12.07.2015 Views

دومه نیکو لوسوردو - Ketab Farsi

دومه نیکو لوسوردو - Ketab Farsi

دومه نیکو لوسوردو - Ketab Farsi

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

از « کشورهای گرسنه«‏ برای سیرکردنشکم جمعیت خود مواد غذائی دارند،‏ ولیخیلی هاشان،‏ صادر کننده مواد غذائی ومحصوالت کشاورزی هستند.‏افسانه ۲: قحطی همیشه تقصیر طبیعتاست.‏واقعیت:‏ سرزنش کردن طبیعت خیلی آساناست.‏ واقعیت این است که نیروهای بشرساخته،‏ انسانها را بطور روزافزونی دربرابر نامالیمالت طبیعی آسیب پذیرتر کردهاست.‏ برای کسانی که پول داشته باشند،‏غذا همیشه هست.‏ گرسنگی درزمانی کهشرایط دشوار می شود همیشه به سراغفقیرترین آدمها می رود.‏ میلیونها انساندرآسیای جنوب شرقی،‏ افریقا و در نقاطدیگر،‏ درمرز فاجعه زندگی می کنند چونبوسیله یک اقلیتی قدرتمند از مالکیت زمینمحروم شده اند ودرتله قرض گرفتارند و یادرآمد بسیار ناچیزی دارند.‏ حوادث طبیعیبه دشواری توضیح دهنده مرگ اند بلکه درمورد کسانی که به مرگ نزدیک شده اندآنها به واقع آن فشار نهائی هستند.‏ نهادها وسیاست های انسان هاست که تعیین می کنددروقتی که وضعیت دشوار می شود،‏ کی غذامی خوردوچه کسی گرسنگی خواهد کشید.‏به همین نحو،‏ درامریکا،‏ تعداد زیادی از بیخانمان ها ازسرمای زمستان می میرند ولیمسئولیت نهائی به گردن هوا و طبیعت نیست.‏مقصرواقعی،‏ اقتصادی است که نتوانسته بههمگان فرصت بدهدو مقصرواقعی جامعهای است که درآن کارآئی اقتصادی از شفقتو دلسوزی انسانی مهم تر است.‏افسانه ۳: تعدادمان زیاد است.‏واقعیت:‏ نرخ زادوولد درجهان به شدتکاهش یافته است و بخش های باقی ماندهکشورهای جهان سوم هم دگرسانی جمعیتیشان را آغاز کرده اند،‏ یعنی زمانی که نرخزاد وولد به کاهش در نرخ مرگ و میر عملالعمل نشان خواهد داد.‏ اگرچه در بسیاریاز کشورها رشد سریع جمعیت هنوز یکمسئله جدی است،‏ ولی در هیچ کشوریغلظت جمعیتی گرسنگی را توضیح نمیدهد.‏ برای هر بنگالدشی که داریم-‏ جائیکه غلظت جمعیت زیاد است -، ما نیجریه،‏برزیل و بولیوی را هم داریم که درآنها منابععظیم مواد غذائی با گرسنگی همزیستیدارد.‏ یا کشوری چون هلند را داریم که بازمین سرانه بسیار ناچیز نه فقط گرسنگی راریشه کن کرده بلکه یک صادر کننده موادغذائی است.‏ رشد سریع جمعیت نیز علتریشه ای گرسنگی نیست.‏ همانند گرسنگی،‏رشد سریع جمعیت هم نتیجه نابرابریهای موجود است که به مردم به خصوصبه زنهای فقیر فرصت های اقتصادی وامنیت کافی نمی دهد.‏ رشد سریع جمعیتو گرسنگی در جوامعی بومی شده است کهدر آن مالکیت زمین،‏ شغل،‏ آموزش،‏ خدماتبهداشتی،‏ و امنیت در کهن سالی دردسترساغلب مردمان نیست.‏ کشورهای جهان سوم،‏که در کاستن از نرخ افزایش جمعیت موفقشده اند-‏ چین،‏ سیریالنکا،‏ کلمبیا،‏ کوبا،‏ وایالت کراال در هندوستان-‏ نشان داده اند کهزندگی فقرا بخصوص زنان فقیر باید ابتدابهبود یابد یا کمتر بچه دار بشوندبقیه دارد…‏افسانه ۴: بهداشت محیط زیست یاغذای بیشترواقعیت،‏ البته که ما باید هشدار باشیم چونیک بحران محیط زیستی باعث کاهش منابعتولید مواد غذائی ما شده است ولی وجودیک بده بستان بین بهداشت محیط زیست ونیازجهان به غذا اجتناب ناپذیر نیست.‏ آنچهکه موجب بحران در بهداشت محیط زیستشده کوشش برای سیر کردن گرسنگاننیست.‏ شرکت های غول پیکر مسئول جنگلزدائی هستند،‏ چون با ایجاد تقاضا برای چوبهای خوش رنگ و جذاب مناطق گرمسیریدرکشورهای غنی پس آن گاه ازبرآوردنهمین تقاضا سود می برند.