صحنه معاصر بهار ۹۶

More documents

Recommendations

Info

صحنه معاصر گروه تئاتر ا گزیت ‏بهببههار ٩۶ تئاتر پُستدراماتیک و قلب خونبنیبنن دههی ١٩٧٠ نویسنده:‏ راببنیبنن دتیه منبع:‏ ‏«مجممججلهی تئاتر»‏ دانشگاه ییل [Yale] مبرتبررجم:‏ گروه تئاتر ا گزیت ‏(شبریبررین مبریبررزانژاد)‏ ویراستار:‏ یوریک کر ‏بمیبمممسیحی این مقالهی چالشبرانگبریبرز اول بار در ویژهنامهی پنجاهمھهممبنیبنن سالگرد انتشار ‏مجممججلهی آلمللممابىنبىیِ‏ ‏«تئاتر امروز»‏ منتشر شده است.‏ عکس از ‏«تئاتر زنده»‏ ‏[قدبمیبممیترین کمپابىنبىی تئاتر ‏بجتبججر ‏بىببىی در آمریکا که در سال ١٩۴٧ در نیویورک پایهگذاری شد.]‏ !44
صحنه معاصر گروه تئاتر ا گزیت ‏بهببههار ٩۶ یک در دوم ژوئن ١٩۶٧ یک افسر پلیس ‏«بنو اونهسورگ Ohnesorg] Benno جوان دانشجو ‏بىیبىی که در جریان تظاهرات در اعبرتبرراض به حضور شاه ایران در این کشور و نبریبرز اعبرتبرراض به جنگ ویتنام و سیاستهای استعماری آمریکا روبروی ساختمان اپرای برلبنیبنن در هنگام ورود شاه به این ساختمان کشته شد]‏ « را با شلیکِ‏ گلوله از پا در آورد و به این ترتیب به مقاومت مسلحانهی چپگرایان آلمللممان در دههی ١٩٧٠ دامن زد.‏ هنگامی که این قتل اتفاق افتاد ارنست ونت Wendt] [Ernst ، که کمی پس از این حادثه دراماتورژ برجسته و مشهوری شد،‏ جشنوارهی ‏«ا کسبرپبرر ‏بمیبممنتا»ی دوم را در فرانکفورت گزارش میکرد.‏ او در مقالهاش در ‏«تئاتر امروز»‏ نوشت:‏ ‏«شلیکِ‏ گلوله از پشتِ‏ سر به ‏"بنو اونهسورگ"‏ در آغاز جشنواره بود.‏ در تئاتر ‏«تورم «[Turm] گروه تئاتر ‏«اسکالا»ی استکهلم ‏بمنبممایش ‏«آهنگ هیولای لوسیتانیابىیبىی»‏ اثر پیبرتبرر وایس Weiss] [Peter (١٩٨٢-١٩١۶) را اجرا میکرد.‏ از این سو،‏ شهری به تنگ آمده،‏ ‏بمنبممایشی از تشنج و سرکوب را اجرا میکرد و از سوی دیگر،‏ درماندگی و ناتوابىنبىی تئاتری را که خود را ‏"سیاسی"‏ مینامید آشکار میشد.‏ هیچ کس از چنبنیبنن تئاتری ‏جمحجممایت ‏بمنبممیکند مگر حکم جزمگرایانهی خودِ‏ این تئاتر که میگوید حق با اوست.‏ در حالىللىی که بنو اونهسورگ در برلبنیبنن جان میباخت بازیگران در فرانکفورت در حال تظاهرات اعبرتبرراضی علیه ‏بهببههرهکشی استعماری بودند و بیانیهشان را به منتخبىببىی از موسیقی بلوز و فولکلور،‏ و به عبارت دیگر،‏ سرگرمیهابىیبىی که مدتها بود تبدیل به سرگرمی بورژوابىیبىی شده بودند،‏ مزین کرده بودند.‏ اعبرتبرراض،‏ خود،‏ هبرنبرربمنبممابىیبىی بود.‏ سه روز بعد،‏ جنگ شش روزه (۵ ژوئن ١٩۶٧ تا ١٠ ژوئن ١٩۶٧ ببنیبنن اسرائیل در یک سو و مصر و اردن و سوریه در سوی دیگر)‏ در خاورمیانه آغاز شد و پیش از پایان جشنوارهی ‏«ا کسبرپبرر ‏بمیبممنتا»ی دوم که تلاش میکرد وجود شکل جدیدی از تئاتر را اثبات کند،‏ پایان یافت.