أَزْوَاجًا مْ‏ كُ‏ أَنفُسِ‏ مّنْ‏ م لَكُ‏ خَلَقَ‏ أَنْ‏ آيَاتِهِ‏ وَمِنْ‏ )۲۰( مٍ‏<br />

وْ‏ لّقَ‏ اتٍ‏ يَ آلَ‏ كَ‏ ذَلِ ي فِ إِنَّ‏ ةً‏ مَ‏ حْ‏ رَ‏ وَ‏ ةً‏ دَّ‏ وَ‏ مَّ‏ م كُ‏ بَيْنَ‏ لَ‏ عَ‏ جَ‏ وَ‏ ا هَ إِلَيْ‏ فُ‏<br />

تِالَ‏ وَاخْ‏ ‏َرْضِ‏ وَالْ‏ مَاوَاتِ‏ السَّ‏ لْقُ‏ خَ‏ آيَاتِهِ‏ وَمِنْ‏ -۲۱- نَ‏ و رُ‏ كَّ‏ فَ‏ يَتَ‏ -۲۲-<br />

لّلْعَالِمِينَ‏ يَاتٍ‏ آلَ‏ ذَلِكَ‏ فِي إِنَّ‏ مْ‏ وَأَلْوَانِكُ‏ مْ‏ نَتِكُ‏ أَلْسِ‏ <strong>با</strong><br />

دریابنده که میشود داده نشان نشانی بیستم آیه در زنده<br />

آفرینش رود؛ می نهان به نشان از خود هستی همه پی<br />

‏)وجدان(‏ وژدانش <strong>با</strong> کس هر که است نشانی مرده از گونه<br />

از بردن پی این که پیداست و برد می آفریننده به نشان<br />

از اش هستی همه <strong>با</strong> دریابنده که نیست مفهومی در<br />

کند.‏ می <strong>دیدار</strong> او <strong>با</strong> و رسد می نهان به و گذرد می آن<br />

و میشود داده نشانی اندیشمندان به یکم و بیست آیه که<br />

چیزی میشود.‏ آفریده دیگری خود،‏ از که است این گاهی<br />

وری غوطه همین و وریم غوطه آن در ما از یک هر هم<br />

آن گذریم.‏ نمی آن از و فریبد می را ما نشانه همین بخشی<br />

آرام هم آن یگانگی برای که چندگونگی برای نه دریابد؛<br />

را چیزی چنین کسی اگر دلسوزی.‏ و دوستی و چیزی<br />

که برد می پی گمان بی خود...‏ از دیگری آفرینش آن<br />

<strong>با</strong> بگذریم نشان از اگر و است پنهان دیالکتک آن بن در آن.‏<br />

مفهوم <strong>با</strong> نه شویم می رو در رو نهان نشان<br />

آن جهانیان؛ همه برای دارد نشانی دوم و بیست آیه در <strong>با</strong><br />

همگان و میدهد نشان را چیزی و هست جا همه در نهان<br />

چیز به آن از <strong>با</strong>ید درگیرند.‏ آن مفهوم نه و نشان خودِ‏ گوناگونی<br />

آسمان،‏ و زمین آفرینش نشانه آن برسند.‏ آن پس در به<br />

اختالف <strong>با</strong> دیگری از است؛ مردمان رنگ و ها ز<strong>با</strong>ن نیست<br />

