دÙÙ Ù ÙÛÚ©Ù ÙÙسÙرد٠- Ketab Farsi
دÙÙ Ù ÙÛÚ©Ù ÙÙسÙرد٠- Ketab Farsi
دÙÙ Ù ÙÛÚ©Ù ÙÙسÙرد٠- Ketab Farsi
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
صفحه 89”جایش را بگیرد. این باصطالح ” ملت زائی” معموال همزمان با ” ملت زدائی” آغازمی شود. واشنگتن و هم پیمانهایش برایاجرای روند “ملت زدائی” سه وسیله بکارمی گیرند اقتصادی، سیاسی یا تجاوزنظامییا با بکار گرفتن موسسات و سازمانهای بینالمللی که تحت کنترل آنهاست مانند بانکجهانی یا صندوق بین المللی پول . بعبارتدیگر در طول این مسیر کار به نوعیجنگ کشیده می شود۱- برای ایجاد فشار۲- ایجاد ترس و وحشت۳- فروپاشاندن مجموع ساختار اجتماعی۴- سرانجام به بندکشیدن کشور موردنظر در ساختار امپراتوری واشنگتن.این جنگ ها می توانند به دوصورت وقوعیابند : به شکل علنی یا سرپوشیده . اینسیر تجاوز معموال به شکل سرپوشیده آغازمی گردد و اگر کشور مورد نظر در اینمرحله تسلیم نشد شیوه دوم بکار گرفتهمی شود که جنگ آشکار است. ابزار هایتاکتیکی که پیش از به زانو درآوردن کشورمورد نظر بکار گرفته می شوند عبارتنداز تحریم، اهریمن جلوه دادن حریف، برپاکردن کارزارهای رسانه ای، منزوی کردنسیاسی، ایجاد محدودیت های اقتصادی،دامن زدن به ناآرامی های سیاسی داخلیدر کشور مورد نظر. در این جنگ حتیاز دادن اعتبارمالی و پشتیبانی نیز بعنوانسالح علیه این کشورها استفاده می شود.برنامه هماهنگ سازی ساختاری ( Struc)tural Adjustment Program برنامهایست که صندوق بین المللی پول و بانکجهانی به کشور های مورد نظر تحمیل میکنند. طبق این برنامه باید صنایع ملی و نیزهر ثروت ملی که در مالکیت دولت استبه بخش خصوصی واگذار گردد. اجرایاین برنامه در یوگسالوی فدرال سابق بهجنگ داخلی و قومی در آن کشورمنجر شدو سرانجام آن کشور را تکه تکه ساخت و بهجمهوری های متعدد تقسیم کرد. اگر کشورمورد نظر تسلیم نشود و حاضر به اجرایاین برنامه نگردد، آنوقت واشنگتن بسویاجرای برنامه “ تغییر رژیم” می رود.این تغییر رژیم می تواند به دو شکل صورتپذیرد ، یا از طریق “انقالب های رنگین “)مثال ” انقالب گل سرخ ” در ۲۰۰۳ درگرجستان، انقالب پرتغالی در ۲۰۰۴ دراوکرائین( و اگر ازاین طریق نشد با حملهنظامی مستقیم. نتیجه اجتناب ناپذیر جنگمجله هفته شماره 24 خرداد 1390رسمی آنست که کشور مورد نظر به تسخیرنیروی نظامی قدرت اشغالگر خارجی درآید. واشنگتن و همدستانش خیلی عالقهدارند این تسخیر و اشغال خاک یک کشوردیگر را ” آزاد سازی “ یا دخالت نظامیبه دلیل مالحظات انسانی” نام گذاری کنند.از این منظر سربازان اشغالگر خارجی ”نیروهای صلح ” نامیده می شوند، مثال وقتیبوسنی هرزه گوین به تصرف سربازانخارجی در آمد. نام دیگری که به این اعمالداده می شود ” عملیات برای ایجاد ثبات” است و سربازان مجری آن “ نیروهایبین المللی برای حمایت از امنیت In-ternational Security AssistanceForce خوانده می شوند. این نام نیروهایناتو در افغانستان اشغال شده است.در واقع هدف از اشغال یک کشور توسطسربازان خارجی آنست که با عوض کردنساختار آن کشور که ” نوسازی ساختاری”خوانده می شود این کشور تبدیل به یکمستعمره یا تحت الحمایه از نوع مدرن وبخشی از امپراتوری جهانی آمریکا گردد.