صحنه معاصر بهار ۹۶

More documents

Recommendations

Info

صحنه معاصر گروه تئاتر ا گزیت ‏بهببههار ٩۶ جاناتان میلز:‏ ما باید حکایت را از ‏بجتبجحلیل جدا کنیم.‏ فکر میکنم بیان این مطلب بسیار مهم است.‏ یکی از تبعات نامطلوب اینبرتبررنت این بوده است که با هر منبع اطلاعابىتبىی به شکل یکسان برخورد میشود.‏ این بدین معناست که با افرادی که به دنبال دردسرسازی هستند و آنارشیسبىتبىی رفتار میکنند،‏ یا کسابىنبىی که آ گاهند و ‏بجتبجحصیلکرده هستند،‏ یکسان برخورد میشود.‏ برای صداهایشان ارزش یکسان قائل میشوند.‏ از نظر من این اولبنیبنن مطلب مهم است.‏ این موضوع در بسبرتبرری که فرهنگ در آن ساخته میشود در حال پذیرفته شدن است.‏ دومبنیبنن مطلب ‏—که بر اساس آبجنبجچه پیشتر گفتم،‏ حبىتبىی مهمتر است—‏ این است که من فکر میکنم منتقدان بیش از اندازه بر اساس فرضیات ناقص دربارهی اینکه اثر مربوطه چه میخواسته ابجنبججام دهد قضاوت سیاه و سفید میکنند.‏ من با بسیاری از منتقدان که درک مقصود کار برایشان دشوار است،‏ ‏همھهممدردی میکنم.‏ اما فکر میکنم امروزه نقش منتقد باید بیشبرتبرر جامعهشناسانه باشد.‏ باید بسبرتبرر و قصدی که در پس هر کار هبرنبرری ‏بهنبههفته است را درک کرد.‏ به ‏همھهممبنیبنن علت من اغلب نقدهابىیبىی میخوابمنبمم که میگویند:«من از این کار خوشم ‏بمنبممیآید چون با این بسبرتبرر موافق نیستم.»‏ اما در واقع آبهنبهها تلاش ‏بمنبممیکنند که زمینه و بسبرتبرر کار را بپذیرند و صرتحیتحح بگو ‏بمیبمم،‏ بیشبرتبرر اوقات نقدشان نوشتهای وا کنشی است.‏ ‏«من بسبرتبرر این ‏بمنبممایش را درک ‏بمنبممیکنم»،«فکر میکنم بد است»،«چبریبرزی نیست که به آن عادت داشتم»…‏ چند سال پیش در یک فستیوال بارها با چنبنیبنن برخوردهابىیبىی روبرو شدبمیبمم؛ مردم سا کت بودند،‏ یعبىنبىی عمداً‏ نسبت به یک فرم مشخص اجرای موسیقی ‏بىببىیتوجه بودند:‏ موسیقی قدبمیبممی نواخته شده با سازهای قدبمیبمم،‏ یا سازهابىیبىی که از روی سازهای قدبمیبممی ساخته شده بود.‏ آبهنبهها میگفتند:«به نظر متفاوت میرسد»،‏ چون در سازهای ‏مجممجختلف صداهای ‏مجممجختلفی میسازد.‏ اما در واقع ‏سمشسمما باید دربارهی سازها بدانید.‏ تناقض ‏همھهممبنیبننجاست:‏ ‏بمتبممام اینها مربوط به یک تناقض بسیار بسیار پیچیده است.‏ در زمابىنبىی که بیش از هر زمان نیاز به ترجمججممهی زمینه و بسبرتبرر کار دار ‏بمیبمم،‏ فرصتهای در حال گذری برای منتقدان جدی وجود دارد.‏ روزنامهها این موضوع را پوشش ‏بمنبممیدهند و ‏مجممجحافل اینبرتبررنبىتبىی به خاطر طبیعت ‏بىببىیانسجامشان زمان و یا منابع لازم برای این کار را ندارند.‏ بنابراین در دورابىنبىی که دنیای ما در حال پیچیدهتر شدن است و بیش از پیش نیازمند اشکال مشخصی از ترجمججممه است،‏ این اتفاق ‏بمنبممیافتد.‏ نقش منتقدان نبریبرز کاهش یافته است،‏ چرا که نه ‏جمحجممایت رسانهی سنبىتبىی ‏(غبریبررشنیداری)‏ برای ‏بجتبجحقق این موضوع وجود دارد و نه در رسانهی جدید که چنبنیبنن امکابىنبىی در آن وجود دارد،‏ ‏بمتبممایلی برای درک چگونگی یافبنتبنن یک مدل ‏بجتبججاری یا حبىتبىی یک ترا کنش ساده وجود دارد.