مفهوم راه از نیز یگانگی به رسیدن و رسیدن یگانگی خود<br />

از آیه این در آنکه چکیده است.‏ رویارویی گونه از که به<br />

گونی گونه از و گونی گونه به یگانگی از دیگری،‏ به و<br />

است پنهان پیدایی از که او از است نشانی رسیدن یگانگی نیست.‏<br />

مفهوم گونه از پیدایی دید<br />

از که میشود روشن گفتیم نظم دلیل در<strong>با</strong>ره چه آن از هر<br />

زیرا برهان.‏ نه است دلیل آن گیران خرده و پذیرندگان می<br />

قرآنی روش در تنها و هستند سازی مفهوم گرفتار دو آن<br />

خود به را ما نشان،‏ آن خود زیرا نامید.‏ برهان را آن توان در<br />

است.‏ کاری انجام و راهی رسیدن این رساند.‏ می نهان می<br />

مصدر و گزاره از و است نرفته بکار مخلوق واژه قرآن چنین<br />

شگفتی و است مخلوق همان منظور که فهمید توان بس.‏<br />

و است نشان تنها مخلوق،‏ که است آن در کاربردی cause<br />

بیان برای ارسطو علیت.‏ قانون دوم:‏ نمونه ۱۴- آیتیا<br />

. برد می بکار را ‏»آیتیا«‏ و ‏»آیتیون«‏ واژه دو انگلیسی،‏ است.‏<br />

آمده و...‏ جایگاه علت،‏ زدن،‏ تهمت هزینه،‏ معنی به گو<br />

پاسخ معنای به که است آیتیوس آیتیون،‏ وصفی وجه به<br />

را آیتیون و تبیین به را آیتیا کارهاست.‏ برابر در بودن تفاوت<br />

تبین و علت میان پیداست و اند کرده ترجمه علت است.‏<br />

بسیار بودنش<br />

<strong>با</strong> ۱- دارد:‏ گوناگونی معانی آیتیون <strong>دیدار</strong>سطو از چیزی<br />

چیستی گویای که صورت ۲- شود می بود چیزی ‏»از<br />

یا هدف ۴- ناجنبشی و جنبش سرچشمه ۳- است ‏»عالتا<br />

های واژه از مترجمان نخستین را آیتیون آن«....‏ بهر نابینا<br />

یا کور یا شل و بیمار معنای به سریانی عالل«‏ و رساند<br />

می خود ترجمه گونه این گرداندند.‏ بر علت به و...،‏ هستند.‏<br />

گوناگون آن کنونی و یونانی معنای اندازه چه تا که خویش<br />

سرافرازیهای از یکی متافیزیک،‏ کتاب در ارسطو زا گاه هیچ وی میداند چهارگانه علتهای از گفتوگو را،‏ گفتارهای<br />

از یکی وی،‏ از پس ولی است.‏ نگفته سخن علیت را<br />

علیت و است بوده علیت گفتار فلسفه،‏ بنیادی و نخستی برای<br />

و دارد.«‏ علتی معلولی ‏»هر میکنند:‏ گزارش چنین و<br />

اند کرده دراز ‏)ماهیت(‏ چیستی دامن به دست آن اث<strong>با</strong>ت و<br />

نیست نیستی و هستی چیستی ذات در چون گویند می دهد،‏<br />

برتری دیگری بر را دو آن از یکی نمیتواند چیستی آن<br />

و دهد برتری را چیستی تا <strong>با</strong>شد بیرونی چیزی <strong>با</strong>ید پس از<br />

نیاز بی و روشن مفهومی را علیت آنان است.‏ علت چیز ‏)بساطت(‏<br />

سادگی در را بودنش روشن راز و دانند می تعریف دانند.‏<br />

می آن تجربهگرای<br />

فیلسوف هیوم؛ دیوید نو،‏ روزگار در ۱۵- علیت<br />

دیگر و گرفت برافکن بنیان خردهای آن بر انگلیسی هیوم<br />

برای علیت دشواری نکرد.‏ راست کمر آن <strong>با</strong>ر زیر از مفهوم<br />

از تجربی گزارشی توان می چگونه که است این تجربی<br />

سراسر آن که نماید می چنین آنکه <strong>با</strong> داد،‏ علیت مفهوم<br />

<strong>با</strong> را علیت مفهوم سخن،‏ این دانستن برای نیست.‏ انط<strong>با</strong>ع<br />

