اقتصاد سیاسی

61‏)درسنامه(‏ سیاسی اقتصاد هرضرورتاً‏ دراز،‏ یا کوتاه دورانی از پس ساده،‏ تولید تجدید یا تولید روند ادامه و ... سرمایهٔ‏اگر فرضاً‏ میسازد.‏ مبدل شده سرمایه اضافهارزش یا انباشته بهسرمایهٔ‏ را سرمایهای ارزشیبه مبدل زود یا بود،دیر شخصی کار از تولید،حاصل روند به خود ورود بههنگام مزبور باشدپول شکل به اینکه از اعم دیگر،‏ بهعبارت است.‏ شده تصاحب بالعوض که گردد می میگردد.‏غیر بیاجرتِ‏ کارِ‏ از تجسمی آن،‏ غیر یا میآید.‏بهدست سرمایهداری سادهٔ‏ بازتولید بررسی از که نتیجهای نخستین است این حاللبهاصطالح و اولیه سرمایهٔ‏ از را کارگر دستمزد تولید،‏ تکرار بههنگام نمیتواند سرمایهدار توسطتولیدشده اضافهارزش از را آن جای و کرده مصرف را سرمایه این او بپردازد.‏ خودش میکند،‏تصاحب سرمایهدار که را اضافی ارزش نهفقط کارگر بنابراین،‏ است.‏ پرکرده کارگر بررسیاز که است نتیجهای دومین این و میکند،‏ تولید خود هم را خودش دستمزد بلکه میشود.‏حاصل ساده بازتولید بماند،‏کارگر همواره کارگر که است این حالت سادهترین در سرمایهداری بازتولید شرط فروشبرای دیگری کاالی کار نیروی جز نباید کارگر میشود،‏ تجدید تولید که هربار یعنی مقدورسرمایهداری بازتولید و فروخت نخواهد را خود کار نیروی او وگرنه باشد،‏ داشته بود.‏نخواهد وسایلاینکه یکی میکند.‏ مصرف نوع دو به را کار محصول کارگر میدانیم،‏ چنانکه راک‌هب را خام مواد میاندازد،‏ بهکار را ماشینها میرساند.‏ بهمصرف بارآوری بهطرز را تولید مصرف،‏این کند.‏ تولید جدیدی محصول تا میکند استفاده سوخت و انرژی از و میگیرد،‏ خانوادهاش.‏و کارگر شخص مصرف از است عبارت مصرف دیگر نوع است.‏ مولد مصرف شخصیبهمصرف را معیشتی وسایل بهاصطالح غیره و پوشاک و غذایی مواد مقادیری کارگر بگیریمنظر در که منفردی کارگر هر مورد در بمانند.‏ زنده خانوادهاش و خود تا میرساند بهمتعلق کارگر شخصی مصرف جداست.‏ هم از و متفاوت هم با بهظاهر مصرف دو این دیگریو میدارد نگاه زنده را کارگر یکی سرمایهدار.‏ به متعلق مولد مصرف و اوست خود رد را سرمایهدار طبقهٔ‏ و کارگر طبقهٔ‏ و کنیم صرفنظر انفرادی حالت از اگر اما را.‏ سرمایهدار تعلقسرمایهدار به سرانجام هم کارگر شخصی مصرف که میشویم متوجه خوب بگیریم،‏ نظر کهاست سرمایهدار تولید ادوات و افزارها از یکی کارگر طبقهٔ‏ اجتماعی نظر از بنابراین،‏ دارد.‏ افراداین به سرمایهداری نظام ‏)سرمایهدار باشد.‏ مفید سرمایهاش کردن بارآور برای است.(‏عالقهمند حدود این در و جهت این از ندارد.‏مصرف حق نباشد،‏ کاری کسی برای اگر که است نوشته تمام صراحت با مالتوس دارد.‏جداگانهای حساب اشراف زندگی البته امپریالیستیکشورهای اقتصاد اصلی پایهٔ‏ نظریاتش امروز که انگلیسی اقتصاددان کینز،‏