‏ فکر میکنم از نظر آیندهی نقد،‏ در حال حرکت به سوی یک چالش و یک مسئلهی بغرتحنتحج هستیم.‏ از این رو منتقدان بسیاری در تونل زمان حبس شده اند.‏ ما در آغاز یک انقلاب هستیم.‏ مفاهیم به شکلی اساسی تغیبریبرر کردهاند.‏ ما در ‏لحللححظهای قرار دار ‏بمیبمم که میبایست درک بیشبرتبرری از بسبرتبرر در حال گسبرتبررشی که هبرنبرر در آن ساخته میشود داشته باشیم.‏ ما با افرادی روبرو هستیم که به قلمروهای آشنای خود فرار میکنند،‏ پنهان میشوند و داخل مرزهای خود میمانند،‏ زیرا این برایشان بیش از اندازه دشوار است.‏ آبهنبهها به دور تکهی کوچکی از دنیا که برایشان آشنا و قابل فهم است حصار میکشند.‏ مشکل اینجاست که این دیگر دنیابىیبىی نیست که در آن زندگی میکنیم.‏ — به عنوان مدیر فستیوال،‏ آیا پیشنهادی برای منتقدان دارید؟ جاناتان میلز:‏ به ‏همھهممبنیبنن سادگی:‏ من اغلب نقدهابىیبىی بر این فستیوال دریافت میکنم که تنها بر اساس ‏بجتبجحلیل برنامهی تئاتر،‏ برنامهی رقص،‏ یا برنامهی موسیقی یا اپرا است.‏ باید تا کید کنم که این فستیوال در واقع فقط فستیوال موسیقی یا رقص یا تئاتر یا اپرا نیست.‏ پس ا گر تنها بر یک ژانر متمرکز باشند،‏ ‏بمتبممام آن را از دست دادهاند.‏ با این حال هنوز مردم برای نقد !120
صحنه معاصر گروه تئاتر ا گزیت ‏بهببههار ٩۶ آن به سراغ متخصص آن حیطهی مشخص می روند.‏ پس چرا متخصص فستیوال ندار ‏بمیبمم؟ کسابىنبىی که بدانند چگونه ‏بمتبممامی ژانرهای ‏مجممجختلف اجرا میشوند،‏ کسابىنبىی که فستیوالها را نقد میکنند،‏ بر خلاف آن دسته از کمپابىنبىیهای عتیقهای که از قرن ١٩ به یادگار ماندهاند و در حقیقت دردسری بزرگ هستند.‏ فستیوالها خوب عمل می کنند،‏ اما این جاهای دیگر نه.‏ — آخرین سوال.‏ فکر میکنید منتقدان چگونه میتوانند به جامعهی تئاتری یا جامعهی هبرنبرری کمک کنند تا الهللهھامبجببجخش باشد؟ جاناتان میلز:‏ در واقع من فکر میکنم که منتقدان در هبرنبررهای ‏بمنبممایشی و فرهنگ هبرنبررهای ‏بجتبججسمی امروز نقشی اساسی و مهم ‏—که روز به روز مهمتر میشود—‏ دارند.‏ منتقدان ‏مجممججبورند که در عرصهای کاملاً‏ چالشبرانگبریبرز حرکت کنند.‏ منظورم منتقدان غبریبررآ کادمیک است.‏ نقد آ کادمیک بسیار ارزسمشسممند و مهم است،‏ اما میتواند بسیار نادرست هم باشد.‏ میتواند بدبهیبههیات ‏[نا گفته]‏ دربارهی کار هبرنبرری را در بر گبریبررد،‏ چرا که آبهنبهها گمانهزبىنبىی نبریبرز میکنند—‏ و در آن ‏لحللححظه حبىتبىی میتوان گفت که آ کادمیکها در دورترین نقطه از ذهن هبرنبررمند قرار دارند.‏ من فکر میکنم در این زمان باید منابع بیشبرتبرری در اختیار منتقد واقعی گذاشته شود تا در میان ژانرهای ‏مجممجختلف پژوهش کند و اطمینان حاصل شود که از پس این کار برمیآید.‏ یک منتقد امروز باید بیشبرتبرر دربارهی بسبرتبرری که ‏همھهممواره در حال تغیبریبرر و ‏بجتبجحول است بداند.