03.02.2016 Views

خاطره دیدار با امام

1986951

1986951

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

گزارش<br />

MEHR NEWSAGENCY<br />

صفحه | 17 شماره | 5 14 بهمن 94<br />

گزارش م ه ر از ه م ای ش ‏»وض ع ی ت فل س فه در دانشگ اه«‏<br />

در همایش ‏»وضعیت فلسفه در دانشگاه«‏ که به مناسبت روز جهانی فلسفه در تاالر <strong>با</strong>ستانی پاریزی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد،‏ میزگرد ‏»جامعه فلسفی و مسئله<br />

پژوهش«‏ <strong>با</strong> حضور دکتر حمید طالب زاده،‏ رئیس گروه فلسفه دانشگاه تهران،‏ محمد سعیدی مهر عضو گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس،‏ امیر صائمی عضو هئیت علمی پژوهشکده<br />

فلسفه تحلیلی و ابراهیم آزادگان عضو هئیت علمی روه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.در این همایش عالوه بر اساتید نامبرده،‏ اساتید دیگری چون احسان شریعتی نیز<br />

حضور داشتند.‏<br />

میزگرد دومین روز همایش ‏»وضعیت فلسفه در دانشگاه«‏ <strong>با</strong> موضوع ‏»آموزش فلسفه و خط و مشی دانشگاهی«‏ برگزار شد.‏ در این میزگرد اساتیدی چون دکتر منوچهر صانعی دره<br />

بیدی استاد <strong>با</strong>زنشسته گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی،‏ محمدرضا حسینی بهشتی،‏ عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران،‏ حسین شیخ رضایی،‏ عضو هیئت علمی موسسه<br />

پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مهدی اخوان،‏ عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه عالمه ط<strong>با</strong>ط<strong>با</strong>ئی سخنرانی کردند.‏<br />

تبعیض میان علوم انسانی و سایر رشته ها<br />

در اولین بخش این میزگرد که به موضوع علل ناکارآمدی<br />

پژوهش های فلسفی اختصاص داشت سعیدی مهر به<br />

عنوان اولین سخنران گفت:‏ متاسفانه تفاوت و تمایز<br />

محسوسی بین رشته ما و سایر رشته های فنی وجود دارد<br />

که این تفاوت بسیار دردآور است حتی از لحاظ تجهیزات<br />

هم تجهیزات رشته های ما پائین تر و کم کیفیت تر<br />

است.‏ وقتی از مسئوالن دالیل این تفاوت و تمایزها را می<br />

پرسیم آنها استدالل هایی ارائه می دهند که اکثرا قابل<br />

قبول نیست.‏ مثال یکی از استدالل های آنها این است<br />

که معتقدند رشته های فنی،‏ ثروت آورند ولی در علوم<br />

انسانی این طور نیست.‏ آنها از ما می پرسند آورده شما<br />

برای دانشگاهها چیست و چه درآمدی برای دانشگاهها<br />

دارید.‏ <strong>با</strong> این وضعیت وقتی در سطح کالن این تبعیض و<br />

تمایزها وجود دارد توقعی نیست که در بخش های جزئی<br />

تمایزات بیشتر شود.‏<br />

وی افزود:‏ مشکل دیگری که خیلی برجسته است اصرار<br />

مدیران کالن در جهت کمیت گرایی و دور شدن از کیفیت<br />

است یعنی وقتی شما آئین نامه ها را نگاه می کنید می<br />

بینید که همه توضیحات کمی و پر از عدد و رقم است.‏<br />

مثال اینکه فالن استاد <strong>با</strong>ید فالن تعداد کتاب و مقاله<br />

داشته <strong>با</strong>شد و خب این کمیت گرایی افراطی حواشی<br />

ناشایستی مثل کتاب سازی،‏ مستدسازی و ... را به وجود<br />

می آورد.‏<br />

مدیرگروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد:‏ ایده<br />

آل م ا ای ن اس ت ک ه در مقاط ع آموزش ی بخص وص دکت را<br />

آموزش به گونه ای <strong>با</strong>شد که فرد اینقدر مسئله و سئوال<br />

داشته <strong>با</strong>شد که از استاد نخواهد به او مسئله و سوژه<br />

پیشنهاد دهد.‏<br />

سعیدی مهر در بخش دیگری از این میزگرد که به<br />

موضوع چگونگی وضع موجود و منشاء مشکالت اختصاص<br />

داشت توضیح داد:‏ به نظر من اختالف نگاه اصلی ما<br />

در<strong>با</strong>ره ماهیت فلسفه است.‏ به عقیده من اگر فلسفه<br />

بخواهد وضعیت سنتی خودش را حفظ کند دیگر ن<strong>با</strong>ید وارد<br />

حوزه دانشگاه،‏ دپارتمان و دیسیپلین شود ولی اگر وارد این<br />

<strong>با</strong>زی ها شدیم <strong>با</strong>ید به اینها تن بدهیم.‏ یکی از مشکالتی<br />

که در حال حاضر وجود دارد این است که تعریف موجود<br />

از فلسفه <strong>با</strong> تعاریفی که ما در قدیم داشته ایم فرق دارد<br />

عالوه بر این ما در گذشته فقط یک تعریف از فلسفه<br />

داشتیم اما امروزه تعاریف متفاوتی از فلسفه وجود دارد.‏<br />

این استاد فلسفه <strong>با</strong> تاکید بر اینکه <strong>با</strong>ید میراث تاریخی<br />

