صحنه معاصر بهار ۹۶
مجله تخصصی تئاتر - گروه تئاتر اگزیت
مجله تخصصی تئاتر - گروه تئاتر اگزیت
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
<strong>صحنه</strong> <strong>معاصر</strong> گروه تئاتر ا گزیت بهببههار ٩۶<br />
که دیگر جایگاه چندابىنبىی ندارند مقایسه میکند: «تضاد... بهببههبرتبررین شکل بیابىنبىیای است که دار بمیبمم... چرا که طبیعت را<br />
متناقض نشان میدهد: "وجودی که آنگونه که باید باشد نیست!"» اما تئاتریهای پستدراماتیک اشبرتبررا کابىتبىی برای جهان<br />
خلق میکنند که میخواهد باور کند که همھهممهچبریبرز به همھهممان شکلی که هست خوب است.<br />
استگمان پستدراما را به عنوان مجممجحصولِ باندِ آ کادمیک توصیف میکند: «تئوری خود را تبدیل به اصول زیبابىیبىیشناسی<br />
هبرنبرر میکند که میتوانداز طریق خودِ تئوری بهببههبرتبرر بازتاب داده شود.» به عباربىتبىی دیگر، شا گردان موسسهی مشهور<br />
مطالعات کاربردی تئاتر «گیسن»، درسهای گیسن را به جهان ارائه میکنند تا این موسسه مشهور شود و به این ترتیب<br />
به آن قدربىتبىی میبجببجخشند که باز شا گردان بیشبرتبرری را گِرد میآورد که درسهایش را بیشبرتبرر به جهان ارائه کنند و گیسن را<br />
حتا مشهورتر هم بکنند و به همھهممبنیبنن ترتیب ادامه پیدا میکند و به این وسیله اهمھهممیت موسسه را در این زمینه تضمبنیبنن<br />
میکند. استگمان اینگونه نتیجهگبریبرری میکند:<br />
«...و به این ترتیب یک نسل با اصطلاحی ویژهی این صنف روبرو میشود که میبایست مانند ذکر دابمئبمماً تکرار شود. این<br />
موقعیبىتبىی مرگبار برای نسل بعدی است که نیاز به جمحجممایت دارد و چبریبرزی ندارد که با آن کار کند جز راهحلهای<br />
پستمدرنیسبىتبىیِ گذشته، و همھهممزمان با زمانِ حالىللىی روبروست که در آن هرگونه شبیهسازیِ بىببىیزیانِ تضادها تنها یک<br />
رویاست».<br />
سه<br />
در خیابابىنبىی که آپاربمتبممابمنبمم در آن است مادران فعال و خوشلباس با مهارت کالسکههای سبک آلومینیومی نوزادشان را<br />
جلوی دید بیکارههای شلختهای که جلوی دکهها در حالِ نوشیدناند پارک میکنند. هرکس بسته به مبریبرزان اضطرابش<br />
میتواند به شکل یک کلیشه در بیاید (بجببجحران اقتصادی! پایان یورو! بیکارههای ولگرد!). آبجنبجچه در اینجا برجسته میشود،<br />
زوالِ یک اجتماع دلسوز و حیات دوبارهی سلسله مراتبىببىی منقرض شده است که البته هیچکس اجازه ندارد این را با<br />
صدای بلند بگوید. افسانهی قدبمیبممی «آلمللممان مدرن با اجتماعی صلحآمبریبرز» باید به هر قیمبىتبىی حفظ شود.<br />
منظرهی امروزیِ خیابانهای برلبنیبنن منظرهی قرن نوزدهمھهممیای بمتبممامعیار است، با تعدادی فرعیات از دههی ١٩۵٠(قد<br />
دامنها، و اخلاقیات مجممجحافظهکارانه و متظاهرانهی بجنبجخبهپسند). بعد به شکلی از لندن «چارلز دیکنس»ی میپرداز بمیبمم که<br />
برای پولدارها آیفون و آیپد دارد و برای تَرکِ بجتبجحصیل کردهها تلویزیون پولىللىی. جنگهای قدربىتبىی که اینجا در جریان است<br />
باستابىنبىی است و ما را در چهاردیواری این وضعیت حبس میکند، تا جابىیبىی که نتوانیم چبریبرزی را جز دستمان بر روی ماوس<br />
کامپیوتری که در دنیای مجمَمججازی آسودهخاطرمان میکند تکان دهیم. تنها آن زمان است که واقعاً احساس مدرن بودن<br />
میکنیم. ما دیگر تضادهای دراماتیک دنیابمیبممان را، و یا اینکه چطور با چنبنیبنن سرعبىتبىی به بجببجحران رسیدبمیبمم تشخیص<br />
بمنبممیدهیم، حتا زمابىنبىی که درست جلوی چشممان قرار دارد و فکر بمنبممیکنیم که انکار کردن تضادها مسئلهی بزرگی<br />
است.<br />
بزرگبرتبررین دستاورد زمانهی ما آزادیای است که به تعببریبرر خودمان همھهممهجانبه و فرا گبریبرر است. با وجودِ این هیچ مشخصهی<br />
رهابىیبىیبجببجخشی ندارد. تکنیکهای فرهنگی جنبشهای بزرگِ رهابىیبىیبجببجخش علیه ما شدهاند. ا گر ما تئوریهای جامعهشناس<br />
اسرائیلی، اِوا ایلوز Illouz] [Eva را تنها کمی رادیکالبریبرزه کنیم، میتوانیم درمان را به عنوان وسیلهای برای سرکوب<br />
توصیف کنیم. زمابىنبىی قرار بود که کمکمان کند، اما ا کنون دیگر برابمیبممان رهابىیبىیبجببجخش نیست. در عوض، قراردادهای<br />
اجتماعی را مستحکم میکند. شاد بودن کالابىیبىی بجتبججاریست و ما بر این باور بمیبمم که میتواند تولید شود. هر فرد مسئول<br />
تولید و نگهداری آن است. همھهممه در تنهابىیبىی آنقدر ترسیدهابمیبمم که بمنبممیگذار بمیبمم هبرنبررمندان نشانمان دهند که ممممممکن است<br />
بتوانیم دنیا را تغیبریبرر دهیم و یا کمکی به وضعیتش کنیم. هر یک از ما بىببىیحرکت، ناتوان از عملیم.<br />
!48