اقتصاد سیاسی

37‏)درسنامه(‏ سیاسی اقتصاد کارآهنگ شدت راکارگر اما بدهند تغییر را کار ساعات که است این کار روزانهٔ‏ تمدید راههای ار یکی نوشتههایمعموالً‏ کند.‏ صرف را خود کار نیروی از بیشتری مقدار مدت همان در که وادارند باالبا را کار آهنک تشدید سرمایه،‏ مدافع دانشمندنمایان یعنی بورژوایی،‏ عامیگرای محافل باالزمانی کار بارآوری است.‏ جدا هم از دو این که حالی در میگیرند.‏ یکی کار بارآوری رفتن مییابد،‏تکامل کار سازماندهی و کارگر مهارت و تولید تکنولوژی و تولید افزار که میرود نبایدرا این کند،‏ کار بیشتری سرعت با واحد ماشین یک روی که باشد مجبور کارگر اگر واالّ‏ دیگرنقطهٔ‏ به نقطهای از حرکت میتوان مثال،‏ برای گذاشت.‏ کار بارآوری باالرفتن بهحساب پشتموشک و هواپیما اتومبیل،‏ دوچرخه،‏ که است این بارآوری افزایش گرفت.‏ نظر در را بدودرفتن راه بهجای که کنند وادار را انسان اگر اما شود.‏ گرفته بهکار و شده اختراع هم سر نمیتواندیگر را این براند،‏ بیمالحظه و غیرمجاز سرعت با که کنند مجبور را رانندهای یا پیشرفتهصنایع در بهویژه امروز است.‏ کار آهنگ تشدید این گذاشت.‏ کار بارآوری بهحساب وماشین به وابسته عمالً‏ کارگر است.‏ نکردنی باور که دارد شدتی چنان کار آهنگ ماشینی،‏ هردر که میکند مجبور را کارگر ماشین،‏ سرعت افزودن با سرمایهداران است.‏ آن از جزئی کند.‏مصرف کار نیروی عادی،‏ کار ساعت دو تا نیم و یکساعت برابر ساعت میتوانسرمایهداران سوی از آن تمدید و یکسو از کار روزانهٔ‏ تجدید برای نبرد بررسی از گرفت:‏را زیر نتایج طرفدو میان میشود،‏ منعقد سرمایهدار و کارگر میان که کار نیروی فروش قرارداد 1 خودوجود همهٔ‏ است مجبور عمالً‏ میفروشد،‏ را خود کار نیروی که کارگر نیست.‏ مختار و آزاد و میچسبد او به زالو مانند کارگر،‏ کردن اجیر و قرارداد انعقاد از پس سرمایهدار بفروشد.‏ را نمیدارد.‏بر دست نکشیده،‏ را او رمق آخرین تا حفظرا خود کاالی و کند دفاع خود از خونآشام زالوی این برابر در اینکه برای کارگر 2 کند.‏مقاومت سرمایهداران برابر در خود متحد نیروی با و شود یکجهت و یکدل باید کند،‏ اوشخصی نیت سوء نتیجۀ میکند کارگر به کار روزانهٔ‏ تمدید با سرمایهدار که ظلمی 3 اخالقیسخنرانی و توصیه با لذا است.‏ سرمایهداری و اقتصادی قوانین عینی حاصل نیست،‏ قیدبا باید کار روزانهٔ‏ لذا داد.‏ کاهش را کار روزانهٔ‏ و کرد وارد تغییری نظام ارکان در نمیتوان یکِ‏ و مییابد پایان است فروخته کارگر که زمانی ی کِ‏ که شود معلوم و شود محدود قانون در میگردد.‏آغاز دارد تعلق او خود به که زمانی راآنها خون که سرمایهدارانی و کارگران خود به مربوط فقط امر کارگران کار روزانهٔ‏ 4 کلمصالح و منافع با و است اجتماعی مهم مسئلهٔ‏ یک کارگران کار روزانهٔ‏ نیست.‏ میمکند