اقتصاد سیاسی

جوانشیرم.‏ ف.‏ 82 طالو کیمیاگری فیاض چشمهٔ‏ به وابسته مخوف شکنجههای و زندانها و اسیران اردوگاه استشده متولد گند و خون از بستری چنین در کرده،‏ بدل شریف انسانهای خون از سازی : مارکس بهگفتهٔ‏ و متولدحالی در سرمایه میآید.‏ بهدنیا طبیعی خونپیسههای از پر رویی با سرمایه میزند.‏بیرون گند و خون مساماتش تمام از و پا تا سر از که میشود سرمایهداریرشد راه که نیافتهای توسعه کشورهای در سرمایه بدوی انباشت ما:‏دوران در بدوی انباشت عمومی ویژگیهای و میروند از:‏عبارتند شد،‏ داده توضیح که همانطور سرمایه،‏ بدوی انباشت کلی خطوط کاربازار به آنها ریختن و پیشهوران و دهقانان وسیع تودهٔ‏ از مالکیت سلب ‎1‎ دستدر گند و خون میان از نامشروع راههای از پول مالحظهای قابل منابع تمرکز ‎2‎ فاسد.‏و دزد مشتی سرمایهداریبازار ایجاد و سنتی اقتصاد نظام شکستن ‎3‎ میلیونیتودههای خشونت اعالی حد با که سرمایه مدافع سیاسی نظام استقرار ‎4‎ دهد.‏سازمان قانع و زیر به سر مزدوران صفوف در را شده سلبمالکیت میروندسرمایهداری راه به که نیافتهای توسعه کشورهای در عیناً‏ کلی خطوط این هٔ مرحل است،‏ داده توضیح مارکس که همانطور اما میشود.‏ اعمال ما چشم جلو هماکنون داراست.‏را خود ویژگی کشوری هر و میکند تفاوت جابهجا گذار،‏ شکل نظر از بدوی انباشت بهو است ما دوران از ناشی که ویژگیهایی یکی است:‏ گونه دو زمان در ویژگیها این منتها کشورهر خاص ویژگیهای دیگری و میشود،‏ مربوط سرمایهداری توسعهنیافتهٔ‏ کشورهای همهٔ‏ ازمیکند جدا گذشته قرون از را ما دوران بدوی انباشت که عمومی ویژگیهای جداگانه.‏ انباشتمرحلهٔ‏ از دورانی در باختری اروپای سرمایهداری کشورهای اوالً‏ که میشود ناشی آنجا بهسرمایهداری از گذار دوران ما دوران اما بود.‏ شکوفا نظامی سرمایهداری که گذشتند بدوی معاصرسرمایهداری ثانیاً‏ افول.‏ حال در و محتضر است نظامی سرمایهداری و است سوسیالیسم و استعمارگر امپریالیستی انحصاری سرمایهداری بخش میشود:‏ تقسیم عمده بخش دو به میگذراند.‏را بدوی انباشت مختلف مراحل که نیافته توسعه و استعمارزده عقبماندهٔ‏ بخش غارتزدهو غارتگر و محکوم،‏ و حاکم رابطهٔ‏ نوین،‏ استعماری رابطۀ بخش،‏ دو این رابطهٔ‏ میشود:‏حاصل زیر نتایج عامل دو این از است.‏ کشورهاآن داخلی مسألۀ باختری،‏ اروپای کشورهای در بدوی انباشت مرحلهٔ‏ از گذار ‎1‎