12.07.2015 Views

دومه نیکو لوسوردو - Ketab Farsi

دومه نیکو لوسوردو - Ketab Farsi

دومه نیکو لوسوردو - Ketab Farsi

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

صفحه 153از استثمار شدن در یک شکل برنامه ریزینظم سرمایه به استثمار شدن در شکل دیگربرنامه ریزی آن پناه بردن.‏ از فشار غل وزنجیر دیکتاتوری این بخش بورژوازی بهزنجیر آهنین دیکتاتوری بخشی دیگر پناهجستن و در همه این حالت حتماً‏ برده مزدیماندن،‏ محکوم و فرودست و حکومت شوندهبودن وصیتنامه مهر و الک شده اردوگاهبه رفرمیسم چپ است.‏ حکیمی نیز برایاجرای این وصیتنامه از هیچ کوششی وهیچ نظریه بافی دریغ ندارد.‏ او در روزهایتظاهرات خیابانی سال ۸۸ می خواست کهکارگران علیه یک بخش حاکمیت بشورنداما در مورد اصالح طلبان حکومتی فقط بهافشاگری اکتفاء نمایند.‏ در اینجا هم حرفشاین است که دشمن « مردم«‏ لیبی قذافی بودپس باید با ناتو دست دوستی داد تا داد خویشاز قذافی ستاند!!!‏فتوای حکیمی در تقدیس کمک گیری از ناتواین روزها ورد زبان خیلی هاست.‏ فقط اونیست که این گونه نسخه ها را برای تودههای کارگر دنیا می پیچد.‏ اما او در این گذردست همتایانش را از پشت بسته است.‏ بدتراز هر چیز اینکه او این کار را زیر نامفعال جنبش ضد سرمایه داری انجام می دهد.‏دیگران حداقل در این عوامفریبی شریکشنیستند.‏ در دوران بسیار سیاه و پلشتیزندگی می کنیم،‏ طبقه ای که قرار است درجنگی طبقاتی و ضد کار مزدی،‏ خودش وهمراه خودش کل بشریت را آزاد سازد اینکدر شرائطی قرار گرفته است که از همه سوبر سرش بانگ می زنند تا برای جایگزینیاین دیکتاتور سرمایه با دیکتاتور دیگر،‏دست توسل به دامن کاخ سفید و اتحادیهاروپا و اختاپوس وحشت و دهشت ناتو درازکند!!‏ بسیار رقت بار است اما به طور قطعاین گونه نمی ماند.‏ زمستان خواهد رفت،‏ یخهای قدرت سرمایه زیر فشار گرمای پیکارکارگران دنیا آب خواهد شد و بهار عروججنبش ضد کار مزدی پرولتاریا فرا خواهدرسید.‏مصاحبه حکیمی با « گزارش«‏ فقط بهتوصیه پردازی برای استمداد از ناتو اکتفاءنمی کند.‏ مسائل زیاد دیگری نیز در آن هستکه همگی به همین شکل و با همین اهمیتقابل بحث می باشند.‏ موضوعاتی از قبیلچگونگی ریشه یابی شورش ها در کشورهایعربی «، این حکم که « توده های کارگرهم می توانند همسان احزابی مانند اخوانالمسلمین از شرائط موجود کشورها برایسازماندهی خود بهره گیرند«‏ ، یا اینکهطبقه کارگر سوریه باید به اصالحات دستورکار رژیم اسد رضایت دهد و این رژیمرا بیازماید و نوع این ها همگی در زمرهمجله هفته شماره 24 خرداد 1390بدترین بدآموزی ها برای کارگران هستند.‏در مورد نخست او ضمن اینکه علی الظاهرو برای استتار ماهیت باورهایش،‏ به رابطهمیان دیکتاتوری هار حاکم در کشورها باملزومات نظام سرمایه داری اشاره می کنداما وقوع شورش ها را نه عصیان علیهگرسنگی و فقر و حقارت و ذلت تولید شدهتوسط سرمایه بلکه اساساً‏ فشار دیکتاتوریمی بیند.‏ این از سنخ همان وارونه سازیهائی است که نمایندگان فکری سرمایه درباره این شورش ها طرح کرده اند.‏ از دیدآن ها فشار استثمار و ددمنشی سرمایه نیستکه انسان ها را به طغیان واداشته است بلکهندانم کاری مشتی دیکتاتورمأب است کهباعث این خیزش ها گردیده است و راهشهم تعویض همین دیکتاتورها با همتایان جدیدآنهاست.‏مورد دوم نیز حاوی بدترین شکل مسخواقعیت هاست.