25.03.2017 Views

صحنه معاصر بهار ۹۶

مجله تخصصی تئاتر - گروه تئاتر اگزیت

مجله تخصصی تئاتر - گروه تئاتر اگزیت

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

<strong>صحنه</strong> <strong>معاصر</strong> گروه تئاتر ا گزیت ‏بهببههار ٩۶<br />

در روشی که ‏همھهممچون ذکر گفبنتبنن است منتقدانِ‏ ‏همھهممیشه ‏مجممجحافظهکار و کجخلق تئاتر به شعارِ‏ خود برای هبرنبررمندان اطمینان<br />

دارند:‏ ‏«برای پیش رفبنتبنن باید پس رفت».‏ اما انتظار اینکه فرهنگ سرکوب ما تئاتری را تولید کند که راهش را در<br />

‏«ممممممیسس»‏ ‏[تقلید]‏ و ‏«کاتارسیس»‏ ‏[پالایش]‏ بیابد،‏ نامعقول و پوچ است:‏ به هیچ وجه این را ‏بمنبممیخواهیم.‏ ما ‏بمنبممیخواهیم<br />

که مزاجمحجمممان بشوند.‏ ما مطابق شعار صنعت تبلیغات زندگی می کنیم:‏ ‏«از چبریبرزهای ناآشنا ببرپبررهبریبرزید!»‏ چبریبرزها بسیار پیچیده<br />

شدهاند و برای ما سنگبنیبنناند.‏ ما مسحور کرخبىتبىی احساسی شدهابمیبمم،‏ و حتا معرفىففىی دوبارهی شکنجه به دست دموکراسی<br />

پیشروِ‏ غرب چبریبرزی جز بالا انداخبنتبنن بیشبرتبرر شانههای کلکتیو ما ابجیبججاد ‏بمنبممیکند.‏<br />

ما هیچ آرمابىنبىی ندار ‏بمیبمم.‏ ما جهان را جابىیبىی میبینیم که ارزش هیچ نقد یا تغیبریبرری ندارد.‏ جابىیبىی که ما را بازی میدهد و ما هم<br />

باید آن را متقابلاً‏ به نفع خودمان بازی دهیم.‏ اجازه پرداخبنتبنن به این بازی را ‏«آزادی»‏ میپندار ‏بمیبمم.‏ ‏بمنبممیتوانیم بازی را<br />

ببرببرر ‏بمیبمم پس خود را مبرنبرزوی میکنیم.‏ هم دنیا و هم خودمان را ترفند و دستاویزی ماهرانه میپندار ‏بمیبمم،‏ و این دیدگاهها در<br />

ترفندهای مباحثات پستمدرن و پستپستمدرن پدیدار میشوند.‏ ما در یک سیستم معرفتشناخبىتبىیای گرفتار شدهابمیبمم<br />

که دیگر ‏بمنبممیتوانیم برای رهابىیبىی از آن چارهای بیاندیشیم.‏ در هر چبریبرز و هر کس تنها خودمان را میبینیم و هیچ دسمشسممن<br />

دیگری را ‏بمنبممیشناسیم.‏ این گرفتاری به این معناست که ما هیچ دستمایهای برای تراژدی نبریبرز ندار ‏بمیبمم.‏ دوران ما با<br />

سلسلهمراتبىببىی عمل میکند که چنان استادانه پنهان شده و با خشونت انکار میشود که سلسله مراتبِ‏ نویسنده،‏ مبنتبنن،‏<br />

کارگردان،‏ شخصیت و بازیگر بر روی <strong>صحنه</strong> از نظر زمابىنبىی نامتناسب خواهد بود،‏ و تئاتر نامتناسب هم ‏بمنبممیتواند وجود<br />

داشته باشد.‏<br />

ما ببنیبنن کار کشیدنِ‏ بیش از اندازه از خودمان ‏(با مسئولیتهای خودخواسته،‏ فقدانِ‏ خدابىیبىی ‏جمحجممایتگر یا ‏مجممججازاتگر فقدانِ‏<br />

خشونبىتبىی ساختاری که بتوان در خیابانها علیه ‏بهنبههادها و ‏بمنبممایندگانش اعبرتبرراض کرد،‏ فقدانِ‏ جانیان و قربانیابىنبىی که براحبىتبىی<br />