مان را <strong>با</strong>زشناسی و معرفی کنیم ادامه داد:‏ به عقیده من<br />

خوانشی که غربی ها از فلسفه دارند <strong>با</strong> خوانش ما متفاوت<br />

است.‏ بنابراین ما ن<strong>با</strong>ید فکر کنیم که خارجی ها هر کاری<br />

می کنند حتما کارشان درست و کامل است.‏ ما در فلسفه<br />

اسالمی واصول فقه ظرفیت و پتانسیل های بسیاری داریم<br />

که آنها را خیلی خوب نشناساندیم و آنطور که <strong>با</strong>ید و شاید<br />

از آن استفاده نکردیم.‏<br />

چه کسی می آید فلسفه بخواند؟<br />

دومین سخنران این میزگرد طالب زاده بود.‏ وی گفت:‏ ما<br />

وقتی می توانیم به مسئله پژوهش فلسفی در دانشگاه<br />

ها بپردازیم که یک نظریه در<strong>با</strong>ره دانشگاه داشته <strong>با</strong>شیم<br />

بنابراین خوب است که از خودمان بپرسیم دانشگاه برای<br />

ما چه معنایی دارد.‏ یک زمانی دانشگاه بر اساس حقیقت<br />

عمل می کرد و بنا بود حقیقت پایه و اساس آن <strong>با</strong>شد ولی<br />

االن شرایط فرق کرده است بنابراین ما اول <strong>با</strong>ید تکلیفمان<br />

<strong>با</strong> دانشگاه روشن شود.‏<br />

وی افزود:‏ اگر قرار <strong>با</strong>شد به دانشگاه به چشم مارکتینگ<br />

نگاه کنیم پس فلسفه به چه درد ما می خورد در این<br />

صورت <strong>با</strong>ید فلسفه را کنار بگذاریم.‏ این در حالی است که<br />

اگر فلسفه ن<strong>با</strong>شد صالح کار از دست می رود و سیاست،‏<br />

اقتصاد و منفعت مختل می شود.‏ بنابراین اگر می بینید<br />

که دانشگاهی در مارکتینگ موفق است حتما یک پشتوانه<br />

فلسفی دارد.‏<br />

دبی ر ش ورای تح ول عل وم انس انی ادام ه داد:‏ اگ ر فلس فه را<br />

به عنوان یک رشته،‏ معادل رشته های دیگر ببینیم یک<br />

رشته اضافی و زائد است.‏ نتیجه اینکه امروز دانشجویانی<br />

را می بینیم که رتبه های خوب در کنکور علوم انسانی<br />

دارند ولی حاضر نیستند فلسفه بخوانند و اکثرا رشته<br />

های حقوق،‏ روانشناسی،‏ مدیریت و حسابداری را انتخاب<br />

می کنند.‏ خصوصا که در جامعه فعلی جرم و جنایت و<br />

افسردگی زیاد است و به اصطالح نان در این چیزها است.‏<br />

طالب زاده به شوخی گفت:‏ به نظر من امروز کسی می<br />

آید فلسفه بخواند که به سیم آخر زده <strong>با</strong>شد حاال شما<br />

ببینید که <strong>با</strong> چنین تفکری ما چگونه می توانیم فلسفه<br />

پررونق داشته <strong>با</strong>شیم.‏<br />

این پژوهشگر و استاد فلسفه در بخش دیگری از این<br />

میزگرد به تلقی ای که از فلسفه <strong>با</strong>ید داشته <strong>با</strong>شیم اشاره<br />

و تاکید کرد:‏ تلقی بنده از فلسفه همان تلقی افالطون،‏<br />

ابن سینا و شیخ اشراق است.‏ من اینها را الگو قرار می<br />

دهم و مثل آنها فکر می کنم.‏ آنها معتقد بودند فلسفه<br />

علم زندگی است.‏ افالطون می گفت تمام مسئله فلسفه<br />

انسان و زندگی است.‏ به عقیده افالطون زندگی دنیوی<br />

مقدمه زندگی معنوی است.‏ یا مثال نیچه می گوید همه<br />

مسئله فلسفه زندگی است.‏ بنابراین اساس فلسفه،‏ رسیدن<br />

به زندگی به عنوان یک جریان متحرک و دائمی است.‏<br />

به همین دلیل خود فلسفه هم <strong>با</strong>ید جریان و حیات داشته<br />

<strong>با</strong>شد.‏ نکته مهم اینکه فلسفه وقتی حیات دارد که ریشه<br />

در سنت داشته <strong>با</strong>شد.‏<br />

مدیرگروه فلسفه دانشگاه تهران <strong>با</strong> اشاره به اینکه ما <strong>با</strong>ید<br />

مسئله خودمان را بشناسیم،‏ گفت:‏ مسائل حوزه فلسفه ما<br />

همان مسائل اساسی دنیا نیست بنابراین <strong>با</strong>ید به فکر<br />

خودمان <strong>با</strong>شیم و مسئله خودمان را داشته <strong>با</strong>شیم.‏ نه اینکه<br />

ببینیم مسائل روز دنیا را مسائل خودمان بدانیم.‏<br />

وی در پایان گفت:‏ به نظر من مشکالت ما فقط <strong>با</strong><br />

خواندن حل می شود چون جز خواندن کار از دست ما<br />

بر نمی آید.‏ ما اگر بخواهیم فلسفه را کنار بگذاریم و به<br />

مسائل روز که در فلسفه های دنیا مطرح است بپردازیم و

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!