12.07.2015 Views

اقتصاد سیاسی

اقتصاد سیاسی

اقتصاد سیاسی

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

جوانشیرم.‏ ف.‏ 78 بانکهااز و میکردند منتشر را دولتی قرضهٔ‏ اوراق که دولتهایی شد.‏ رسم دیگر کشور به نظامیک که بود اینجا از مالیات.‏ از پرداختند؟ کجا از را آن فرع و اصل میگرفتند،‏ قرض خونیکسو از شدکه بدل بهماشینی دولتی دستگاه شد.‏ وضع نو ماهیتی با مالیاتی جدید سرمایهدارانبهرگهای را خون همان دیگر سوی از و میمکید مالیات بهصورت را مردم میکرد.‏تزریق رباخوار سرمایهبدوی انباشت و سرمایهداران از گروهی دست در ثروت تمرکز به دولتها کمک حمایتیایباسیستم دولتها تجارتی،‏ امور در نمیشود.‏ خالصه گفتیم آنچه در آنان بهدست دولتهامیشود.‏ ساخته کارخانهدار آن در که میسازند مصنوعی محیط یک میکنند برقرار که نگاهباالیی سطح در سرمایهداران بهسود داخلی بازار در را کاالها بهای حمایتها نوع این با گوناگونطرق از گرفتهاند غیره و گمرکی عوارض بهصورت که را مالیاتی بهعالوه،‏ میدارند.‏ زا ید خلع برای سرمایهداری مالیاتی نظام مکمل اسلوب این میریزند.‏ سرمایهداران بهجیب کهانگلیسی سرمایهداران پیدایش چگونگی است این است.‏ سرمایهداران ایجاد و مردم تودهٔ‏ سرمایهمدافع مورخین و شده زاده جنایت و شناعت و گند و خون از بستری در سرمایهشان میکنند.‏تقدیسش واتیکان روحانیون و میسازند پرافتخار تاریخ برایش انگلستان(‏‏)نمونهٔ‏ کار نیروی فروشندگان و روزمزدان اردوی پیدایش ‎2‎ پولنیست.‏ سرمایه خود بهخودی باشد،‏ متمرکز عدهای درست در زیاد هم هرقدر پول و پیدایش بنابراین شود.‏ کار نیروی خرید صرف آن از بخشی که میشود بدل بهسرمایه وقتی عرضهکاال بهمثابه کار نیروی آزاد بازار در که است عمده شرط این به موکول سرمایهداری رشد ازآزادی این و باشد،‏ آزاد باید شود،‏ بازار وارد کار نیروی فروش برای کارگر اینکه برای شود.‏ قانوناً‏و باشد آزاد حقوقی ازنظر خود کار نیروی فروش برای کارگر اینکه یکی است:‏ جنبه دو باشد،‏آزاد مالکیت نظر از باید اینکه دیگر و درآید؛ سرمایه بهاستخدام که باشد داشته حق باشد.«‏مجرد و بیقید حیث این از و آزاد پذیرد تعلق رنگ هرچه ‏»از مارکس،‏ بهگفتۀ یا بهاستخدامداشتند حق که بودند کسانی و داشت وجود کارمزدوری سرمایهداری از پیش میشدتشکیل ورشکسته پیشهوران از معموالً‏ و بود کم افراد اینگونه تعداد اما درآیند.‏ دیگران مزارعیا شهرها در هم دهقانان از عدهای نداشتند.‏ کافی سرمایهٔ‏ اما بودند حرفهای صاحب که امروزند،‏کارگران نیاکان اینها باشد.‏ گذرانشان برای کمکی که میکردند مزدوری فصلی بهطور ازکثیری تعداد به خود رشد برای سرمایهداری نمیدهند.‏ تشکیل را کارگران اصلی اردوی اما میبایستسرمایهداری نظام باشند.‏ او به متعلق کامل بهطور و وقت تمام داردکه نیاز کارگران کهسیاسی بود امری رعایا قانونی و حقوقی کردن آزاد زند.‏ برهم را فئودالی حقوقی مناسبات ‏ٔهمرحل اما یافت.‏ تحقق شد،‏ انجام باال در که اجتماعی رفرمهای یا و بورژوایی انقالبهای در بهزندگینتواند دهقان که سیاسی و اجتماعی اقتصادی شرایط آنچنان ایجاد یعنی دوم،‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!