اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
□ ١٠٤ افغانستان و پارلمان<br />
آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان<br />
آقاي جاهد: در لويه جرگه قانون اساسي<br />
نيز آساني بودند آه اين طرح را عرضه آردند.<br />
داآتر نورزايي: من در آنجا بودم. آنها نمي دانستند آه چگونه مطرح آنند. آنها فدراليزم را مطرح آردند اما طرح من<br />
تأآيد روي مرآزيت دارد. اين مسئوليت روشنفكران افغانستان است آه اين را بفهمانند.<br />
داآتر سيد اآبر زيوري: با تشكر از جناب داآتر صاحب نورزايي، من مي خواهم آه تبصره اي روي قسمت اخير<br />
بيانات شما داشته باشم آه فرموديد آيا روشنفكران ما توانايي آن را دارند آه استراتيژي هاي قدرت هاي جهاني در<br />
افغانستان را در جهت منافع ملي ما هماهنگ بسازند و آنگاه سوالي را هم راجع به خود روشنفكران افغانستان مطرح<br />
آنم.<br />
درينجا دو سوال مطرح مي شود. يكي اينكه تعريف روشنفكران افغانستان چيست؟ آيا روشنفكران ما يك گروهي هستند<br />
با يك هويت مشخص؟ آيا روشنفكران افغانستان تعليم يافتگاني هستند آه يا در خارج و يا در داخل آشور اقامت دارند؟<br />
ما در ميان همين تيپ روشنفكران افغانستان، طيف هايي را داريم آه از چپ افراطي تا راست افراطي را در بر مي<br />
گيرند. در ميان همين روشنفكران افغانستان آساني هستند آه در حوادث سه دههء اخير آشور مستقيماً نقش داشته اند،<br />
البته من نمي گويم الزاماً با سوء نيت، اما نتيجهء آارشان بالاخره چندان جالب نبود. سوال دوم اينكه منافع ملي افغانستان<br />
را چطور بايد تعريف آرد؟ و چه آسي بايد تعريف بكند؟ يعني اگر ما نظر آساني را مورد توجه قرار بدهيم آه آنها<br />
معتقد هستند هنوز در افغانستان ملتي بوجود نيامده است و هنوز هم در افغانستان هويت ها بر اساس اقوام تعريف مي<br />
شود و خرده هويت هاي قومي هنوز نسبت به يك هويت ملي دلبري بيشتري ميكنند؛ وفاداري هاي قومي، سمتي، منطقه<br />
اي، حزبي و... نسبت به وفاداري به منافع ملي و يا به دولت بيشتر است؛ اگر ما تئوري اين افراد را -آه شواهد زيادي<br />
را هم براي اثبات آن ارائه مي آنند و رد آردن آن هم آار آساني نيست- در نظر بگيريم؛ بنا بر اين سوال اينطور<br />
مطرح مي شود آه منافع ملي افغانستان چي است و آنرا چه مرجعي بايد تعريف بكند؟<br />
داآتر نورزايي: اول اينكه روشنفكر تحصيل يافته نيست. آسي آه تحصيل آرده است را نمي توانيم الزاماً روشنفكر<br />
بدانيم. تعريف روشنفكر را اينطور ميكنند آه روشنفكر آسي است آه انديشه اش در گرو خودش باشد. بمجرديكه انديشه<br />
اش از گرو خودش خلاص شد و در اختيار آس ديگري قرار گرفت، از آن فرد مرتجع تر ديگر وجود ندارد ولو اينكه<br />
فيلسوف هم باشد. دوم، منافع ملي گسترده است. شما هر قدمي آه در جهت بهبود مي گذاريد، منافع ملي محسوب مي<br />
شود. منافع قومي و اين گپها بدبختانه مريضي هاي بچگانهء اجتماع ما است آه نظر به عقده ها و تعصبات و غيره شكل<br />
گرفته است. من گمان مي آنم اگر دست قوي بوجود بيايد و آن دست قوي منفعت عامه را نسبت به منفعت هاي قومي،<br />
زباني يا سمتي پيش بكشد، اين مسئله خودبخود خنثي مي شود و قابل تشويش نيست.<br />
مجيب الرحمان رحيمي: طرح شما براي شخص من بسيار جالب بود. اگر قدري پوست آنده تر بگويم و آدم متهم نشود،<br />
براي اولين بار است آه از يك شخصيت علمي برادران پشتون اينگونه طرح را مي شنويم. آساني ديگر اين گونه طرح<br />
ها را مطرح ميكردند، اما بمجرد مطرح آردن، تاپه ستمي يا فدراليست طلبي مي خوردند. شما در اين راه تحقيق آرده<br />
ايد و به اين نتيجه رسيديد و البته نوشته هاي زيادي هم در اين رابطه هست آه وقتي در قانون اساسي ما شورا هاي<br />
ولايتي و ولسوالي ياد مي شود، يك چيز نامنهاد نباشد؛ بلكه بايد صلاحيت هاي لازم به آنها داده شود تا در سطح محلي،<br />
خود مردم بتوانند تصميم هايي براي خود بگيرند. گپي را آه شما مطرح آرديد، بار ها عنوان شده است آه والي را<br />
رييس جمهور امر بدهد ولي انتخابش را مردم ولايت مربوطه بكنند. شورا هاي ولايتي بتوانند پيشنهاد برطرفي والي را<br />
بكنند تا والي مسئوليت بيشتري را احساس بكند. و والي و ولسوال از خود منطقه باشد. اآثر نارضايتي ها از همين<br />
جاست. در دوره هاي گذشته يك ولسوال يا والي از يك جاي ديگر افغانستان به يك جاي ديگر آمده و چور آرده است و<br />
هيچ آسي هم از وي بازخواست نكرده است. با طرح شما شكوفايي هم در منطقه ايجاد مي شود و تجربيات تلخ گذشته<br />
هم تكرار نمي شود. از نظر شما آه اين مطالعه را انجام داده ايد، موانع در مقابل طرح تان چي است؟ آيا از نگاه<br />
تاريخي يك تعداد مردم ذهنيتي دارند آه بايد جلو اينكار گرفته شود؟ يا اينكه مانع رواني وجود دارد؟ چرا يك طيف<br />
بزرگي آه در حكومت هستند اين طرح را نمي پذيرند؟ و مانع اصلي چي است؟<br />
داآتر نورزايي: عدم جرئت است ديگر هيچ چيزي نيست. اگر اين طرح را در ساحهء تطبيق مي آشانند، ارزان است،<br />
آم مصرف است و قابل ديد است. يعني يك سلسله مزاياي بسيار نيك در اين طرح نهفته است. يك شب با چند وزير