13.02.2017 Views

صدایی ارخاکستر مجموعهء داستان ازقادرمرادی

این کتاب در سال 1374 خورشیدی از سوی کتابخانهء دانش در پشاورچاپ شده وشامل بیست وچهارداستان کوتاه میباشد.تهیه کننده پشتی و خطاطی از استاد قمرالدین چشتی با مقدمه یی از حسین فخری داستان نویس ومنتقد کشور.

این کتاب در سال 1374 خورشیدی از سوی کتابخانهء دانش در پشاورچاپ شده وشامل بیست وچهارداستان کوتاه میباشد.تهیه کننده پشتی و خطاطی از استاد قمرالدین چشتی با مقدمه یی از حسین فخری داستان نویس ومنتقد کشور.

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

ص د ا ی<br />

ا زخ ا ک س <br />

م ج م و ع ھ ء د ا س ت ا ن<br />

ق ا د ر م را د ی<br />

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -<br />

زنج‎75‎اوچنگکها<br />

اسب آن چھ راکھ ازگذشتھ ‎7‎اش بھ یادداشت،‏ ‎7‎م‎5‎ن عبدالله بودوFادی.‏ ب:شازآن چ‎5‎‏‘ی بھ<br />

یادش نبود.‏ ب:شازOک ماه م:شدکھ عبدالله iارنمیکرد.‏ ‎7‎رروزدوسھ بارمیامد،‏ علف وجواسب را<br />

میدادودوPاره بھ اتاقش برمیگشت.‏ اسب بھ این گپ ‏¿ی برده بودکھ دراین اواخرعبدالله<br />

طوردیگری شده است.‏ ی|ی وOک باره ‏¬غی‎5‎کرده بود.‏ بھ آدم ‏£ی اعتنای مبدل شده بود.‏ طوری بھ<br />

نظرم‎5‎سید کھ دیگرازFادیراWی دست کشیده وتصمی€‏n نداردکھ بھ iاروزنده Fی سابقھ اش ادامھ<br />

د‎7‎د.‏ اندوه تلÈ‏„‏ درسیماش دیده م:شدوPھ ‎7‎مھ چ‎5‎‏‘بیعلاقھ شده بود.‏ Fا „ نزداسب<br />

میامدوPااودرددل میکردو میگفت:‏<br />

اسب عزOز،‏ مرا ببخش.‏ من مرOض شده ام.‏ خیال میکنم من یک دیوانھ استم<br />

گونھ ‎7‎ای اسب رامیبوسید.وOال اورانوازش میکرد.‏ سرش را برگردن اسب مینهادومیگرست:‏<br />

» من ‎7‎م مثل توOک اسب استم،‏ اسب Fادی...‏ «<br />

و£عد£ی اختیارمیخندید.‏ بھ رش ماش وPرنجش دست میکشید.‏ بھ چشمهای اسب خ‎5‎ه م:شدو<br />

میگفت:‏<br />

، دیوانھ.‏ «<br />

- 38 -<br />

»

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!