‏ اخوان المسلمین در طول عمرحاکمیت مبارک،‏ در سال هائی تا آنجا امکانفعالیت داشته است که حدود %۳۰ نمایندگانپارلمان مصر را تعیین می کرده است.‏عکس این قضیه در مورد کارگران صادقبوده است.‏ هر جنب و جوش هر کارگر علیهسرمایه داری هدف وحشیانه ترین سرکوبها قرار می گرفته است.‏ از این که بگذریمدر کجای دنیای سرمایه داری شرائط فعالیتو سازمانیابی و مبارزه برای کارگران واپوزیسون های بورژوازی برابر است کهدر مصر یا هر جامعه دیگر خاورمیانه باشد.‏اپوزیسون های درونی طبقه سرمایه دارحتی در بدترین حالت هم دنیاها امکانات دراختیار دارند،‏ طبقه کارگر بالعکس زمین وزمان بر سرش خراب است.‏ مقایسه میان ایندوتا و القاء چنین تصویری از سرمایه داریسوای مهندسی افکار کارگران به نفع سرمایههیچ چیز دیگر نیست.‏ معنی این سخن مطلقاً‏این نخواهد بود که توده های کارگر حتی درزیر چتر درنده ترین دیکتاتوری ها مجازندکه از تالش حداکثر برای سازمانیابی خودچشم پوشند!!‏ کامالً‏ بالعکس آنان باید ازهر راهی و با توسل به همه اشکال مخفیو علنی در این گذر پیکار کنند،‏ اما پردهاندازی بر روی تمایزات بنیادی شرائط کارو زندگی و اعتراض کارگران در یک سویو اپوزیسون های بورژوازی در سوی دیگرعوامفریبی به نفع دومی است.‏ در باره نکتهآخر و توصیه تمکین به کارگران سوریهبرای قبول اصالحات اسد جای این سؤالباقی است که اگر واقعاً‏ توده های کارگرسوریه توان این را دارند که چنان اصالحاتیرا تحمیل کنند چرا نباید این قدرت را سکویخیزش ضد کار مزدی خود سازند و دستبه کارهای عظیم تر زنند و اگر ندارندطرح آنچه حکیمی می گوید سوای دعوتکارگران به سازش با بورژوازی چه معنایدیگری می تواند داشته باشد.‏در همه این موارد جای گفتگو زیاد است امابه همین بسنده باید کرد.‏ مطلب را با طرحنکته ای مهم ختم می کنیم.‏ محسن حکیمیمی تواند به دروغ و بسیار ناشیانه خود رافعال ضد کار مزدی نام نهد.‏ طیف گروههایرفرمیسم چپ هم مجازند که برای حمله بهرویکرد لغو کار مزدی جنبش کارگرینظرات و حرف های به غایت راست ورفرمیستی و سرمایه ساالر حکیمی را کهدر عین حال حرف های خود آنان استدستاویز قرار دهند.‏ انجام این کارها چه ازجانب حکیمی و چه کل رفرمیسم چپ خالفابتدائی ترین ارزش های انسانی است اماانتظار ما این نیست که آنان چنین نکنند.‏ آنچهانتظار ماست این است که توده های کارگردر هیچ کجا دست به چنین کاری نزنند ونسخه پیچی های رفرمیستی حکیمی را بهحساب این رویکرد نگذارند.‏‏​فعالین جنبش لغو کار مزدیحکیمی،‏ ناتو،‏نوریزادهعلی سالکیمحسن حکیمی ( مترجم،‏ نویسنده وعضوکانون نویسندگان ایران وفعال جنبشلغوکارمزدی!(‏ در مورد‎حمله‎ی ناتو به لیبیمی گوید:‏ « این بحث حساس و مهمی است.‏به نظر من،‏ کمک گرفتن از یک نیرویخارجی از جمله ناتو اشتباه نیست به اینشرط بسیار مهم و تعیین کننده که این کمکاصل رهایی مردم توسط خودِ‏ مردم را زیرسئوال نبرد.‏ اگر جنبش مردم روی پای خودایستاده باشد می تواند از تضاد بین دشمنانخود استفاده کند بی آن که به زائده یکیاز آن ها علیه دیگری تبدیل شود.‏ جنبشیکه در لیبی علیه رژیم قذافی شکل گرفت،‏اگر ساز و برگ و ساختارهای الزم برایروی پای خود ایستادن را تدارک دیده بودمیتوانست به گونه ای سنجیده از ناتو کمکبگیرد«….»‏ من با این نظر مخالفم کهجنبش مردم لیبی باید با ناتو همان برخوردیرا می کرد که با رژیم قذافی کرد.‏ نیروییکه مردم را سرکوب می کرد و خون آن ها

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!