09.04.2018 Views

صحنه معاصر - ویژه‌ نامه هنر و سرمایه

صحنه معاصر ویژه‌ نامه هنر و سرمایه الن وودز، مرداخای پیرگوت، جک الیور، روپرت اوشی ترجمه گروه تئاتر اگزیت - شیرین میرزانژاد بهار نود و هفت

صحنه معاصر
ویژه‌ نامه هنر و سرمایه
الن وودز، مرداخای پیرگوت، جک الیور، روپرت اوشی
ترجمه گروه تئاتر اگزیت - شیرین میرزانژاد
بهار نود و هفت

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

<strong>صحنه</strong> <strong>معاصر</strong> گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت <strong>و</strong>یژه <strong>نامه</strong> هبرنبرر <strong>و</strong> <strong>سرمایه</strong><br />

هنگامی که گ<strong>و</strong>یا شاهکار خ<strong>و</strong>د فجایع جنگ را خلق کرد،‏ بیانیه ی سیاسی مهمی را در راستای<br />

دیدگاه های انقلابىببىی دم<strong>و</strong>کراتیک خ<strong>و</strong>د صادر می کرد.‏ اما اما هنگامی که منظره ی گا<strong>و</strong>ی مرده در<br />

‏مجممجحاصره ی مگس ها یا ک<strong>و</strong>هی از م<strong>و</strong>ش های مرده برابمیبممان به ‏بمنبممایش در می آید،‏ شک می کنیم که<br />

انگبریبرزه ی آن ماهیت دیگری دارد.‏ این هبرنبرر خش<strong>و</strong>نبىتبىی را که نظم اجتماعی م<strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د بر مبنای آن قرار<br />

گرفته است به چالش ‏بمنبممی کشد،‏ بلکه تنها آن را به شی<strong>و</strong>ه ای خنبىثبىی <strong>و</strong> ‏بىببىی تفا<strong>و</strong>ت بازت<strong>و</strong>لید می کند.‏<br />

هدفش این نیست که حس خشمی را نسبت به پدیده ای <strong>و</strong>صف شده برانگبریبرزد،‏ بلکه تنها مبریبرزابىنبىی از<br />

هیجان را در کسابىنبىی که با آن ر<strong>و</strong>بر<strong>و</strong> می ش<strong>و</strong>ند به <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د آ<strong>و</strong>رد.‏<br />

آبجنبجچه که <strong>و</strong>اقعاً‏ جایزه ی ترنر را برد،‏ نه گریسن پری بلکه سکس <strong>و</strong> مرگ ب<strong>و</strong>د.‏ از آبجنبججا که این ها تقریباً‏<br />

تنها م<strong>و</strong>ض<strong>و</strong>عابىتبىی هستند که در د<strong>و</strong>ران ما لایق ت<strong>و</strong>جه تلقی می ش<strong>و</strong>ند،‏ چندان هم عجیب نیست.‏<br />

یکی دیگر از آثار رقیب،‏ دربردارنده ی <strong>و</strong>یدی<strong>و</strong> ‏بىیبىی از <strong>و</strong>یلی د<strong>و</strong>ئربىتبىی ب<strong>و</strong>د از مردی که با درماندگی بر<br />

ر<strong>و</strong> ر<strong>و</strong>ی پلی ‏بىببىی پایان می د<strong>و</strong>ید <strong>و</strong> نبریبرز گلهای پژمرده <strong>و</strong> سیب های پ<strong>و</strong>سیده ی آنیا گالاچی<strong>و</strong>.‏ در ‏بهنبههایت<br />

این هبرنبرر ‏بىببىی معنا نیست.‏ تص<strong>و</strong>یری <strong>و</strong>فادارانه در آینه است از دنیای <strong>سرمایه</strong> داری سالحللحخ<strong>و</strong>رده.‏ <strong>و</strong> دنیابىیبىی<br />

که در آن نه تنها سیب ها <strong>و</strong> گل ها،‏ بلکه ذهن <strong>و</strong> ر<strong>و</strong>ح زنان <strong>و</strong> مردان نبریبرز می پ<strong>و</strong>سند.‏<br />

هبرنبرر <strong>و</strong> ‏بجتبججارت بزرگ<br />

بنابراین به تناقضی دیالکتیک بر می خ<strong>و</strong>ر ‏بمیبمم:‏ این هبرنبرر که قرار ب<strong>و</strong>د م<strong>و</strong>انع میان هبرنبرر <strong>و</strong> زندگی را ناب<strong>و</strong>د<br />

سازد،‏ که قرار ب<strong>و</strong>د ‏بجنبجخبه گرابىیبىی را لغ<strong>و</strong> کند <strong>و</strong> قان<strong>و</strong>ن دم<strong>و</strong>کراسی <strong>و</strong> برابری مطلق هبرنبرر را حا کم سازد،‏<br />

‏همھهممبنیبنن هبرنبرر در ‏بهنبههایت سر از دنیای ‏بجنبجخبه گرابىیبىی مطلق در می آ<strong>و</strong>رد که در آن ا کبرثبرریت اساساً‏ رانده<br />

شده اند،‏ چرا که ‏«آن را ‏بمنبممی فهمند.»‏ این هبرنبرر که قرار است دم<strong>و</strong>کراتیک باشد به ک<strong>و</strong>سه ها <strong>و</strong> دلالان<br />

میلی<strong>و</strong>نر پ<strong>و</strong>ل د<strong>و</strong>ست <strong>و</strong> فخرفر<strong>و</strong>شان انگل صفت اختصاص یافته است.‏<br />

جایزه ی ترنر ٢٠٠٠٠ پ<strong>و</strong>ند برای برنده تدارک می بیند که از س<strong>و</strong>ی سر پیبرتبرر بلیک ارائه می ش<strong>و</strong>د.‏<br />

در جهابىنبىی که چنبنیبنن کامل ‏بجتبجحت سلطه ی پ<strong>و</strong>ل است،‏ چگ<strong>و</strong>نه هبرنبرر می ت<strong>و</strong>اند بگریزد؟ هبرنبرر تبدیل به<br />

‏بجتبججارت بزرگ شده است.‏ نقاشان <strong>و</strong> ‏مجممججسمه سازان کالاهای بسیار قابل عرضه در بازار ت<strong>و</strong>لید<br />

می کنند.‏ در ‏بجتبجحلیل آخر،‏ این ها تنها کالا هستند،‏ مثل هر چبریبرز دیگر،‏ <strong>و</strong> مشم<strong>و</strong>ل ق<strong>و</strong>انبنیبنن بازارند.‏<br />

ادریان سرل می ن<strong>و</strong>یسد:«سفال های ا<strong>و</strong> کالاهای ل<strong>و</strong>کس غبریبررمعم<strong>و</strong>ل هستند که ح<strong>و</strong>ل آن داستان<br />

زندگی اش،‏ رتحنتحج های ک<strong>و</strong>دکی اش <strong>و</strong> خ<strong>و</strong>د کلر هاله ای ابجیبججاد کرده است.»‏ بله،‏ کالاهای ل<strong>و</strong>کسی هستند<br />

که ت<strong>و</strong>سط کسابىنبىی خریداری می ش<strong>و</strong>ند که پ<strong>و</strong>ل کافىففىی دارند تا بت<strong>و</strong>انند دمدمی مزاجی خ<strong>و</strong>د را ارضاء<br />

کنند <strong>و</strong> در عبنیبنن حال <strong>سرمایه</strong> گذاری ک<strong>و</strong>چکی برای ‏«ر<strong>و</strong>ز مبادا»‏ ابجنبججام داده باشند.‏ ‏ممممممکن است<br />

!102

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!