اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
اï»ï»ïºï»§ïº´ïºïºÙ Ù ïïºØ±ï»ï»¤ïºÙ - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
□ ١٦٤ افغانستان و پارلمان<br />
آانون مطالعات و پژوهش هاي افغانستان<br />
بر فرض آنکه اين مسئله راه حلی پيدا کند و کليه فرامين دورههای موقت و انتقالی يا بخشی از آنها (براساس چه<br />
ملاکها و به تأييد کدام مرجع) به شوری ارجاع گردد، مسئله رد يا پذيرش اين فرامين مشکل ديگری را بميان میآورد.<br />
مسلم است که تکليف سنگيني انتظار پارلمان آينده را دارد.<br />
در وهلهء اول ، ايجاد دو کميسيون خاص Committee) (Select يک امر ضروری جلوه میکند.<br />
کميسيون اول برای تشخيص اين مطلب که در دوران عمليه صلح کدام فرامين تقنينی است و کدام فرامين عادی و<br />
مربوط به امور روزمره است. بعلت کثرت شگفتآسای اين فرامين، وقت زيادی صرف اين کار خواهد شد. اين<br />
کميسيون میتواند يک کميسيون مشترک با حکومت باشد.<br />
کميسيون دوم (از بطن شوری) بعد از آنکه فرامين تقنينی تشخيص شد، وظيفه خواهد داشت تا به مسئله رعايت<br />
مستندات حقوقی (برطبق ارجحيتها) غور کند و محتوی فرامين تقنينی را از لحاظ قانونيت و مشروعيت تأييد يا<br />
ترديد کند. قابل تذکر است که اين اقدام يک کار حقوقی بسيار صعب و بیمثال است. معلوم نيست که چه مدتی بطول<br />
خواهد کشيد و چه عواقبی را بار خواهد آورد، خاصتاً اگر فرامين تقنينی اجرا شده، بعنوان مغايرت قانونی رد شوند.<br />
آيا به پيروی از روش کنفرانس بُن میتوان گفت که در شرايط استثنائی که افغانستان بسر میبرد مرزهای حقوقی<br />
غيرقابل عبور نيستند و مصالح داخلی و بينالمللی ايجاب میکند که راهای کوتاهتری اختيار گردد؟ آيا مبارزات<br />
عظيمی که در قبال است ايجاب نمیکند که به راههای نامتداول حقوقی توسل جست.<br />
درين نوشته به روشن ساختن بيشتر ماهيت فرامين تقنينی و جايگاه آن درگذشته تقنينی افغانستان و ساير نظامهای<br />
حقوقی اکتفا مینمائيم.<br />
فرامين تقنينی برای اولين بار در افغانستان در قانون اساسی ١٩۶۴ پديدار گرديد. در خلال دوره انتقالیئيکه اين قانون<br />
اساسی وضع کرده بود، وجيبه نفاذ يک رشته قوانين مهم به فرمان حکومت واگذار گرديد. مضاف برآن، صدور<br />
فرمان تقنينی بحيث يک ابزار مستقل قانونگذاری در حالت تعطيل يا انحلال پارلمان از صلاحيت حکومت شناخته شد.<br />
در عوض، محدوديتهائی نيز وضع گرديد. چنانچه فرامين تقنينی در ساحه اختياراتی که از امتيازات خاص پارلمان<br />
محسوب میشد؛ صادر شده نمي توانست. بالاخره حكومت وظيفه داشت آه در خلال سي روز از تاريخ نفاذ، فرامين<br />
تقنينی را به نخستين جلسه شوری تقديم کند. تأييد نهايي فرامين از صلاحيت شوري بود.<br />
قابل تذکر است که به پيروی از قانون اساسی ١٩۶۴، قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان، حق اتخاذ فرامين<br />
تقنينی را در امور عاجل و در حالت تعطيل ولسی جرگه به حکومت تفويض کرده است. تنها بودجه و امورمالی<br />
مستثنی شناخته شده است. گويا رئيس جمهور دولت اسلامی از اختيارات وسيعتری نسبت به رئيس حکومت در نظام<br />
سلطنتی مستفيد میباشد. مطلبی که موجب ايراد حقوقی ميگردد اينست که رئيس جمهور دولت اسلامی، فرمان تقنينی<br />
را ابتداء بحيث رئيس حکومت امضاء میکند و سپس بصفت رئيس دولت توشيح مینمايد، در حاليکه در قانون اساسی<br />
١٩۶۴، توشيح توسط پادشاه صورت میگرفت.<br />
شکی نيست که اتخاذ فرامين تقنينی در حالت تعطيل شوری برای رفع نيازهای کشور يک تجويز بجاست، و با روندی<br />
که از گسترش اختيارات قوه اجرائيه و توسعه ساحه مقررات حمايت میکند؛ موافق میباشد. مزيد برآن از قاطعيت<br />
اصل تفکيک قوا میکاهد و عنصر فزاينده فنی شدن امور دولت را در نظر میگيرد. در جوامع امروزی سرعت عمل<br />
در آار ها مطلوب است و جلو زيانها را میگيرد. بناءاً سهم حکومتها در امور تقنينی رو بافزايش است. در<br />
کشورهائی که فرمان تقنينی رواج ندارد، يا مرز بين ساحه مقررات و ساحه قوانين واضح نيست؛ مانند کشور<br />
انگلستان بجای فرمان تقنينی از طرزالعمل تفويض صلاحيت آار گرفته میشود. در فرانسه، قانون اساسی<br />
(جمهوريت پنجم) ساحه مقررات را وسعت بخشيد.<br />
در همه احوال، تمايل موجود در جهت ساده ساختن مراتب تصويب و نفاذ قوانين و ايجاد فورمولها و قالبهای تازه،<br />
تحول میکند. درين تحول، محتوی قانون و ساحه تطبيق آن در نظر گرفته میشود. در انگلستان، فورمولهای متعددی<br />
بنامهای<br />
در ايطاليه، شکل بسيطی از ميکانيزم قانونگذاری وجود دارد که برطبق آن، کميسيونها میتوانند نوع مشخصی از<br />
قانون را که بنام leggier ياد میشود، تصويب نمايند.<br />
در اضلاع متحده امريکا برخلاف، مراتب و موانع در مسير تصويب قوانين زياد اند. مخالفين کوشش میکنند به ذرايع<br />
ممکن تلاش جناح بر سر قدرت را ناکام سازند. احصائيه ها نشان ميدهند که صرفاً ده فيصد پيشنهادات به مرحله<br />
نهائی تصويب میرسند.<br />
در افغانستان، در کنار قوانين و فرامين تقنينی، حکومت میتواند برای تطبيق خطوط اساسی سياست کشور و تنظيم<br />
وظايف خودش مقررات وضع کند (ماده ٧۶ قانون اساسی)<br />
١٩۵٨<br />
private legislation, private members bills, public bills و غيره معمول است.