12.10.2017 Views

سه نمایشنامه (اما، مارکس در سوهو، دخترونوس) - تئاتر سیاسی هاوارد زین

ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت

ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

٣ ‏بمنبممایشنامه گروه <strong>تئاتر</strong> ا گزیت <strong>هاوارد</strong> <strong>زین</strong><br />

‏(صحنه تاریک میشود.)‏<br />

‏(صحنه دوباره روشن میشود،‏ رایتمن رو به ‏جمججممعیت ایستاده است.‏ موسیقی نشان از موقعیت جدیدی<br />

دارد.)‏<br />

رایتمن:‏ دوستان عزیز <strong>در</strong> لسآبجنبججلس،‏ موضوع امشب خابمنبمم اما گلدمن ‏«وطنپرسبىتبىی»‏ است.‏<br />

اما ‏(جلو میآید):‏ خواهران و برا<strong>در</strong>ان،‏ وطنپرسبىتبىی چیست؟ کسابىنبىی که از ‏بجببجخت <strong>در</strong> نقطهی مشخصی به<br />

دنیا آمدهاند خود را برتر و اصیلتر از موجودات زندهی سا کن دیگر نقاط میدانند.‏ بنابراین وظیفهی<br />

‏بمتبممام سا کنان آن نقطهی مشخص است که برای اثبات و ‏بجتبجحمیل برتری خود بر دیگران ‏بجببججنگند،‏ کشتار<br />

کنند و ‏بمببممبریبررند.‏ وطنپرسبىتبىی جنگ را تغذیه میکند.‏ جنگ <strong>در</strong>گبریبرری میان دو دزد است که چنان بزدل<br />

هستند که ‏بمنبممیتوانند <strong>در</strong> نبرببررد خودشان ‏بجببججنگند.‏ پس پسران را از این روستا و آن روستا میبرند،‏ آبهنبهها را<br />

<strong>در</strong> یونیفرم میچپانند،‏ با اسلحه ‏بجتبججهبریبرزشان میکنند و مانند جانواران وحشی رهایشان میکنند تا به<br />

جان هم بیافتند.‏ گوش کنید تولستوی چه گفته است:‏ خود را از اندیشهی منسوخ وطنپرسبىتبىی و اطاعت<br />

از دولتها برهانید.‏ دلبریبررانه وارد عرصهی اندیشهی والاتر شوید،‏ ‏همھهممبستگی برا<strong>در</strong>انهی انسانها،‏<br />

اندیشهای که زنده شدهاست و از هر سو ‏سمشسمما را میخواند.‏ ‏(تشویق.)‏<br />

رایتمن ‏(پیش میآید):‏ سوالىللىی هست؟ ‏(گوش میکند.)‏ آقابىیبىی از انتهای سالن میپرسند:‏ آیا وطنپرسبىتبىی ما را<br />

مردمی متحد ‏بمنبممیکند؟<br />

اما:‏ بله،‏ ما را متحد میکند،‏ علیه دیگران.‏ ما را مسموم میکند و به سوی خشونت علیه هر کس که<br />

متفاوت از ماست پیش میبرد.‏ کافىففىی است به حادثهی اخبریبرر <strong>در</strong> سندیگو نگاه کنید،‏ که یکی از<br />

سازماندهندگان کارگری ژوزف میکولاسک‎١‎ ، عضو ،IWW سازمان کارگران صنعبىتبىی جهان ‏‐چه<br />

جهان غبریبرروطنپرستانهای!‐‏ به دست دو افسر پلیس دستگبریبرر شد.‏ یکی تفنگ به دست داشت و<br />

دیگری تبرببرر.‏ با هم با گلوله و ضربات تبرببرر میکولاسک را به قتل رساندند.‏ دوست و مدیر برنامههای من<br />

بن رایتمن با شهامت خشم خود را نسبت به این جنایت ابراز کرد که <strong>در</strong> نتیجه چند تاجر وطنپرست،‏<br />

ستونهای جامعهی سندیگو،‏ او را به زمیبىنبىی مبرتبرروکه برده و کتک زدند،‏ عریان کردند،‏ به مرگ ‏بهتبههدید<br />

!88<br />

Joseph Mikolasek ١

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!