‏ بخش عمده ایاز سموم دفع آفات که در جهان سوم بکارگرفته می شود،‏ عمدتا روی محصوالتیاست که برای صادرات تولید می شوند کهنقش زیادی درسیرکردن گرسنگان ندارنددرحالی که در امریکا استفاده از این سمومفقط برای این است که ظاهر این محصوالترا رها از مضرات نشان بدهد بدون این کههیچ گونه اثر مثبتی برروی کیفیت تغذیه ایاین محصوالت داشته باشند.بدیل وجود داردو بدیل های زیادی هم ممکن اند.‏ موفقیتکشت ارگانیک در امریکا نشان می دهد کهچه امکاناتی هست.‏ موفقیت کوبا درمقابلهبا بحران غذائی با تکیه برخود اتکائی وپایداری یک کشاورزی تقریبا رها از سمومدفع آفات نمونه خوب دیگری است.‏ درواقع،‏شیوه های کشتی که بهداشت محیط زیسترا رعایت نمایند در مقایسه با شیوه هایکه منهدم کننده محیط زیست اند،‏ بازدهیبیشتری دارد.‏افسانه ۵: انقالب سبز حالل همهمشکالت است‏.واقعیت پیشرفت هائی که از طریق انقالبسبز اتفاق افتاد افسانه نیست.‏ به خاطراستفاده از بذرهای جدید میلیون ها تن غالتهرساله بیشتر تولید می شود.‏ ولی تمرکزانحصاری برروی افزایش تولید نمی تواندپاسخگوی گرسنگی باشد چون این کارنمی تواند نظام شدیدا متمرکز توزیع قدرتاقتصادی که خریداران مواد غذائی را تعیینمی کند،‏ را تغییر بدهد.‏ به همین خاطر استکه در چند کشور که نمونه موفقیت انقالبسبز هستند،‏ برای مثال هندوستان،‏ مکزیک،‏و فیلی پین،‏ تولید غالت و حتی در مواردیصادرات غالت افزایش یافته ولی گرسنگیهم هم چنان وجود دارد و ظرفیت تولیدیدرازمدت خاک کاهش یافته است.‏ ما اکنونباید با یک « انقالب تازه سبز«‏ براساس بیوفن آوری مقابله کنیم چون این کار،‏ موجبافزایش نابرابری خواهد شد.‏افسانه ۶: ما به واحدهای تولیدیخیلی بزرگ نیازمندیم.‏واقعیت،‏ زمین داران بزرگ که اغلببهترین زمین ها را کنترل می کنند،‏ بخشعمده این زمین ها را عاطل می گذارند.‏ نظامهای کشاورزی غیر منصفانه زمین هایکشاورزی را در اختیار غیر کارآمد ترینتولید کنندگان باقی می گذارد.‏ بعکس،‏ تولیدکنندگان کوچک،‏ بطور نمونه وار از هرهکتار حداقل ۴ یا ۵ برابر محصول برداشتمی کنند،‏ از جمله به این خاطر که زمین شانرا بطور فشرده تری مورد استفاده قرار میدهند و بعالوه از نظام های تولیدی پایدارو بهم پیوسته استفاده می کنند.‏ بدون امنیتمالکیت،‏ چندین میلیون کشاورزان اجارهنشین درجهان سوم،‏ انگیزه ای برای سرمایهگذاری برای بهبود کیفیت زمین،‏ آیش گذاشتنزمین برای حفظ بازدهی آن در درازمدتو کشت محصوالت گوناگون،‏ ندارند.‏ بههمین خاطر،‏ تولید مواد غذائی در آینده باخطر روبروست.‏ از طرف دیگر،‏ بازتوزیعزمین به نفع تولید است.‏ به استناد تاریخ،‏پی آمداصالحات ارضی کامل و هم جانبهافزایش چشمگیر تولید درکشورهائی چونژاپن،‏ زیمبابوه و تایوان بود.‏ یک بررسیبانک جهانی برآورد می کند که اگر زمینهای شمال برزیل را به واحدهای کوچکتربین کشاورزان تقسیم کنند،‏ تولید ۸۰ درصدافزایش خواهد یافت.‏افسانه ۷: بازارآزاد به گرسنگی پایانخواهد داد.‏واقعیت،‏ متاسفانه این دیدگاه « بازارخوباست و دولت بد«‏ هیچ گاه نمی تواند بهعلل ریشه ای گرسنگی بپردازد.‏ این موضعگیری قشری باعث گمراهی ما می شود کهفکر کنیم یک جامعه می تواند بین این دوانتخاب کند در حالی که همه اقتصادی هایروی زمین ترکیبی از بازار و دولت را برایتخصیص منابع و توزیع کاالها به کار میگیرند.کارآئی بی نظیر بازار فقط درشرایطیمی تواند به حذف گرسنگی منجر شود کهقدرت خرید به گسترده ترین حالت بین مردمصفحه 77مجله هفته شماره 24 خرداد 1390

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!