صحنه معاصر بهار ۹۶

صحنه معاصر گروه تئاتر ا گزیت ‏بهببههار ٩۶
تئاتری برای ‏همھهممه
کمبرتبرر کسی میداند که استانیسلاوسکی این هبرنبررمندِ‏ پیچیده و بِشدّت سانسور شده بسیار دنیادیده بود و علاقمند به
هرآبجنبجچه پیشرو و بِروز بود.‏ در کتابِ‏ ‏«مبریبرراث استانیسلاوسکی»‏ ‏[مجممججموعهای از یادداشتها،‏ نامهها و نوشتههای
استانیسلاوسکی،‏ ویراستهی البریبرزابت رینولدز هپگود]،‏ قسمبىتبىی از نامهی استانیسلاوسکی به دوستش فرمن
ژمیه،‏ در پاریس،‏ به سال ١٩٢۶، آمده است.‏ ژمیه اولبنیبنن کسی بود که ‏«شاه اوبو»ی عظیمالحللحجثه و عجیب آلفرد ژاری
را بازی کرد.‏ در این نامه استانیسلاوسکی استدلال میکند که تئاتر به گونهای ‏بىببىیهمھهممتا قادر است میان فرهنگها
سخن بگوید و به ‏همھهممبنیبنن علت نقش مهمی در برقراری صلح جهابىنبىی ایفا میکند.‏
اولبنیبنن ایدهی او،‏ آنگونه که در نامه نوشته است،‏ پیشبرببررد روابط دوستانه میان روسیه،‏ اروپا،‏ و آمریکا،‏ به وسیلهی گردِ‏
هم آوردن ‏بمتبممام بازیگرانشان بوده.‏ او با افسوس به این حقیقت اشاره میکند که کسابىنبىی که بر سر قدرت هستند ‏«اهمھهممیّت
تئاتر و جنبههای آموزشی و مبرتبررفىقفىی آن را به عنوان عاملی موثر روی تودهها فراموش کردهاند.»‏ به گفتهی او ‏«تئاتر یکی از
‏بهببههبرتبررین و مهمترین وسائل به وجود آوردن آشبىتبىی و تفاهم متقابل میان ملتهاست که ما را به سوی دستیابىببىی به صلح جهابىنبىی
هدایت میکند.»‏ او خاطرنشان میکند که وقبىتبىی به زبابىنبىی ناآشنا برای ‏مجممجخاطبابىنبىی ‏بمنبممایش اجرا میکرد و فرهنگِ‏ هر طرف برای
طرفِ‏ دیگر بیگانه بود،‏ آنها ‏همھهممچنان یکدیگر را ‏بجبِبجخو ‏بىببىی درک میکردند.‏ پس باید به بازیگران اجازه داده شود که سفر
کنند تا ‏«عواطف پیچیدهی انسابىنبىی را،‏ که فراتر از آ گاهی هستند...‏ و برای درک مردم بیگانه ضروریاند به یکدیگر
منتقل کنند...‏ نوری نامربىئبىی از روحی به روحی دیگر منتقل میشود.»‏ دولتها ملزماند که ‏«تئاتری برای انسانیت بسازند،‏
تئاتری برای درک متقابل.»‏
!103