سه نمایشنامه (اما، مارکس در سوهو، دخترونوس) - تئاتر سیاسی هاوارد زین
ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت
ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت
- TAGS
- howard-zinn
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
٣ بمنبممایشنامه گروه <strong>تئاتر</strong> ا گزیت <strong>هاوارد</strong> <strong>زین</strong><br />
ابجنبججام شد و ساشا مجممجحکوم به بیست و دو سال حبس <strong>در</strong> زندان ایالبىتبىی پنسیلوانیا شد. شرح بجتبججربیات او،<br />
«خاطرات زندان یک آنارشیست»، یکی از آثار برجستهی یادداشتهای زندان است.<br />
شد.<br />
زندگی <strong>در</strong> زندان شکنجهای بىببىیپایان بود، خصوصاً از آبجنبججا که ساشا همھهممچنان به طرق گونا گون مقامات را<br />
به چالش میکشید و بارها مورد تنبیه قرار گرفت. سایر زندانیان ترجیح داده بودند دست به خودکشی<br />
بزنند تا اینکه خشونتهای حبس را بجتبجحمل کنند و ساشا نبریبرز مطمبنئبنن نبود که بتواند تا پایان دورهی<br />
مجممجحکومیتش تاب بیاورد. خبرببرر <strong>در</strong>ماندگی او به اما و دوستانش رسید و آبهنبهها هم نقشهای عجیب برای فرار<br />
او تدارک دیدند. آبهنبهها خانهای نه چندان دور از دیوارهای زندان اجاره کردند و شروع به حفر تونلی<br />
کردند که سر از حیاط زندان <strong>در</strong>میآورد و رفیقی هم پیانو مینواخت تا صدای حفاری را پوشش دهد.<br />
اما <strong>در</strong>ست <strong>در</strong> زمابىنبىی که کارشان به ابمتبممام رسید، تونل کشف شد و ساشا مورد مجممججازات سخبىتبىی قرار گرفت.<br />
هنگامی که برکمن <strong>در</strong> زندان بود، اما به سازماندهی و شورش ادامه داد. <strong>در</strong> سال ١٨٩٣، سال<br />
هولنا کی از بجببجحران اقتصادی که کودکان شهرها از گرسنگی و بیماری جان میسبرپبرردند، او <strong>در</strong> تظاهرابىتبىی<br />
عظیم <strong>در</strong> میدان یونیون سخبرنبررابىنبىی کرد و مستمعینش را تشویق کرد تا به انبارهای غذا هجوم ببرببررند و<br />
هر آبجنبجچه برای سبریبرر کردن شکم خانوادههایشان نیاز دارند با خود ببرببررند‐ به جای آنکه منتظر قانونگذار<br />
باشند یا پیش مقامات دادخواهی کنند. این به وضوح اصل آنارشیسبىتبىی «کنش مستقیم» را به تصویر<br />
میکشد. اما توسط پلیس از تریبون به زیر کشیده شد و به دو سال حبس <strong>در</strong> جزیرهی بلکول١ مجممجحکوم<br />
اما <strong>در</strong> زندان پرستاری و مامابىیبىی را آموخت. این آموزشها <strong>در</strong> بمتبممام زندگیاش بسیار کارآمد بود. (<strong>در</strong><br />
رمان ای.ال.دوکتوروف٢ با عنوان رگتابمیبمم، صحنهای <strong>در</strong>خشان وجود دارد که <strong>در</strong> آن اما یک دخبرتبرر<br />
بازیگر آن دوران را ماساژ میدهد.)<br />
<strong>در</strong> حالىللىی که ساشا حبس را بجتبجحمل میکرد، اما به سرعت به عنوان رهبرببرر سخبرنبرران و سازماندهی کنندهی<br />
جنبشهای کارگری و آنارشیسبىتبىی شناخته میشد. هنگامی که رئیسجمججممهور مککینلی <strong>در</strong> سال ١٩٠١ با<br />
اصابت گلولهی مردی به نام لئون زولگوس٣<br />
بلافاصله اشتباهاً فرض کرده بود که او با این قتل <strong>در</strong> ارتباط است.<br />
کشته شد، اما مجممججبور شد به اختفاء برود، چرا که پلیس<br />
<strong>در</strong> واقع گلدمن دیگر مانند دوران حادثهی فریک بر این باور نبود که قتل <strong>سیاسی</strong> برای اهداف<br />
آنارشیسم موجه است، اما از سوی دیگر علبریبررغم تبىنبىی چند از دوستان رادیکالش از سرزنش و اهانت<br />
به او خودداری کرد. استدلال اما این بود که هر چق<strong>در</strong> هم که عمل زولگوس غبریبررمنطقی باشد، مردم<br />
باید متوجه میبودند که دلایل موجهی برای خشم او وجود داشته است.<br />
Blackwell ١<br />
E.L. Doctorow ٢<br />
Leon Czolgosz ٣<br />
!16