دÙÙ Ù ÙÛÚ©Ù ÙÙسÙرد٠- Ketab Farsi
دÙÙ Ù ÙÛÚ©Ù ÙÙسÙرد٠- Ketab Farsi
دÙÙ Ù ÙÛÚ©Ù ÙÙسÙرد٠- Ketab Farsi
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
صفحه 152طبقاتی بود. نهادی متشکل از مشتی قلم بهدست که کل صدر و ذیل انتظاراتشان داشتنآزادی برای انتشار کارهای صنفی خویشاست. نهادی که نه فقط هیچ اعتراضی بهنظام سرمایه داری ندارد بلکه اکثریت قریببه اتفاق افرادش وفاداران تا پای جان ایننظام هستند، آری چنین نهادی کانون رجوعمبارزین راه آزادی می شد!! حکیمی اینحرف را نه در قرون وسطی، نه در عصرحاکمیت فئودالها و اشراف مالی و زمین دارکه در یک جامعه سرمایه داری می گفت.جامعه ای که کل تار و پود قانون و قرارو قدرت سیاسی و نهادهای اجتماعی و همهچیزش فرارسته های رابطه کار و سرمایهاست، دولتش دولت هار و درنده سرمایهداری است. بورژوازی است که هر نوعآزادی و حقوق انسانی را کشتار می کند واین کشتار را از آن روی پیشه روتین خودمی سازد که قرار است از نظم تولیدی وسیاسی و اجتماعی سرمایه دفاع کند. درچنین جامعه ای که حصول هر میزان آزادیو حق و حقوق انسانی در آن به میدان دارینیرومند جنبش ضد کار مزدی طبقه کارگرموکول است، او کانون اجتماع مشتی آدمرا که اکثر آن ها ربطی به جنبش کارگریندارند و در برج عاج خیالبافی های خویشکارگران را اصالً آدم نمی دانند به مثابه نهادپیکار برای آزادی بیان یاد می کند.این حرف ها و راهبردها چکیده ای ازکارنامه نظربافی های محسن حکیمی درطول این دو سال است. ما پیش تر هرکدام این موضوعات یا بیشتر آن ها را گاهمختصر و گاه مشروح آماج انتقاد قرارداده ایم و این نقدها را از طریق انتشار درسایت ها با خوانندگان کارگر در میان نهادهایم، اما همه شواهد حاکی است که حکیمیعزم جزم کرده است تا در مسیر نادرستیکه پیش گرفته است به هیچ مرز و محدودهای بسنده نکند. آخرین سناریوئی که برایطی این طریق راه انداخته است توصیه بهکارگران کشورها برای اغتنام فرصت دربهره گیری موفقیت آمیز از امدادرسانیقطب های عظیم قدرت سرمایه جهانی وستاد اعمال توحش سراسری و بین المللی آنها، « ناتو« برای حصول آزادی و رها شدناز مخاطرات دیکتاتوری هاست!! بی چشم وروئی را هم مرزی است اما نه فقط متفکرانرسمی بورژوازی که مسخ شدگان حرفهای آنان نیز پای بند رعایت مرزها در اینگذر نیستند. حکیمی در مصاحبه اخیرش باروزنامه ای به نام « گزارش« می گوید:« این بحث حساس و مهمی است. به نظرمن، کمک گرفتن از یک نیروی خارجی ازجمله ناتو اشتباه نیست به این شرط بسیارمجله هفته شماره 24 خرداد 1390مهم و تعیین کننده که این کمک اصل رهاییمردم توسط خودِ مردم را زیر سئوال نبرد.اگر جنبش مردم روی پای خود ایستاده باشدمی تواند از تضاد بین دشمنان خود استفادهکند بی آن که به زائده یکی از آن ها علیهدیگری تبدیل شود. جنبشی که در لیبی علیهرژیم قذافی شکل گرفت، اگر ساز و برگو ساختارهای الزم برای روی پای خودایستادن را تدارک دیده بود میتوانست بهگونه ای سنجیده از ناتو کمک بگیرد«« ناتو« را همه می شناسند. ارتش جهانیجنگ افروزترین بلوک بندی های سرمایهبین المللی که پدید آمده است تا بر اساساراده بورژوازی درنده امریکا و متحدانش وبرای استقرار نظم جهانی سرمایه آنسان کهصفه نشینان قطب های عظیم قدرت سرمایهداری می خواهند در هر کجا که الزم باشدآتش بربرمنشانه ترین جنگ ها را علیههست و نیست توده های کارگر دنیا شعله ورسازد. ناتو ستاد فرماندهی و عملیات مشترکتمامی بربریت های سرمایه در افغانستان،عراق، یوگسالوی و در وجب به وجب کرهزمین بوده است. محسن حکیمی با بی چشم وروئی کم مانندی بلندگوی دروغین « جنبشلغو کار مزدی« در دست، به کارگران میگوید که چنین اختاپوس وحشت و دهشتبشرکشی می تواند عصای دست آن ها برایرسیدن به آزادی باشد. به راستی که زهی!!! ..