‏ چالش ‏همھهممبنیبننجاست.‏ افرادی هستند که چنبنیبنن منابعی به آبهنبهها داده نشده است.‏ و با وجود کوچکتر شدن گسبرتبررهی الگو ‏بىیبىی اقتصادی که سابقاً‏ به روزنامهنگاران و منتقدان حقوق پرداخت میکرد و از سوی دیگر کاهش منابع آ کادمیک و رشد چشمگبریبرر شبکههای اجتماعی…‏ این به این معناست که دیگر هیچ تفاوبىتبىی میان صحبت یک فرد دربارهی قسمبىتبىی از یک سریال با صحبت از ‏بمنبممایش شکسپبریبرر نیست؛ ‏همھهممه با هم برابرند.‏ آنگاه ما هم باید این را بپذیر ‏بمیبمم.‏ ما باید نقش منتقدان را پیدا کنیم.‏ شاید تنها لازم باشد بر روی منتقدان و هبرنبررمندان منتقد سرمایهگذاری کنیم.‏ باید الگوی ‏جمحجممایبىتبىی دیگری پیدا کنیم،‏ چه ‏بجتبجحصیلات دانشگاهی باشد،‏ چه دورههای روزنامهنگاری،‏ نقد ادبىببىی،‏ تئوری فرهنگی و … . ما به افرادی نبریبرز نیاز دار ‏بمیبمم که آمادهاند بار قضاوت را از دوش روند دقیق چنبنیبنن پژوهشی بردارند.‏ اولبنیبنن سوالىللىی که یک منتقد باید از خودش ببرپبررسد،‏ اغلب آخرین سوال است.‏ اولبنیبنن سوال این است که:‏ شرایطی که هبرنبررمند برای خود قرار داده است چیست؟ چالشی که این اثر یا قطعه به وجود آورده است چیست؟ نوع منطق دروبىنبىی در کارکرد یا مکانیسم این اثر کدام است؟ ا گر بتوان این را دریافت،‏ کمک بزرگی به رمزگشابىیبىی از آن است.‏ به نظر من تنها در این زمان است که ‏سمشسمما در جایگاهی قرار میگبریبررید که میتوانید دربارهی موفقیت یا عدم موفقیتش بر اساس اینکه شرایط قرار داده شده توسط هبرنبررمند چه بوده است،‏ قضاوت کنید.‏ زیرا صد سال پیش،‏ بسبرتبرر پذیرفته شده و مورد توافقی وجود داشت که میان ‏همھهممه مشبرتبررک بود.‏ اما این روزها هیچ بسبرتبرر مشبرتبررکی میان اشکال هبرنبرری،‏ نسلها و فرهنگها وجود ندارد.‏ یک منتقد حساس و باهوش باید جهابىنبىی باشد ‏—نه چندفرهنگی،‏ بلکه جهابىنبىی—‏ که این تفاوتها را با آغوش باز بپذیرد و بتواند این تفاوتها را ترجمججممه کند:‏ تفاوت در ژانرها،‏ نسلها،‏ بسبرتبررها و شرایط.‏ !121
Page 1 and 2:
صحنه معاصر ‏بهببهه
Page 3 and 4:
صحنه معاصر گروه تئ
Page 5 and 6:
Page 7 and 8:
Page 9 and 10:
Page 11 and 12:
Page 13 and 14:
Page 15 and 16:
Page 17 and 18:
Page 19 and 20:
Page 21 and 22:
Page 23 and 24:
Page 25 and 26:
Page 27 and 28:
Page 29 and 30:
Page 31 and 32:
Page 33 and 34:
Page 35 and 36:
Page 37 and 38:
Page 39 and 40:
Page 41 and 42:
Page 43 and 44:
Page 45 and 46:
Page 47 and 48:
Page 49 and 50:
Page 51 and 52:
Page 53 and 54:
Page 55 and 56:
Page 57 and 58:
Page 59 and 60:
Page 61 and 62:
Page 63 and 64:
Page 65 and 66:
Page 67 and 68:
Page 69 and 70: صحنه معاصر گروه تئ
Page 119: صحنه معاصر گروه تئ
show all

صحنه معاصر بهار ۹۶

Create successful ePaper yourself

Delete template?

Save as template?