صدایی ارخاکستر مجموعهء داستان ازقادرمرادی
این کتاب در سال 1374 خورشیدی از سوی کتابخانهء دانش در پشاورچاپ شده وشامل بیست وچهارداستان کوتاه میباشد.تهیه کننده پشتی و خطاطی از استاد قمرالدین چشتی با مقدمه یی از حسین فخری داستان نویس ومنتقد کشور.
این کتاب در سال 1374 خورشیدی از سوی کتابخانهء دانش در پشاورچاپ شده وشامل بیست وچهارداستان کوتاه میباشد.تهیه کننده پشتی و خطاطی از استاد قمرالدین چشتی با مقدمه یی از حسین فخری داستان نویس ومنتقد کشور.
- TAGS
- sadaai
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
ص د ا ی<br />
ا زخ ا ک س <br />
م ج م و ع ھ ء د ا س ت ا ن<br />
ق ا د ر م را د ی<br />
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -<br />
»<br />
***<br />
آن روز ب:شازروز7ای دیگرمضطرب وناتوان بود. نھ، iاملاً وضع غ5عادی داشت. خودش<br />
بھ خو£ی حس میکرد کھ وضعش وخیم شده است. دم بھ دم چای مینوشید وسگرت میکشید.<br />
سوی iاغذ7ای روی م5‘ن6اه کرد:<br />
محفل.... بھ مناسUت تفوOض مدالÖای افتخار... روز پنجشmبھ.....<br />
روزtنجشmبھ بود. بھ ساعRش دید. 7نوزچند ساع–n بھ شروع محفل باä„ مانده بود. نمیداWست<br />
برود یانرود. براش مدال افتخار میدادند، درست است، بھ خاطراین کھ خوب iار کرده بود.<br />
برگشت، کنارiلک5ن. بھ ب5ون خ5ه شد. بھ شÖر، بھ ازدحام موتر7اوآدمÖا دیدکھ ازمV‘ل 7فتم<br />
مثل کرمÖاومورچھ 7ابھ نظرم5سیدند. بھ فکرفرو رفت، چقدرخ?بخوانم؟ خدایا، خ?7ای<br />
وحشRناک......<br />
دوسال م:شد کھ درمیان این خ?7ا روزوشUش را گم کرده بود: زWی شو7رش را کشت... مردی<br />
باچاقو پدرش رابھ قتل رساند.... یک قاتل حرفوی کھ 7فتاد نفررا کشتھ بود، دستگ5شد....<br />
سارق5ن بانک در چنگ قانون... دزدان بھ مV‘…„ حملھ ورشده ودخان خانھ را...... دخی ازخانھء<br />
پدرفرار کردوOک روز ˆعدجسدش درPاغ شبانھ..........<br />
میلرزOد، دسÜ×اوtا7اش 7م میلرزOدند. قلUش بھ سرعت ت|ان میخورد. حس میکرد کھ اوراچ5‘ی<br />
م:شود. بھ خیالش آمدکھ 7مان مرض، شاید7م مرض سل اکنون تمام قلمرو وجودش رافرا<br />
میگ5د. گیلاس چای سردشده اش را تا تھ نوشید وسگرت دیگری روشن کرد. مثل 7م:شھ<br />
در²†ن اتاق بھ قدم زدن پرداخت: 7ا... این 7م شدیک زنده Fی 7مراه بامدال افتخار.... پدری<br />
دخش را، زWی شو7رش را، ¹سری پدرش را میکشد. قاچاق?ان بھ زدوخورد میªدازند... بانکÖا،<br />
فروش6اه 7ا ومنازل مردم سرقت م:شوند.... ر7زنان راکب5ن موتر7ارادرآ¬ش میافگنند.... مردی کھ<br />
آدم میکشت وجگرش را خام میخورد... جنایت|اری باکوPیدن میخ برمغزش|ارش اورامیکشت.<br />
بیماری کھ س:نھ 7ای زنان را می?ید، روده 7ا،جگر7ا ودسÜ×ا وtا7ای آدمÖای قرPاWی یک<br />
انفجارروی سرکÖا افتاده... پارچھ 7ای مغز وگوشت قرPانیان انفجارروی دیوار7ا چس‹یده<br />
بودند... ازتمام قرPانß×ای حادثھء انفجار، فقط یک دست قطع شده پیداشد، گزارش شده است<br />
کھ انفجارPم، کم ازکم 7شتاد نفرکشتھ وP:شازOک صدو ب:ست مجروح بھ جا گذاشتھ<br />
است.........<br />
«<br />
- 114 -