12.10.2017 Views

سه نمایشنامه (اما، مارکس در سوهو، دخترونوس) - تئاتر سیاسی هاوارد زین

ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت

ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

٣ ‏بمنبممایشنامه گروه <strong>تئاتر</strong> ا گزیت <strong>هاوارد</strong> <strong>زین</strong><br />

پائولو:‏ من ‏همھهممهاش تو رو با پارتبرنبررهای رقص دیگهام اشتباه میگبریبررم‐‏ النور پاِول،‏ ریتا هیۇرث‎١‎ … حالا<br />

بیا برقصیم.‏<br />

لوسی:‏ ‏بمنبممیخوام برای راضی کردن من برقصی.‏ میخوام خود به خود پیش بیاد.‏ میخوام خودت<br />

دلت ‏بجببجخواد برقصی.‏<br />

پائولو:‏ کمکم داره دلمللمم میخواد…‏ یه حس نیاز مقاومتناپذیر و ‏بىببىیاختیار.‏<br />

‏(شروع به زمزمه میکند.‏ بلند میشود و به طرف لوسی میرود.‏ بلندش میکند.‏ لوسی به طرفش<br />

میرود.‏ با آهنگ Dance» «Let’s Face the Music and میرقصند تا آهنگ ‏بمتبممام میشود.‏<br />

لوسی سراغ کتابش میرود.)‏<br />

لوسی:‏ این شد یه چبریبرزی!‏<br />

پائولو:‏ پس چرا برگشبىتبىی سراغ کتابت؟<br />

لوسی:‏ ‏همھهممبنیبنن خوب بود.‏ مرسی پائولو.‏<br />

پائولو:‏ پس حالا تو راضی شدی.‏ ‏«مرسی پائولو!»‏ به من ‏تحنتحخ میدی اونوقت…‏ ‏(به طرفش میرود،‏<br />

دستانش را به دور او حلقه میکند.)‏<br />

لوسی:‏ برو سر کتابت پائولو.‏ من خیلی از این کتابه خوشم اومده.‏<br />

‏(پائولو گردن و شانههایش را میبوسد.‏ لوسی به خواندن ادامه میدهد.)‏<br />

لوسی:‏ بذار این ‏بجببجخش رو ‏بمتبمموم کنم.‏<br />

‏(پائولو دست بربمنبممیدارد.‏ لوسی کتاب را انداخته و به پائولو رو میکند.‏ تلفن زنگ میزند.)‏<br />

لوسی:‏ جواب نده.‏<br />

پائولو:‏ احتمالاً…‏<br />

لوسی:‏ جواب نده.‏<br />

‏(یکدیگر را <strong>در</strong> آغوش گرفتهاند.‏ تلفن ‏همھهممچنان زنگ میزند.)‏<br />

پائولو:‏ اعصابخردکنه.‏<br />

لوسی:‏ توجه نکن.‏<br />

!215<br />

Eleanor Powell, Rita Hayworth ١

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!