سه نمایشنامه (اما، مارکس در سوهو، دخترونوس) - تئاتر سیاسی هاوارد زین
ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت
ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت
- TAGS
- howard-zinn
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
٣ بمنبممایشنامه گروه <strong>تئاتر</strong> ا گزیت <strong>هاوارد</strong> <strong>زین</strong><br />
هوور: به خاطر نبود مستندات کافىففىی آزاد شد. ظاهراً براشون بمتبمماماً به زبان بهیبههودی صحبت میکرد و نفوذی<br />
ما هم بمنبممیتونست چبریبرزی بفهمه.<br />
گرگوری: همھهممهاش همھهممینه؟<br />
هوور: نه قربان. این بجببجخشی از پروندهشه. چهارده بار دستگبریبرر شده.<br />
گرگوری: الان کجاست؟<br />
هوور: الان داره یک سال حبسش رو تو جزیرهی بلکول١ میگذرونه. برای بجتبجحریک به شورش.<br />
گرگوری: ولىللىی به زودی میاد ببریبررون و کلکهای سابقش رو از سر میگبریبرره. <strong>در</strong>ست وقبىتبىی که وضعیت کوبا<br />
داره جدی میشه.<br />
هوور: دار بمیبمم دنبال راهی میگردبمیبمم که از کشور اخراجش کنیم. برگرده به روسیه.<br />
گرگوری: این ایدهآله. اما شنیدم که یه بار با یه شهروند آمریکابىیبىی ازدواج کرده.<br />
هوور: بله، وقبىتبىی هفده سالش بود. با یکی به اسم جیکوب کرشبرنبرر٢ . شهروند آمریکابىیبىی. بعد از اون خود<br />
به خود طبق قانون تبعهی آمریکا شد.<br />
گرگوری: خب، قرار نبوده که قوانبنیبنن ما کشور رو <strong>در</strong> مقابل دسمشسممنانش ناتوان بذاره.<br />
هوور: دار بمیبمم روی این مسئله کار میکنیم.<br />
گرگوری: خوشحالمللمم که اینو میشنوم.<br />
هوور: کار دشواریه. با خطرنا کترین زن توی آمریکا سر و کار دار بمیبمم.<br />
گرگوری: خیلی ممممممنون آقای هوور.<br />
!101<br />
Blackwell’s Island ١<br />
Jacob Kershner ٢