اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
□ ١٧٢ افغانستان و پارلمان<br />
آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان<br />
سلسله اصولهاي معدود اخلاقي نيست آه ما از آن انديشه داشته باشيم آه نبايد از بين برود. و هر آس هم بايد در فكر<br />
اين باشد آه خصوصيات فرهنگي شريعت حفظ شود. ولي شريعت يك نظام است. شريعت يك نظام آلي حقوقي است.<br />
هم عبادات است، هم مقاولات است و هم رفتار روزمرهء انسانها از جمله رفتار اداري را شكل مي دهد. وقتي آه در<br />
يك محل چك چك را منع مي آنند، بخاطريكه مي گويند اين با شريعت موافق نيست.<br />
آقاي رحيمي: اما شريعت در تعريف آلي اش به احكامي اطلاق مي شود آه آنها ثابت شده اند به نص قاطع. مثلا نص<br />
قران وجود دارد آه مثلاً زنا نكنيد، شراب خوردن حرام است و يا به احاديث متواتر، احاديثي آه صريح هستند و<br />
ازينطريق ثابت شوند آه حكم هستند. شريعت به همين احكام گفته مي شود، اما بغير از آن مي آييم به برداشت هاي<br />
فقها و يا برداشت هاي متنوعي آه از احكام صورت گرفته است، آنها براي همگي الزام آور نيستند. مثلا يك نفر<br />
اجتهاد آرده و گفته آه چك چك آردن خوب نيست يا حرام است. اما اين نيست آه شريعت همان باشد. برداشت همان<br />
آدم است و مي شود آه برداشت من باشد آه ني برادر موسيقي هم حلال است و چك چك هم حلال است و اين برداشتي<br />
آه خودت داري اساسي در دين ندارد. احكام هم از نظر من در شريعت محدود هستند و بسيار دامنه دار نيستند.<br />
پروفيسر فاضلي: مشكل عمده در شريعت اينستكه هر آس نظر دارد. نظر شما يك چيزي است و نظر يك آس ديگر<br />
باز يك چيز ديگر است. اين نظر ها تا امروز نتوانسته اند آه حدود را معلوم آنند. از طرف ديگر آدام مرجعيت<br />
مشخص هم در اسلام وجود ندارد آه يك دفعه و براي هميشه مشخص مي شد آه چه چيزي واقعاً اساسات است و چه<br />
چيز احكام است و چه چيز تغيير خورده مي تواند و چه چيزي نمي تواند. ما در يك حالت ابهام آلي قرار داريم آه هر<br />
نوع دسيسه و هر نوع تيشه زني و خرابكاري از طريق اين مسئله ميسر است. اگر يك آدم به اصطلاح جيل آند به يك<br />
چيزي يعني سر يك موضوعي شق آند، هيچكس نمي تواند آه او را قناعت بدهد؛ براي اينكه موضوع مقدسات در<br />
ميان مي ايد. هر قدر آه شما ساحهء مقدسات را در آار هاي زندگي گسترش بدهيد، به همان اندازه جلو پيشرفت و<br />
تكامل را مي گيريد. مهم اينستكه ساحهء مقدسات آم شده برود. يعني تحول تاريخي به نفع اسلام اينستكه دامنهء<br />
مقدسات محدود به چيز هاي واقعاً مقدس بماند. يك روز يكي از رفيق ها به من گفت آه- عفو مي خواهم اما چون يك<br />
مثال خوب است ناچاراً مي گويم- بمن گفت به به عجب ديني داريم آه حتي براي استنجاء هم مقررات وضع آرده<br />
است. من برايش گفتم آه مشكل در همين جاست. مشكل از همين جا خلق شده است. استنجاء را به اصالت دين چه<br />
غرض؟ اصالت دين يك چيز بسيار بالايي است آه مسايل متافيزيك و مسايل فلسفي انسانها را آه امروز هر آدام ما<br />
يك ترسي داريم از زندگي، از آينده، از معاد و غيره آه احتياج داريم يك منبعي به ما قوت بدهد آه چه رقم با اين<br />
مسايل برخورد اساسي بكنيم. خالق را چه رقم بشناسيم، وحدانيت را چه رقم درك آنيم، يعني گپهاي اساسي را بايد در<br />
نظر بگيريم. اما اگر ما را ببرد به حد استنجاء آه اينهم جزو اصول است و لهذا اينرا هم بايد به اين شكل تطبيق<br />
آن....<br />
آقاي رحيمي: در اسلام يك مقدار مسايلي است بنام نُسُك. يعني اعمالي هستند آه عبادت حساب مي شوند. شريعت<br />
مجبور است آه در آنمورد مقررات وضع آند. مثلاً من دو رآعت نماز مي خوانم. اينرا بايد شارع وضع بكند آه من<br />
به چه ترتيبي بايد اين دو رآعت نماز را بخوانم. مطابقت عبادت من با احكامي آه توصيف شارع وضع آرده؛ يك<br />
شرط اساسي است براي قبول شدن عبادت. اما اگر ما ازين ساحات نُسُك و عبادات آه بگذريم، شريعت ديگر در<br />
مسايل اجتماعي و سياسي و فرهنگي عرصه هاي بسيار باز را قرار داده است آه در آنجا ها گپي ندارد.<br />
پروفيسر فاضلي: شريعت يك نظام است. عبادت آار است در اسلام و آار عبادت. يعني آسي آه آار ميكند عبادت<br />
ميكند و آسي آه عبادت ميكند، آار ميكند. لهذا هر دوي اين بايد در قيد يك اخلاق آلي باشد. آار را از يك حد زياد تر<br />
نكن، زيرا اخلاق آلي اسلامي به تو اجازه نمي دهد آه اينقدر آار بكني. آن شخص مي گويد آه درتصدي خود من<br />
ضرورت دارم آه اينقدر زياد آار آنم. آسي مي گويد آه من در محل آارم نماز مي خوانم. رييس مي گويد آه من<br />
اينرا اجازه نميدهم. مثلا در فرانسه مي گويد آه من لائيستي دارم. دختران در بيرون از مكتب هر چيزي آه ميكنند،<br />
آزاد هستند، اما در مكتب آه آمدند، نبايد اين چادر را به سر خود بكنند. چرا؟ براي اينكه مي گويد من در اينجا مردم<br />
خود را به يك ذهنيت واحد مي خواهم تربيه آنم. در اينجا من تفرقه ها را نمي خواهم. در محيط آموزشي و تعليمي بايد<br />
همه يكسان باشند و از همينجاست آه يكرنگي و وفاق اجتماعي شروع مي شود. براي اين هم دليل دارند. تمام تاريخ<br />
فرانسه را آه شما ببينيد، آنها مجادله آردند براي اينكه مسايل مذهبي و ديني، وسيلهء افتراق و اختلاف در جامعهء<br />
شان نشود. امروز اگر اين افتراق ها دوباره در مابين مكتب ها داخل مي شود، همين دستاورد هاي تاريخي چند قرنهء<br />
فرانسه را يكدفعه از بين مي برد. اين حساسيت را در بيرون از فرانسه هيچكس درك نمي آند. تنها خود فرانسوي ها<br />
مي فهمند آه در اين راه چقدر زحمت آشيده اند و چقدر قرباني ها داده اند.