است.‏ تجربی سراسر سرخی،‏ مفهوم بسنجید.‏ سرخی روگرفت<br />

سرخی ومفهوم است سرخی مفهوم علت سرخی در<strong>با</strong>ره<br />

ولی است.‏ آن علت که است انط<strong>با</strong>عی جان بی است:‏<br />

شدنی تر کم گزارش این علیت،‏ علت<br />

وکار نگریم می پیرامونمان چیزهای به که ‏»هنگامی ه<br />

هرگون ه نمون ک ی در م نمیتوانی ز هرگ م،‏ بینی ی م را ا ه که<br />

بیابیم را کیفیتی،‏ هر <strong>با</strong> ناگزیری،‏ یا نیرومند پیوند آمد<br />

پی ها آن از یکی بگوید و بپیوندد علت به را معلول است.«‏<br />

دیگری ناپذیر لغزش را<br />

ب ف ال ه ک ت اس ن ای ت،‏ اس ب ت عل ف ال از ا م ور تص که<br />

دارد بستگی ب به سان آن والف گرداند می ضروری گو<br />

<strong>با</strong>ز هیوم نیاید.‏ پدید نمیتواند ب آید،‏ پدید الف اگر اگر<br />

نیست.‏ تجربی پندارین،‏ پیوند این مفهوم که کند می شوند،‏<br />

می دریافت دو هر ب و الف واگر است ب علت الف که<br />

<strong>با</strong>شد علی پیوند که نیست دیگری دریافت هیچ پس رخداد<br />

از فراتر پیوندی چنین آید.‏ دست به ب و الف درمیان می<br />

پی سخن این از نمیشود.‏ دریافت ب رخداد و الف پیوند<br />

نیست.‏ دست در انط<strong>با</strong>عی هیچ علی پیوند از که بریم بی<br />

نیستند.‏ تجربی پس نمیشوند دریافت علی های است.‏<br />

انط<strong>با</strong>ع بی تصوری از پندارین نمونهای علیت گمان،‏ به<br />

پنداریم می که هاست رخداد از ای زنجیره انط<strong>با</strong>ع تنها انط<strong>با</strong>ع<br />

علی.‏ پیوند خود نه پیوستهاند؛ هم به علی گونه معلول<br />

که است اندک چنان آن معلول و علت میان پیوند <strong>با</strong>شد.‏<br />

علت وناگزیر ناپذیر لغزش آمد پی از<br />

که نماید می نخست نگاه در علیت،‏ مفهوم پایه این بر انط<strong>با</strong>ع<br />

بی مفهومی هیچ هیوم؛ گرایی تجربه بنیادی اصل داریم؛<br />

علیت از مفهومی گمان،‏ بی ما رود.‏ می فراتر نیست،‏ نداریم<br />

انط<strong>با</strong>عی هیچ علیت از بگوید،‏ درست هیوم اگر اما ی<br />

م در م.‏ داری ی انط<strong>با</strong>ع ته پیوس واره هم ای ازرخداده ا وتنه ی<br />

رخدادهای ی پ در ا(‏ ‏)منظم امان بس ی،‏ رخدادهای ه ک م یابی میان<br />

علی پیوندهایی ما است.‏ همین تنها آیند.‏ می دیگر است<br />

آن هیوم ی ویژه کار همه،‏ این <strong>با</strong> یابیم.‏ نمی ها آن ندارد.‏<br />

تجربی پایه هیچ علیت مفهوم که دهد نشان آمد<br />

پی نیست،‏ دست در علیت از انط<strong>با</strong>عی هیچ که این چیزی،‏<br />

نمود نخستین ‏»از دارد:‏ گوناگونی ارزشمند های آن<br />

پی در معلولی که ببریم پی نمیتوانیم گاه هیچ یک<br />

تجربی بررسی که است این هیوم سخن است.«‏ دارد؛<br />

هایی معلول چیز آن که نمیدهد نشان ما به چیز ندیده<br />

چیزند،‏ آن پی در تاریخ پایه بر که را رخدادهایی تا

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!