…حکیمی پیش تر به کارگران ایران خودروتوصیه کرده بود که توافق دولت هار اسالمیسرمایه برای برپائی شوراهای اسالمی کاررا مغتنم شمارند، در درون آن متشکل شوندو در آنجا مبارزه ضد سرمایه داری کنند!!!او اکنون به تمامی کارگران دنیا توصیه میکند که به ناتو دخیل بندند تا از شلیک توپها و غرش بمبارانهایش برای رهائی ازمخاطرات دیکتاتوری ها سود برند. او البتهپای بند استقالل کارگران هم هست!! و بههمین خاطر می افزاید که برای بهره گیریدرست از کمک های ناتو باید اول رویپای خود ایستاد، سازمانیابی شورائی داشتو کمک های بی دریغ لشکر جرار جنگافروز سرمایه را مدیریت کرد!! حکیمی قولمی دهد که با چنین کاری ناتو به ابزار دستما و ابزار دست جنبش ضد سرمایه داریکارگران تبدیل خواهد شد!!! شنیدن این حرفها دردناک است اما سرمایه داری باقی ماندهاست تا ما را حتی به تحمل دردناک تر ازاین ها هم مجبور سازد.در منظر حکیمی نه دولت درنده اسالمیسرمایه داری ایران اصالً چنین شعوریدارد که میان مبارزه کارگران علیه سرمایهو ایفای نقش مزدوری سرمایه علیه کارگرانفرق نهد!! و نه ناتو و دولت های عضوناتو و سرمایه جهانی از این حد شعوربرخوردارند که میان آنچه خود می خواهندو آنچه کارگران علیه آن ها می خواهندهیچ تمیزی قائل گردند!!! ایکاش نمایندگانفکری، نظامی، سیاسی سرمایه همه از سنخحکیمی بودند، آنگاه این نظام برای یکروز هم توان ایستادگی در مقابل یک نگاهخیره کارگران را نداشت. اما بدبختانه چنیننیست. این جنبش کارگری سیه روز استکه هر جور آدمی دعوی فعال ضد سرمایهداری بودن آن ها را دارد!!! حکیمی ادامهمی دهد:« مردم لیبی نیز با توجه به مجموعه شرایطزندگی خود علیه رژیم قذافی مسلحانه طغیانکردند. این طغیان باید توسط پیشروترینانسان های آن جامعه حتی المقدور به مسیریانداخته می شد که ضعف ها و ناتوانی هایآن را از طریق سازمان یابی مستقل وشورایی مردم جبران می کرد. اگر چنین میشد، امکان تاکتیک درست در برخورد بانیروهای ناتو برای استفاده از آن ها برضدرژیم قذافی نیز فراهم می شد«به همین آسانی!!! در جامعه ای که جمعیتکمتر از دو میلیون کارگرش تا مغز استخواناسیر توهم به دژخیم ترین باندهای قدرتبورژوازی یا حتی رؤسای قبائل هستند،جامعه ای که در آن حتی چند کارگر قادر بهسازماندهی خویش و تالش برای سازماندهیهمزنجیران خود در هیچ سطحی نشده اند،یک باره همه چیز « کن فیکون« گردد.متوهم ترین انسان های آویزان به بورژوازییکشبه شوراهای ضد سرمایه داری بر پایدارند و تمامی دولت های سرمایه داریو اتحادیه اروپا و دولت امریکا و ارتشسراسری جهانی سرمایه را آلت دست خودکنند، قذافی را سرنگون و البد کمونیسم طبقهکارگر را مستقر سازند!! حکیمی باز همادامه می دهد و استدالل می کند.« من با این نظر مخالفم که جنبش مردملیبی باید با ناتو همان برخوردی را می کردکه با رژیم قذافی کرد. نیرویی که مردم راسرکوب می کرد و خون آن ها را می ریخترژیم قذافی بود و نه ناتو »تا رفرمیسم چپ پابرجاست قرار نیستسنت دیرینه حزب توده و اردوگاه شورویو سوسیال دموکراسی آسیب بیند. تئوریبد و بدتر، ایستادن در کنار بد علیه بدتر،طوق مزدوری بد را به گردن بستن و راهغلبه او را بر بدتر هموار ساختن. نردبانعروج قدرت بد شدن تا بر بدتر چیره شود،