نگاهی به دولت های موقت و کشورهای” آزاد شده “هنگامی که کشوری به تسخیر نیروهایآمریکا و همدستانش در آمد ساختار هایسیاسی، حقوقی و اقتصادی این کشورباصطالح ” آزاد شده “، ” تغییر داده می شود“. کاخ سفید و پنتاگون در کشورهای اشغالشده کوسوو و عراق دولت موقت یا مدیریتموقت ایجاد کردند. ایجاد این دولت ها درواقع شکل مدرنی از مدیریت استعماری درمناطق اشغال شده است. لقب” موقت ” که بهاین حکومت ها و مدیریت ها داده می شودبسیار گمراه کننده است. چون این دستگاه هاکه نمونه آن را در سومالی مشاهده می کنیم،سالهای متمادی بر این مناطق اشغال شده یافروپاشیده حکومت می کنند. مثال مدیریتموقتی که سازمان ملل بر کوسوو گماشتUnited Nations Interim Administration Mission in Kosovo ( UN) MIK از سال ۱۹۹۹ تا امروز بر قراراست و کوسوو در تمام این مدت تحتکنترل نیروهای ناتو ست که Kosovo)Force ( KFOR نامیده می شود.با وجود آن که حکومتی با شرکت اهالیکوسوو در آنجا هست ولی این حکومت تحتنظارت UNMIK( ) قرار دارد که حافظمنافع واشنگتن و دولت های با نفوذ اتحادیهاروپاست. واشنگتن و اتحادیه اروپا توانستهاند با کمک این مدیریت نوین استعماری شانهاز زیر بار مسئولیتی که برای تامین رفاهاهالی مناطق تسخیر شده دارند خالی کنند.آمریکا و اروپا در عین حال با کمک همینمقامات ثروت های سرزمین های اشغالی ومواد خام آنها را از طریق خصوصی سازیصاحب می شوند و از طریق گشودن راه“Liberalization ” در مناطق اشغالیدست به تاراج اقتصادی و فرهنگی آنها میزنند.در این میان اقتصاد محلی بکلی ویران میگردد زیرا فاقد قدرت رقابت با رقبای خارجیاست. کشاورزی محلی و بخش مالی نیزبا خشونت تمام زیر فشار نهاده می شوندو سرانجام ضبط می گردند. مانند دوراناستعمار، کشاورزی سنتی محلی را ، ازطریق واردات بذر های باصطالح اصالحشده ،ویران می سازند ، آبها و اقتصاد آبیودیگر منابعی که در مالکیت عمومی استخصوصی می شود.حاصل این وضع اسفبار گسترش گرسنگی،فقر عمومی، تبهکاری، خشونت و جنایتاست.استعمار از طریق قوانین اساسی در :یوگوسالوی،عراق و افغانستانتهیه و تنظیم قانون اساسی جدید در مرکزپروسه نوسازی یک کشور تسخیر شده است.هleinsäure نمودار مشخصات ژنتیکیک فرد است قانون اساسی یک کشور نیزنمودار د. اس. ان. یعنی مشخصات نمونهوار یک کشور است.همانطور ک (Desoxyribonuk- DSNاین قوانین بنیادین، پی و پایه اسناد حقوقیهستند، حقوق اولیه و حقوق ملی بر اینشالوده استوار گشته ، هسته مرکزی تمامقوانین دولتی، قوانین تفکیک قوا، اقتصادملی، مناسبات بین المللی، مواضع اساسییک کشور در مناسبات دو جانبه و درقراردادهای بین المللی، درمناسبات سیاستخارجی ، در سیاست ارزی ، سیاستسرمایه گذاری و بازرگانی، در سیاستدفاعی بین المللی همین قانون اساسی است.قانون اساسی جدید در کشورهای ” آزاد شده” وسیله ایست برای بستن دست و دهان اینکشورها.قانون اساسی بوسنی نمونه خوبی براینمایش این شیوه عمل است. قانون اساسیبوسنی بخشی از “قرارداد جامع صلح ” ”دیتون ” است که در پایگاه هوائی ” رایتپَترسون ، در دی تون، واقع در ایالت اوهایوآمریکا تهیه و تدارک دیده شده و در سال۱۹۵۵ بامضاء رسیده است . قرار داد دیتونو قانون اساسی بوسنی که بوسیله یک قدرت