قابل شناسابىیبىی باشند)‏ و فرار به سوی ‏بىببىیمسئولیبىتبىی و بازیگوشی گبریبرر کردهابمیبمم.‏ این درام قدبمیبممی ‏بمنبممیتواند با روشهای تئاتری<br />

که امروز باب شده است به روی <strong>صحنه</strong> بیاید،‏ چرا که این شیوهها نقد وضعیت موجود را ‏مجممججاز ‏بمنبممیدانند.‏ ما ترسیدهابمیبمم،‏ اما<br />

دیگر ‏بمنبممیخواهیم بر روی ترسمسسممان اسم بگذار ‏بمیبمم.‏ میتوان تئاتر ظلم یا شورش را خواست،‏ اما تئاتر ترس به این دلیل<br />

ساده ‏بمنبممیتواند وجود داشته باشد که خلق تئاتر نیاز به شجاعت دیوانهوار دارد.‏ نوعی از ‏بىببىیپروابىیبىی که به نظر ‏بمنبممیرسد در<br />

حال حاضر بتوانیم دکمهی روشن کردنش را پیدا کنیم.‏<br />

تئاتر پستدراماتیک،‏ با کمخوبىنبىیِ‏ احساسیاش و در غیاب آرمانشهر ‏(یوتوپیا)،‏ دقیقاً‏ تئاتری است که ما لیاقتش را دار ‏بمیبمم.‏<br />

این نوع تئاتر بسیار مدرن است و به شکل غبریبررقابل انکاری هوسمشسممند،‏ اما دیگر بر روی ما تاثبریبرر ‏بمنبممیگذارد.‏ تئاتر دههی<br />

١٩٧٠ ‏همھهممچنان قادر بود که با ظاهر و اندام بورژوا بازی کند و بورژوازدابىیبىیِ‏ دیوانهوار را ‏بجببجخواهد.‏ قادر بود عمل<br />

دیوانهوار را به عنوان عمل سیاسی رهابىیبىیبجببجخشی و عملی انقلابىببىی خیالپردازی کند.‏ تئاتر پستدراماتیک ‏بىببىیاندام است:‏<br />

ا گر ‏مجممججروحش کنیم،‏ خونریزی ‏بمنبممیکند.‏ خودشیفتگیاش ‏بمتبمماماً‏ در مفهومش ‏بهنبههفته است،‏ در ‏بمتبممایلش برای اثبات مدرن<br />

بودنش،‏ که البته براحبىتبىی هم ابجنبججام میشود.‏ به اندازهای ‏مجممجخالفت را شبیهسازی میکند که از ترس فرار نکنیم.‏ اما بیشبرتبرر از<br />

‏همھهممه،‏ تئاتر پستدراماتیک ترانهای را زمزمه میکند که میخواهیم بشنو ‏بمیبمم،‏ ترانهی عالىللىیِ‏ موافقت و ‏همھهممراهی.‏<br />

منتقد تئاتر پستدراماتیک میبایست با روش بسیار قدبمیبممیِ‏ نقدِ‏ جامعه آغاز کند:‏ هر کس که تئاتر ‏بهببههبرتبرری میخواهد،‏ نباید<br />

تئاتر سنبىتبىیتری را طلب کند،‏ بلکه باید زمانهی ‏بهببههبرتبرر را بطلبد،‏ ‏همھهممبنیبننطور تئاتر بدتر و زمانهی بدتر را.‏<br />

دربارهی نویسنده:‏<br />

راببنیبنن دتیه Detje] [Robin سالها منتقد تئاتر در برجستهترین روزنامههای آلمللممان بوده است.‏ او بیوگرافىففىی فرانک کاسبرتبرروف را<br />

نوشته است.‏ دتیه هما کنون عضو ‏«بوسدیوا»‏ [bösediva] ‏(ابجنبججمن آلمللممابىنبىی هبرنبررهای ‏بمنبممایشی پستپستدراماتیک)‏ است.‏ نسخهی<br />

پیشبنیبنن این مبنتبنن در کتاب سالانهی ‏«تئاتر امروز»‏ ٢٠١٠، به مناسبت جشن پنجاه سالگی این نشریه در برلبنیبنن چاپ شد.‏<br />

!49

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!