‏ ‏…در حالىللىی که جنگ در صحرای سینای مصر بالا گرفته بود و دانشجویان در خیابانهای برلبنیبنن شبهای ‏بىپبىیدر ‏بىپبىی به مناظرههای ‏بىببىیوقفه با مردمی میپرداختند که نشریات زرد آنها را علیهشان شورانده بودند،‏ و در حالىللىی که در فرانکفورت هزاران نفر در سکوبىتبىی اعبرتبرراضآمبریبرز به سوی خیابان رومربرگ راهپیمابىیبىی میکردند و چندین برابر آن در بزرگراهها به سوی هانوفر رانندگی میکردند،‏ از این سو نبریبرروی جوابىنبىی خود را بر روی صحنه به اجرا میگذاشت و نگرش خود را با تا کیدی ناخوشایند بر اینکه تنها موضوع دراماتیک است تبلیغ میکرد.‏ در پایانِ‏ ‏بمنبممایشِ‏ ‏«سرگرمی مادر دیوانهام»‏ اثر آن جلیکو Jellicoe] [Ann به کارگردابىنبىی کلاوس پیمان Claus] ،[Peymann جوانابىنبىی به جلوی صحنه آمدند و با تفنگهای آبپاششان به ‏بمتبمماشا گران آب پاشیدند.‏ بنگ!‏ بنگ!‏ بنگ!‏ بنگ!‏ بنگ!‏ بنگ!...‏ در آن روزها تفنگهای واقعی در نوار غزه و برلبنیبنن شلیک میشدند.‏ حوادث پیابىپبىی،‏ ناتوابىنبىی هبرنبررمندان،‏ نا کارآمدی و عدم تناسب تئاتر ناب،‏ وقاحت ‏همھهممهگونه خودمجممجحوریِ‏ کورکورانه...‏ ‏همھهممهی اینها ناخواسته بر ‏مجممجخاطبان ‏«ا کسبرپبرر ‏بمیبممنتا»ی دوم آشکار شدند.‏ آنهابىیبىی که نوارهای ضبط شده از ‏«اجرا»ی پلیس برلبنیبنن در روز قبل را شنیده بودند،‏ بازی کودکانهی کلاوس پیمان با تفنگهای آبپاش،‏ و جوانان شکستناپذیر و متظاهرِ‏ روی صحنه را ‏بجببجچگانه،‏ پیشپاافتاده و خودبمنبممایانه میدیدند.‏ واقعیت سلاحی قویتر از تئاتر دارد و خود را از راههای دراماتیک ‏بجتبجحمیل میکند.‏ باید به واقعیت وا کنش نشان داد،‏ حتا ا گر تنها راهِ‏ عملی،‏ متهم کردنِ‏ تئاتر به شکست در این رابطه باشد.‏ هر دو حالت میتواند موثر و تکاندهنده باشد:‏ ‏بمتبممایلِ‏ دربست به مبهوت شدن از واقعیت و شوکه شدن،‏ و به ‏همھهممان اندازه ‏بمتبممایلِ‏ دربست به درخواست از تئاتر برای آنکه نشان دهد در برابر شوک تاب میآورد،‏ و سخاوبمتبممندی آن برای پشتِ‏ سر گذاشبنتبننِ‏ خودشیفتگیِ‏ خود.‏ تقریباً‏ سه سال بعد،‏ در ژوئن ١٩٧٠، مقالهای طولابىنبىی از ایوان نِیگل Nagel] [Ivan دربارهی ‏«امیلیا گالوبىتبىی»‏ ‏(اثر گابهتبههلد افربمیبمم لسینگ [١٧٨١-١٧٢٩]) Gotthold Ephraim Lessing آخرین کار ‏«فریتس کورتبرنبرر»‏ Fritz) !45
Page 1 and 2: صحنه معاصر ‏بهببهه
Page 3 and 4: صحنه معاصر گروه تئ
Page 43: صحنه معاصر گروه تئ
Page 95 and 96:
صحنه معاصر گروه تئ
Page 97 and 98:
Page 99 and 100:
Page 101 and 102:
Page 103 and 104:
Page 105 and 106:
Page 107 and 108:
Page 109 and 110:
Page 111 and 112:
Page 113 and 114:
Page 115 and 116:
Page 117 and 118:
Page 119 and 120:
Page 121 and 122:
Page 123 and 124:
Page 125 and 126:
Page 127 and 128:
Page 129 and 130:
Page 131 and 132:
Page 133 and 134:
Page 135 and 136:
Page 137 and 138:
Page 139 and 140:
Page 141 and 142:
Page 143 and 144:
Page 145 and 146:
Page 147 and 148:
Page 149 and 150:
Page 151 and 152:
Page 153 and 154:
Page 155 and 156:
show all

صحنه معاصر بهار ۹۶

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

Delete template?

Save as template?