اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
داآتر سيد اآبر زيوري<br />
نقش پارلمان در جامعهء در حال گذار افغانستان<br />
نقش پارلمان در جامعهء در حال گذار افغانستان<br />
مقدمه<br />
جوامع سنتي، مُدرن و جامعهء در حال گذار<br />
جامعهء در حال گذار<br />
هويت ملي<br />
ساخت سياسي پاتريمونياليزم در افغانستان<br />
هفت ويژگي اصلي ساخت سياسي پاتريمونيال<br />
مشكلات دولت پاتريمونيال افغانستان براي بسط حاآميت از بدو تاسيس:<br />
خصلت آثرت گرايي دولت بعد از توافقنامهء بن:<br />
تفاوتهاي نقش پارلمان در جوامع مُدرن و جوامع در حال گذار<br />
بازسازي و نوسازي<br />
بحران هاي توسعه<br />
تمايل مجدد به دولتهاي اقتدار گرا در افغانستان<br />
سوء دموآراسي:<br />
تحليل دههء ديمكراسي در يك ساختار پاتريمونيال<br />
مطالعهء موردي واقعهء سوم عقرب:<br />
دورنماي دموآراسي در شرايط نوين افغانستان<br />
پرسش و پاسخ<br />
مقدمه<br />
ساختار خاص جوامع در حال گذار –يعني جوامع ماقبل مُدرني آه در حال عبور به دنياي مُدرن هستند- تأثيرياتي را<br />
بر نهاد پارلمان – و ساير نهاد هاي متعلق به دنياي مُدرن- مي گذارد آه مانع از ايفاي نقش موثر پارلمان در اينگونه<br />
جوامع مي گردد. در اين نوشتار، از يك منظر جامعه شناختي سياسي به نهاد پارلمان و آارآرد هاي آن در جامعهء<br />
سنتي و در حال گذار افغانستان نگريسته مي شود. براي اين منظور پس از توضيح جامعهء د رحال گذار و فرق آن<br />
با جوامع سنتي و مُدرن، سعي مي گردد به يكي از مشكلات جامعه در حال گذار آه عبارت از مشكل مغشوش بودن<br />
مفاهيم مي باشد پرداخته شود. زيرا در شرايطي آه درك هاي مختلفي از يك موضوع در جامعه وجود داشته باشد،<br />
برخورد هاي مختلفي نسبت به آن بوجود مي آيد آه فضا را تيره ميكند. در همين راستا به برخي مفاهيم آليدي اشاره<br />
مي شود آه تأثير مستقيمي بر نهاد پارلمان و آارآرد هاي آن دارد. مفاهيمي نظير: قانون، مفهوم رعيت- شهروندي،<br />
شكافهاي اجتماعي، مفهوم ساختار ملي، ملت و هويت ملي و نقش دولت ملي در تثبيت هويت ملي و ثبات سياسي...<br />
در لابلاي گرد وغبار ناشي از خلط مفاهيم، برداشتهاي مختلف و گاه متضاد از پارلمان و قانون را – آه در جامعه<br />
وجود دارد- مورد اشاره قرار خواهيم داد.<br />
بعد از آن به تحليل ساخت سياسي پاتريمونيالي افغانستان و فرق هاي آن با ساختهاي سياسي آشور هاي مُدرن آه<br />
دموآراسي را نهادينه آرده اند، پرداخته مي شود و فرق هاي اين دو ساخت سياسي بيان مي گردد. جايگاه پارلمان<br />
در ساختهاي سياسي مُدرن وتفاوتهاي آن در يك ساخت پاتريمونيالي و با يك دولت آثرت گرا مورد ارزيابي قرار<br />
خواهد گرفت. آنگاه با توجه به اين قالب هاي سياسي، مشكلات پارلمان در افغانستان آنوني نشان داده خواهد شد.<br />
در مرحلهء بعدي تئوري هاي تغيير ساخت سياسي سنتي به مُدرن مورد بررسي قرار ميگيرند. مفهوم بازسازي،<br />
تعريف آن در افغانستان با توجه به تئوري بعد از بحران ،Post conflict عوارض جانبي بازسازي، بحران هاي<br />
ناشي از بازسازي،... مورد بحث قرار گرفته و سپس تئوري راه آوتاه به ترقي و تجدد مورد نقد قرار خواهد گرفت.<br />
در اين مرحله از بحث، تئوري توسعهء اقتدار گرا از طريق يك دولت دآتاتور مصلح (راه آوتاه) و نيز تئوري<br />
توسعه از طريق يك مودل سياسي دموآراسي مورد بحث قرار گرفته بر اساس آن، فرق يك دولت مقتدر با يك دولت<br />
دآتاتور توضيح مي گردد. نقش پارلمان در هر يك از رويكرد هاي بازسازي مورد نقد قرار خواهد گرفت.